صفحه اصلی / سرخط خبرها / قصه‌ها و افسانه‌ها به کولیان سرگردان شباهت دارند
قصه‌ها و افسانه‌ها به کولیان سرگردان شباهت دارند

استاد زبان‌های باستانی :

قصه‌ها و افسانه‌ها به کولیان سرگردان شباهت دارند

استاد زبان‌های باستانی در پژوهشگاه علوم انسانی گفت: قصه‌ها و افسانه‌ها به کولیان سرگردان شباهت دارند و جست‌وجوی موطن آنها، منابع الهام یا تاریخ تولدشان، بسیار دشوار است.

 

به گزارش کسب و کار نیوز، «زهره زرشناس» در شب افسانه از شب‌های بخارا که شامگاه شنبه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، افزود: افسانه‌ها در حقیقت بخشی از گنجینه مشترک اقوام و تجربه مقدماتی بشریت را تشکیل می‌دهند و میراث جهانی به وجود می‌آورند.
وی با اشاره به تاریخ مردم سغد و زبان سغدی، گفت: این زبان مردم منطقه سمرقند و زرافشان در تاجیکستان امروز بوده است، سغدی از مهم‌ترین زبان‌های آسیای مرکزی، زبان رسمی مسیر شرقی جاده ابریشم و از دیر زمان ابزار ارتباطی برای پیوند فرهنگ‌های سرزمین‌های شرقی و غربی آسیا بوده است. در مسیر تاجران، به جز کالاهای تجاری، ویژگی‌های فرهنگی، زمینه‌های فکری و هنری و سنت‌ها، آیین‌ها و قصه‌های اقوام به سه ضلع مثلث تبادل فرهنگی یعنی ایران، چین و هند رسید.
وی افزود: مبلغان سغدی بودایی، مانوی و مسیحی علاوه بر انتقال مفاهیم دینی به ترجمه قصه‌های بسیاری به این زبان پرداختند، به ویژه داستان‌های تمثیلی یا آزندهای مانوی. مانی و پیروانش برای تبلیغ عقاید خود در میان مردم از داستان‌های تمثیلی محلی و بومی استفاده می‌کردند و در طی آنها به تبلیغ عقاید مانوی می‌پرداختند. مبلغان سغدی از فابل‌های و قصه‌های دیگر ملل برای تبلیغ اندیشه خود سود جستند.
این استاد زبان‌های باستانی گفت: حکایت و قصه، نمودار بخش مهمی از هر قوم و ملتی است و چون آیینه‌ای کلی‌ترین اعتقادات و آیین‌ها و شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی و روانشناختی آن اقوام را باز می نماید. با تحقیق در قصه‌های ملل از سویی به اندیشه‌ای که پایه و مبنای این قصه‌هاست، می‌توان پی برد و از سوی دیگر به کشف روابط میان فرهنگ‌ها نایل آمد، زیرا از یک سو از گستردگی و انتشار هر یک از ادوار قصه و بن‌مایه‌های آن به مسائل مشترک میان اقوام و ملل و حتی سراسر بشریت می‌توان پی برد و از سوی دیگر با ژرف‌نگری در طرق سیر و سفر قصه، می‌توان به مبادی آن‌ها دست یافت.
وی ادامه داد: ایران یکی از کانون‌های بزرگ علم در دنیای قدیم بوده و مرکز فرهنگی بزرگی محسوب می‌شده است که از این سرزمین موضوعات بسیاری به دیگر سرزمین‌ها انتشار یافته است. افزون بر آن ایران از دیرباز به عنوان حلقه اتصال مهمی میان منطقه فرهنگی هندوستان کهن و فرهنگ‌های فخیم کشورهای مدیترانه مطرح بوده است. در ایران عشق به شنیدن قصه سنتی رایج بوده است و به طور کلی استفاده از تمثیل رواج بسیار داشته است.
زرشناس بیان کرد: در دربار پادشاهان ایران، قصه‌گویان زن و مرد که کارشان قصه‌پردازی بوده نیز برای سرگرم کردن پادشاه، حاضر بودند، نمونه‌اش شهرزاد قصه‌گوست. ابن ندیم می‌گوید ایرانیان نخستین کسانی بودند که افسانه‌ها را مکتوب و نگاهداری کردند.

