سرمقاله
اگر بخواهیم از دید توسعهای به اقتصاد یا سیستم اجتماعی نگاه کنیم، انتخابها و انتصابها باید براساس شایستگی شکل بگیرد. اینجا دیگر هر که شایستهتر است، برای پست مهمی مثل وزارت کاندیدا میشود و مد نظر قرار میگیرد. مهم این است که آن فرد چقدر مدیریت بهتری دارد و تا چه اندازه در سیاستگذاری موفق است، نه اینکه فلان فرد زن است یا مرد.
در شرایط کنونی نرخ رشد آموزش عالی در میان زنان بسیار بالا رفته و به منزله سرمایه انسانی بسیار ارزشمندی است که در طول زمان شکل گرفته؛ این در حالیست که نیمی از جامعه را زنان تشکیل میدهند. این سرمایه عظیم میتواند به توسعه پایدار کمک کند، اما عدم انتخاب وزیر زن در عمل باعث شد این سرمایه بزرگ راکد بماند. زنان با توجه به ویژگیهایی که دارند، در این مسیر موثرند. بنابراین اگر زنان به عنوان ابزار توسعه در اختیار دولت قرار بگیرند، به دلیل لطافتی که در انجام کارها دارند و شرایط عاطفی در کنار عقلانیت، میتوانند به نحو اثرگذارتری امور را اداره کنند. وزیر زن در پستهایی مثل آموزش و پرورش میتوانست این بستر را ایجاد کند. امروزه همهچیز فقط آموزش صرف نیست، بلکه این آموزش باید توأم با تربیت باشد. سنگبنای توسعه انسانی باید در آموزش و پرورش نهاده شود و این به توسعه اقتصادی کمک میکند. اینکه ما چند وزیر زن داشته باشیم، نشان از توسعهیافتهتر بودن جامعه دارد. زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور فعال هستند و این جمعیت به عنوان جمعیت فعال وارد مدیریت عالی شده است. اگر بانوان شایستهای در پستهای میانی در نظر گرفته شوند، میتوانند کمک زیادی را به رفع شکافی که از لحاظ سطح درآمدها وجود دارد، کنند. این قشر میتوانند قدرت خرید را بالاتر ببرند و در کارآفرینی انگیزه آنها بسیار بیشتر است. تجربه نشان میدهد بانوان در ایجاد سرمایه انسانی نقش توانمندی دارند و این امر را در سطح دانشگاه شاهدیم که بسیاری از دانشگاههای ما که جامع هستند بیش از نیمی از دانشجویان آنها همان زنان هستند؛ این یعنی اینکه این سرمایه انسانی در حال رشد کمی و کیفی است و به توسعه اقتصادی هم کمک زیادی میکند. یک انگیزه از انتخاب وزرای شایسته زن جنبه انگیزشی آنها در ایجاد توسعه پایدار و ایجاد کارآفرینی است.
در شرایط کنونی نرخ رشد آموزش عالی در میان زنان بسیار بالا رفته و به منزله سرمایه انسانی بسیار ارزشمندی است که در طول زمان شکل گرفته؛ این در حالیست که نیمی از جامعه را زنان تشکیل میدهند. این سرمایه عظیم میتواند به توسعه پایدار کمک کند، اما عدم انتخاب وزیر زن در عمل باعث شد این سرمایه بزرگ راکد بماند. زنان با توجه به ویژگیهایی که دارند، در این مسیر موثرند. بنابراین اگر زنان به عنوان ابزار توسعه در اختیار دولت قرار بگیرند، به دلیل لطافتی که در انجام کارها دارند و شرایط عاطفی در کنار عقلانیت، میتوانند به نحو اثرگذارتری امور را اداره کنند. وزیر زن در پستهایی مثل آموزش و پرورش میتوانست این بستر را ایجاد کند. امروزه همهچیز فقط آموزش صرف نیست، بلکه این آموزش باید توأم با تربیت باشد. سنگبنای توسعه انسانی باید در آموزش و پرورش نهاده شود و این به توسعه اقتصادی کمک میکند. اینکه ما چند وزیر زن داشته باشیم، نشان از توسعهیافتهتر بودن جامعه دارد. زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور فعال هستند و این جمعیت به عنوان جمعیت فعال وارد مدیریت عالی شده است. اگر بانوان شایستهای در پستهای میانی در نظر گرفته شوند، میتوانند کمک زیادی را به رفع شکافی که از لحاظ سطح درآمدها وجود دارد، کنند. این قشر میتوانند قدرت خرید را بالاتر ببرند و در کارآفرینی انگیزه آنها بسیار بیشتر است. تجربه نشان میدهد بانوان در ایجاد سرمایه انسانی نقش توانمندی دارند و این امر را در سطح دانشگاه شاهدیم که بسیاری از دانشگاههای ما که جامع هستند بیش از نیمی از دانشجویان آنها همان زنان هستند؛ این یعنی اینکه این سرمایه انسانی در حال رشد کمی و کیفی است و به توسعه اقتصادی هم کمک زیادی میکند. یک انگیزه از انتخاب وزرای شایسته زن جنبه انگیزشی آنها در ایجاد توسعه پایدار و ایجاد کارآفرینی است.