محمد جوادیقاضیانی
به اقتضای زمان، شرایط جامعه و پیشرفت آن و لزوم الگو گرفتن از کشورهای پیشرفته مشاهده چنین مواردی طبیعی و حتی یکی از راههای رسیدن به توسعه است.
الگو گرفتن از کسبوکارهایی که مورد آزمایش قرار گرفتهاند و موفق هم شدهاند، یک استراتژی کارا و اثربخش برای علاقهمندان و حتی دولتها برای کارآفرینی است. تعداد استارتآپهایی که در شهر تهران و کلانشهرهای ایران خدمات و محصولاتشان را ارائه میدهند، بسیار بیشتر از تعداد آنها در شهرها و شهرستانهای کوچک است.
یکی از راههای راهاندازی استارتآپها در شهرها و شهرستانهای کوچک بومی کردن استارتآپهای موفق موجود در شهرهای بزرگ کشور مثل تهران است.
پیشنهاد دیگر هم این است که در شهرها و شهرستانهای کوچک استارتآپهایی متناسب با نیاز مصرفکنندگان همان مناطق راهاندازی شود. این موضوع که شهرها و شهرستانهای کوچک به سمت راهاندازی چه استارتآپهایی بروند، موضوع بحث ما نیست و نیاز به بررسی تخصصی هر منطقه است و دو پیشنهاد بالا تنها اصول کلی برای تسریع در مراحل ایدهپردازی راهاندازی یک کسبوکار هستند. اما به فرض اینکه ایده خوبی برای راهاندازی استارتآپ در منطقهای کمجمعیت و قصد اجرایی کردن آن را داشتیم، احتمال موفقیت ما چقدر است؟ جمعیت کم در آن منطقه چگونه ما را تهدید میکند؟ بهطور مثال در شهرستانی که ۴۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، استارتآپبزنیم؟
عادل طالبی، استاد دانشگاه و متخصص بازاریابی دیجیتال:
به فرصتهای موجود در دل تهدیدها توجه کنید
گاهی اوقات با سوالهایی مواجه میشوم که مثلا در مکانها و نقاط جغرافیاییای که جمعیتهای پایین دارند، راهاندازی استارتآپهایی از قبیل سفارش آنلاین غذا، نظافت منزل، تاکسی آنلاین و… کار درستی است یا خیر. مساله ورود به بازار و راهاندازی استارتآپ در شهرهای کوچک کمی پیچیده است.
مثلا با توجه به جمعیت کم منطقه، تعداد کسانی که میتوانند بازخوردهای فوری را به شما بدهند، تعداد کمی هستند، اما بعضی از شهرستانها یک مشخصه خیلی خاص دارند و توجه و حمایتشان از کسبوکارهای بومی بسیار خوب است. مثلا در بعضی از شهرها و شهرستانها که بررسی کردهام، به این مورد برخورد کردهام که تمایل مصرفکننده برای کسبوکاری که متعلق به همان شهر و شهرستان باشد، بیشتر است و توجه بیشتری را به کسبوکارهای بومی خودشان دارند. به این دلیل همیشه نمیتوان با توجه به تعداد افراد یک حوزه جغرافیایی درباره موفقیت یا عدم موفقیت یک کسبوکار بهویژه برای استارتآپهایی که در مرحله اول نیاز به بازخوردهای فوری دارند که بتوانند خودشان را به تعداد کمینه محصول قابل پذیرش برسانند که مقیاسشان را بسنجند، قضاوت
کرد. در بعضی از شهرستانها با وجود جمعیت کم و احتمال ضریب نفوذ پایین اینترنت یک استارتآپ میتواند خیلی سریعتر بازخوردهای فوری را دریافت کند چون اولا مردم آن شهرستان به کسبوکارهای بومیشان توجه خاصی دارند و ثانیا هزینههای تبلیغات هم در آن شهرستان بسیار پایین است. مثلا ما در شهرستانها با این مورد روبهرو هستیم که اشخاص حوزه استارتآپها در سالن همایشی جمع میشوند و خیلی سریع خبر راهاندازی استارتآپها گسترش مییابد و استارتآپها میتوانند راهاندازی و معرفی شوند. البته پیشزمینه این مهم تاکید بر محلی بودن، استانی بودن و در واقع تاکید بر بومی بودن این استارتآپ برای آن منطقه است. پس به صورت پیشفرض کوچک بودن یک شهر یا یک شهرستان به معنی نقطه ضعف نیست و حتی میتواند یک نقطه قوت باشد. چون یک استارتآپ و یک کسبوکار برای راهاندازی باید در مرحله اول به دنبال فیدبکهای سریع باشد تا به مقیاس مناسبی دست یابد. همانطور که تعداد کم افراد یک شهر یا یک شهرستان تهدید است، فرصتهایی هم در دل آنها نهفته است. یعنی ما باید تلاش کنیم تا از دل این تهدیدها فرصتها را بیرون بیاوریم و از نکات مثبت آن و ابزاری هم که میتوانیم از آن استفاده کنیم، غافل نشویم.
اگر در یک شهر یا یک شهرستان همدلی و همراهی وجود داشته باشد، خیلی سریع میتوان بازخوردهای اولیه را گرفت و آن را بسیار سریع به شهرهای دیگر استان و کشور ارسال کرد و گسترشداد.