**قصه‌های عامیانه، روش تربیت اخلاقی بوده‌اند
«حسن ذوالفقاری» استاد دانشگاه و افسانه‎پژوه نیز در این نشست با اشاره به پژوهش‌های بزرگ ابوالقاسم انجوی شیرازی و محمدجعفر محجوب گفت: کارهایی که این دو نفر کرده‌اند هرگز ارزش خود را از دست نمی‌دهد.
وی با بازگو کردن قالب‌های افسانه و تفاوت آن با اسطوره افزود: بخش شفاهی افسانه‌ها در دل پیرانی است که از بین می‌روند و قصه‌ها را هم با خود می‌برند اما بخش مکتوب است که شهرت دارد. افسانه‌های پهلوانی با حماسه پهلو می‎زند و از سوی دیگر شبیه رومانس اروپایی است، این افسانه‌ها بیشتر جنبه سرگرمی دارند و دارای رفتارها واعمال غیرواقعی‌ و پرداخته ذهن نویسنده هستند.
ذوالفقاری ادامه داد: ما دست کم ۶۰ نمونه منتشر شده از افسانه‌های پهلوانی داریم و این متون برای نقالی استفاده می‌شده‌اند، خود نقالان هم برای مکتوب کردن آن‌ها تلاش کرده‌اند. این داستان‌ها اغلب منشا عامیانه و کنش‌های مختلفی دارند، تبدیل انسان به حیوان و اشیای جادویی در این آثار فراوان دیده می‌شود اما مهم‌ترین اصل، اصل عیاری است.
او با نام بردن از برخی افسانه‌ها گفت: از برخی آثار مثل داراب‌نامه و اسکندرنامه، چندین نمونه و نسخه داریم، حال باید بدانیم که این آثار چه فایده‌ای دارند؟! نخست آنکه زبان و ادبیات را می‌توان از آن دریافت، مثلا سمک عیار در دوره نثر ملکف و مصنوع نوشته شده است اما لحن آن شبیه ادبیات محاوره امروز است. از سوی دیگر تصویرهایی که برای این افسانه‌ها کشیده شده‌اند، بسیار مهم‌اند. باید این را هم بدانیم که این افسانه‌ها به قدری اهمیت داشتند که نخستین کتاب‌های چاپ سنگی، نسخه‌هایی از این کتاب‌ها بود، در این آثار حقیقت‌های مردم‌شناسی دیده می‌شود.
ذوالفقاری بیان کرد: اغلب این قصه‌ها بی‌پایان هستند و تمام نشده‌اند، گویا عمدی در کار بوده است. یکی از افسانه‌های مهم در میان افسانه‌های پهلوانی که دروازه و آغاز رمان‌های جدید نیز بوده، امیر ارسلان نام‌دار است که به فرنگ می‌رود تا همسرش را به دست بیاورد، تا پیش از امیر ارسلان، همه پهلوانان و قهرمانان به سمت شرق می‌رفتند.
این استاد ادبیات به تاثیر اجتماعی این افسانه‌ها بر مردم روزگار خودش، پرداخت و ادامه داد: طنز بخش اصلی این قصه‌هاست، تکه کلام‌هایی که تکرار می‌شوند، کنایه‌هایی اخلاقی درباره جوانمردی و عیاری بودند و از طریق تربیت اخلاقی مردم شکل می‌گرفته است. بر خلاف ادبیات کهن و کلاسیک که به زنان دید خوبی ندارد در این آثار زنان وجود دارند و پررنگ و تاثیرگذار هم هستند.

