بحران سیل که این روزها بخش وسیعی از استان را گرفتار کرده است، کاستیهای بسیاری را در همهی زمینهها آشکار کرده است. یکی از این کاستیها که بر آفتاب افتاده، این است که گویی هیچ کدام از مدیران ریز و درشت استان در تمامی دستگاهها آموزش فعالیت در شرایط بحران را ندیدهاند؛ موضوعی که اکنون جای پرداختن به آن نیست و در وقت خود، منتقدان و آگاهان به چندوچون مسائل مدیریت اجرایی باید آن بررسی کنند.
روی سخن نگارنده با ساماندهندگان به افکار عمومی در رسانههای جمعی است. هم به دلیل حساسیت و گستردگی بحران سیل مانند هر شهروند نگران دیگری ناگزیر از رصد لحظهبهلحظهی اتفاقات بودهام، هم به دلیل علاقهمندی به حوزهی خبر و فعالیتهای رسانهای، تولیدات خبری را با دقت از نظر گذراندهام. امروزه، به علت گسترش امکانات فضای مجازی برای فعالیت رسانهای، همچنین ضرورت رعایت اصل سرعت در اطلاعرسانی، بهویژه در شرایط بحرانی، حجم زیادی از اخبار فوری در پایگاهها و کانالهای خبری رسمی و غیررسمی منتشر میشود. نمونههای زیادی از خبرهای تولیدی این روزها بدون رعایت شرایط حساس استان یا به طور کلی، ضرورتهای خبررسانی در بحران و مسائل روانشناختی مربوط به آن، تنها در فوران احساسات و عواطف تولید و منتشر میشود. این تولیدات خبری، گاه بدون آنکه سوءنیتی در پس آن باشد، حکایت ضربالمثل «اصلاح ابرو و کورکردن چشم» میشود.
هر محتوای تولیدی در رسانه، باید در عین بهرهمندی از ویژگی سرعت در انتقال اخبار، جوانب روانشناختی را هم پوشش بدهد و به نگرانیهای تعارضآفرین و تنشزا دامن نزند. در چنین اوضاع و احوالی، گاه با دیدن برخی خبرها در پایگاهها یا کانالهای خبری که جنبهی تنشآفرین آن بر جنبهی آگاهیبخشی آن چربیده است، وقتی با دستاندرکاران رسانهی مورد نظر گفتوگو کردهام، دیدهام که در موارد بسیاری، کمترین بدخواهی در پس انتشار این خبرها نیست، بلکه احساس مسئولیت و دلسوزی، همچنین رقابت برای انتقال اخبار داغ و دست اول و جذب مخاطب بیشتر کار را به آنجا میکشاند که ملاحظات خبررسانی در شرایط غیر طبیعی را فراموش کنیم و دست کم بگیریم.
روشن است که بسیاری از دستاندرکاران تولید محتوای خبری در خبرگزاریها و پایگاههای رسمی و فعالان فضای مجازی با وجودِ بهرهمندی از مهارتهای لازم برای تولید محتوای رسانهای، هیچ آموزشی برای «خبرنگاری در بحران» را ندیدهاند. بماند که فعالان رسانهای در کانالهای غیر رسمی فضای مجازی، اغلب با چهارچوبهای خبر و ترفندهای تنظیم آن هم بیگانهاند و شوربختانه در میان کوتاهیهای پرشمار بخش اطلاعرسانیِ رسمی هر بحرانی که در کشور روی میدهد، مخاطبان در کوران تولیدات خبری ناتندرستِ این بخش از ظرفیت رسانهای قرار میگیرند و به خبررسانیهای رسانههای رسمی کمتر اعتنا میکنند. آفت دیگری که فعالان غیرحرفهای فضای مجازی برای بخش حرفهای دارند این است که چون مبنای آنها برای جذب هرچه بیشتر مخاطب، هیجانآفرینی و برجستهسازی غیرعادی عناصر خبری است، این هیجانبخشیِ نابایست، دامن دستاندرکاران رسانههای رسمی یا پایگاههای خبری مجوزدار را هم میگیرد و آنها هم گهگاه در تلاش برای پسنیفتادن از قافلهی اطلاعرسانی در بحران، اطلاعاتی نامعتبر یا آرامشستیز را منتشر میکنند.
پیشنهاد روشن نگارنده این است که با توجه به شرایطی که استان در طول سال دارد و در آغاز این یادداشت مجملوار گفته شد، دورههای آموزشی «خبرنگاری در بحران» برای تمامی دستاندرکاران رسانههای استان شامل خبرگزاریها، نشریات چاپی و الکترونیک، پایگاههای خبری، گروه خبر صدا و سیمای مرکز خوزستان و مرکز آبادان، بهویژه مدیران و خبرنگاران بخش اجتماعی هر رسانه برگزار شود. در گفتوگو با مدیران محترم ایسنای خوزستان پیشنهاد کردم این خبرگزاری برگزاری دورههای آموزشی یادشده را عهدهدار شود و البته بایسته است خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، دانشکدهی خبر و ادارهی کل مدیریت بحران استانداری خوزستان از این طرح پشتیبانی کنند. پیرو همین پیشنهاد، معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز و کارگروه فرهنگیِ شبکهی ملی جامعه و دانشگاه دفتر خوزستان آمادگی دارند در برپایی این دورههای آموزشی و افزایش مهارتهای حرفهای دستاندرکاران رسانههای استان فعالان نشریات دانشجویی دانشگاه مشارکت کنند.»
یادداشت از: علی یاری، مدیر امور فرهنگی دانشگاه شهید چمران اهواز، دکترای زبان و ادبیات فارسی و پیشکسوت رسانه
انتهای پیام