حجت الاسلام ذوعلم گفت: شریعتی یک روشنفکر منتقد بود و تقریباً میتوان گفت هر کسی را نقد میکرد، به بیان دیگر از نظر من، او یک روشنفکر یاد گیرنده بود.
به گزارش کسب وکار نیوز به نقل از مهر نشست بازخوانی و بررسی آرا و اندیشههای دکتر علی شریعتی در ادامه سلسله نشستهای «آنان که می اندیشند» توسط کانون اندیشه جوان در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش کسب وکار نیوز به نقل از مهر نشست بازخوانی و بررسی آرا و اندیشههای دکتر علی شریعتی در ادامه سلسله نشستهای «آنان که می اندیشند» توسط کانون اندیشه جوان در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم در این نشست گفت: شریعتی یکی از افراد تأثیرگذار در تاریخ ماست. علیرغم اینکه درباره او هم در زمان حیات و هم بعدش نظرات مختلفی مطرح شده ولی به هیچ وجه نمیتوان نقش او را نادیده و یا دست کم گرفت. شریعتی یک روشنفکر بود. کسی که اهل اندیشه است و در چارچوب مقلدانه نیست. او دغدغه اجتماعی و فرهنگی داشت در عین حال یک انسان مؤمن بود و به اسلام به عنوان یک مکتب پاسخگو اعتقاد داشت منتهی با برداشت و تلقی خودش.
وی افزود: شریعتی یک روشنفکر منتقد بود و تقریباً میتوان گفت هر کسی را نقد میکرد، به بیان دیگر از نظر من، او یک روشنفکر یاد گیرنده بود. در زمان پیش از انقلاب گروهی انقلابی رادیکال بودند که برخلاف بسیاری از گفتهها شریعتی جزو این گروه نبود چون انقلابی گری او فرهنگی و عقلانی بود به عقیده شریعتی ما احتیاج به خودسازی انقلابی داریم بنابراین شریعتی یک فرد انقلابی است منتهی انقلابی عقلی، فکری و فرهنگی.
ذوعلم در همین باره توضیح داد: شریعتی انسانی مومن بود که در کلامش شوریدگی و انقلابی بودن نهفته بود از مجموع سخنان او اینگونه برداشت نمیشد که به اسلام بهعنوان یک مکتب جایگزین اعتقاد دارد بلکه اسلام را در اندیشه و تشیع علوی جستجو میکرد ماحصل آن را میتوان در آثار شریعتی مشاهده کرد بنابراین شریعتی روشنفکری انقلابی و متعهد بود و در آثار او هیچ مکتب و شخصیتی نیست که از گزند نقد وی در امان بوده باشد. اگرچه شریعتی در کتاب کویر خود چندین چهره را به عنوان معبودش معرفی میکند با این وجود بازهم چهره کامل و جامعی از آنها نمیسازد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در زمان حیات شریعتی عده بسیاری او را متهم به سوپاپ اطمینان رژیم پهلوی میکردند افزود: این در حالی بود که تعطیلی حسینیه ارشاد خط بطلانی بر این فرضیات کشید. شریعتی متفکر انقلابی بود که تحولات سیاسی و اجتماعی را به صورت انقلابی میفهمید. کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی وی زمانی که منتشر شد انتقادات زیادی را در پی داشت با این وجود او مسئولیت خود را ادامه داد و حتی در کتاب «مسئولیت شیعه» از اندیشههایش نسبت به این موضوع سخن گفت.
این نویسنده ادامه داد: کتاب «امت و امامت» او جزو دسته آثاری است که زمینه تفکر اجتماعی نسل دانشگاهی را برای پذیرش ولایت فقیه آماده میکرد. او در این کتاب تبیینی ارائه میدهد که امروز به کار ما میآید، در کتاب امت و امامت بحثی مطرح شده که از دهه ۴۰ تاکنون امتداد پیدا کرده. هسته اصلی اندیشه او در این کتاب بسیار مهم است. شریعتی در این کتاب مطرح کرده که نظام جامعه اسلامی هرگز نمیتواند بر مبنای نگاه استبدادی یا لیبرال استوار باشد. مجموعهای از این نظرات به ما ثابت میکند که شریعتی از چهرههایی است که هیچ وقت کهنه و قدیمی نمیشود.
حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به کتاب «پدر و مادر ما متهمیم» گفت: وقتی این کتاب شریعتی را میخوانیم متوجه میشویم که او چگونه میخواهد از مسئولیت جوان مسلمان اهل تفکر و اندیشه که میخواهد از اسلام دفاع کند اما بهخاطر نگاهی متهجرانه نسبت به آن نمیتواند سخن میگوید. اینکه ما بگوییم تفکر شریعتی با داعش گره میخورد ظلم به شریعتی است چرا که او نگاه درستی به اسلام اجتماعی و انقلابی و پویا داشت. شهید مطهری با محمدتقی شریعتی که پدر دکتر شریعتی بود ارتباط خوبی در مشهد داشت و وقتی یک زمانی دکتر علی شریعتی را در منزل پدری دید از آرا و اندیشههای او خوشش آمد و دعوت کرد که به تهران بیاید و در حسینیه ارشاد سخنرانی کند. نامه این درخواست امروزه در میان اسناد و مدارک موجود است. در این میان وحدت حوزه و دانشگاه دیده میشود و اینکه نشان داده میشود که حوزویان متعهد و انقلابی ما از حضور روشنفکران متعهد در عرصه تبلیغ و تبیین اسلام استقبال میکردند. اندیشه شهید مطهری و شریعتی مکمل هم بوده و میتواند باشد.
وی در پایان تصریح کرد: امروز عدهای دوست دارند عَلَم روشنفکری به دوش بکشند و شریعتی را متهم کنند. آنها بعضاً میگویند که تفکر شریعتی، تفکری است که از آن داعش متولد میشود. مشکل این دسته هم این است که اغلب اهل گفتگو نیستند. در زمان قبل از انقلاب عدهای شریعتی را بت و بعضاً اندیشههای او را تحریف کردند. به همین خاطر باید از تعصب ورزیدن به او اجتناب کرد چرا که به ضررش است. به نظر من در بین تحلیلهای مختلفی که از دکتر شریعتی شده است منصفانهترین تحلیل، تحلیل آیت الله بهشتی راجع به شریعتی است. شریعتی اگرچه از «کویر» آغاز میکند ولی به کتابهایی منتهی میشود که نگاهش به اسلام روز به روز قویتر میشود. او یک اصلاح گر واقعی انقلابی بود و همیشه از همه میخواست که آرا و آثار او را نقد کنند.