** الدورادو اسپانیایی‌ها همان شهر زرین ایرانی است!
«مهرداد ملک‌زاده» باستان‌شناس و پژوهشگر نیز با بیان این که در افسانه‌ها شهرهای آسمانی جایگاه ویژه‌ای دارند، گفت: داستان شهر زرین به دلیل کم‌یاب و با ارزش بودن طلا بسیار مهم بوده است. نام الدورادو که اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها همه آمریکای جنوبی را به امید یافتن آن زیر و رو کردند، از همین شهر زرین می‌آید که بن‌مایه آن از اندیشه‌های ایرانی جاری بوده و از ایران به ذهن مردم اسپانیا و پرتغال راه یافته است.
وی افزود: کتزیاس پزشک دربار اردشیر دوم، چندین کتاب افسانه نوشته است که متاسفانه به ما نرسیده و تنها در کتاب‌های بعد از او نام‌شان آمده است اما یکی از آثار مهم او که بخش‌هایی از آن باقی مانده درباره شهر زرین سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که این مفهوم از همان دوران، اهمیت داشته است.
ملک‌زاده ادامه داد: اگر به دنبال ما به ازای زمینی و سرزمینی شهر زرین باشیم، باید بدانیم هم زمان با کتزیاس کلمه زرنگ، یا درنگ را می بینیم که در برخی روایات درنگیانه هم آمده است. شهر زرین پایتخت این سرزمین زرنگ یا درنگ، دانسته شده است. اگر به تواریخ هرودوت نگاه کنیم در بخش باج و خراج، حجم طلایی که خراج هندوستان است، از مجموع همه سرزمین‌ها بیشتر است. دیگر نکته مهم آن که تنها مجموعه معماری هخامنشی که در سیستان وجود دارد که به دهانه غلامان مشهور است، این سازه برای ایجاد امنیت در مسیر خراج هندوستان ساخته شده و سلطان محمود غزنوی و پس از او نادرشاه افشار، از همین مسیر به هند لشکر کشیدند.
وی در پایان گفت: ما در ریشه‌یابی افسانه شهر زرین، به تصوری می‌رسیم که از هندوستان سرزمینی طلایی می‌سازد و زرنگ جغرافیایی کم‌کم افسانه می‌شود.

** هر قصه آیین گذار خود را دارد
«علیرضا حسن‌زاده» مدیر پژوهشکده مردم‌شناسی نیز با اشاره حضور افسانه‌ها در ادبیات معاصر ایران گفت: ما دو پارادایم داریم که تا ابتدای جکومت پهلوی دوم امتداد و دو دوره گفتمانی متفاوت دارد. ما در مردم‌شناسی از خطا و عدم تعادل می‌گوییم، سپس گسست اتفاق می‌افتد، بحران پیش می‌آید و بعد از آن جبران روی می‎دهد و در پایان بازپیوست را داریم.
وی افزود: همه قصه‌ها در مسیر جریانی خودش ادامه پیدا می‌کند و به قهرمان رشد اخلاقی می‌دهد. هر قصه به معنایی آیین گذار خود را دارد و قصه نیوش هم آن را با قهرمان طی می‌کند. به عقیده من در دوره معاصر ادبیات، قصه‌های پریان انقلابی مطرح می‌شود. ما درباره افسانه‌ها سه رویکرد داریم؛ انکار، بازنویسی روشنفکرانه و بازبینی مستندنگارانه، دوره مدرنیته با افسون‌زدایی شروع و سنت انکار می‌شود، احمد کسروی نمونه مهم آن است.
حسن‌زاده به مهم‌ترین نویسندگان افسانه‌ها و قصه‌های پریان معاصر اشاره کرد و گفت: غلامحسین ساعدی، بیژن مفید و احمد شاملو از جمله این نویسندگان بودند اما نقش صمد بهرنگی در این میان بسیار پررنگ است، او هم قصه‌های پریان را جمع‌آوری می‌کند و هم می‌نویسد، او آیین گذار انقلابی را تصویر می‌کند. قصه‌های پریان قصه‌های امید بودند، او امید انقلابی را تصویر می‌کند و به روشنی می‌گوید قصه‌هایش را برای کودکان فقیر می‌نویسد. این خودآگاهی انقلابی اوست.

همچنین مطالعه کنید:

رویکرد دولت سیزدهم توسعه بخش تعاون است/ تحقق شعار سال با رونق تعاونی‌ها

به گزارش کسب و کار نیوز ، «حامد ویس کرمی»، معاون امور تعاون وزارت تعاون، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.