این تکلیف طبق برنامه ششم توسعه به دولت محول شده که کشاورزی حفاظتی را با وجود آنکه در سالهای ابتدایی ممکن است موجب توقف عملکرد شود، توسعه دهد. مساله مهم دیگر، حرکت ایران به سوی توسعه ارقام مختلف بذر است.
بررسیها نشان میدهد ۳۰ تا ۵۰ درصد عملکرد تولید محصولات کشاورزی به «بهنژادی» بذر بستگی دارد و سایر عوامل از قبیل آبیاری و مراقبتها و کود و سم و غیره در مجموع بسیار نقش کمتری از بذر دارند. بذر در واقع صرفا یک نهاده نیست، بلکه یک منبع ژنتیکی است که ما آن را در اختیار کشاورزان قرار میدهیم. این نهاده یک ویژگی مهم دیگر هم دارد و آن این است که از صفر تا ۱۰۰ آن در اختیار خود ما یعنی در اختیار بخش کشاورزی است و به بخشهای دیگر مثل صنعت و پتروشیمی وابسته نیست. طی سالهای اخیر پایههای صنعت بذر کشور به صورت اصولی بنیانگذاری شده و در تنوعبخشی به بذرها و «بهنژادی» گامهای مثبتی برداشته شده است. به عنوان مثال در بذر گندم آبی، گندم دیم و برنج طرحهای خوبی اجرا شد و بذرهای فعلی نسبت به بذرهای قبلی از کیفیت به مراتب بهتری برخوردار هستند. با وجود این نباید این نکته را کتمان کرد که هنوز نارساییهای فراوانی درباره این نهاده مهم کشاورزی داریم و سرعت انتقال ارقام جدید مورد نیاز کشور، بسیار کند است. بذرهای دیم ما هنوز به ۲۰ بذر نرسیده که برای کشوری به وسعت ایران به هیچوجه قابل قبول نیست. ما شرکتهای تولیدکننده بذر را رتبهبندی کردهایم تا مسیر توسعه بذر از طریق بخش خصوصی پیگیری شود، ولی متاسفانه در میان این شرکتها هیچکدام حائز رتبه ممتاز و حتی اول نیستند. باید از این شرکتها پشتیبانی و حمایت کنیم تا توسعه بذر با اعتماد به بخش خصوصی شتاب بیشتری بگیرد. برای شکل دادن و ساختار بخشیدن به توسعه بذر توسط بخش خصوصی به نهادسازی نیاز داریم و یکی از نهادهایی که باید تاسیس کنیم، صندوق ملی بذر است. متاسفانه با وجود دستور و تاکید وزیر جهاد کشاورزی، این صندوق کماکان در نقطه صفر قرار دارد و هنوز شکل نگرفته است. اگر این حمایتها را انجام دهیم، قطعا طی سالهای پیشرو تحولات مثبتی در کشاورزی کشور ایجاد میشود و سود آن به سایر بخشهای اقتصاد ما هم سرایت خواهد کرد.