سرمقاله
که به مردم پرداخت شود که این منابع در دولت قبل یارانههای نقدی بود و در این دولت علاوه بر یارانههای نقدی، یارانههای غیر نقدی هم مثل طرح تحول سلامت بودند که به مردم پرداخت میشد. البته این موضوع ریشهدار است، مثلا در ۹۰ سال قبل آمدند و گفتند که ۲ریال به قیمت قند و شکر اضافه شود و منابعی که از آن حاصل میشود، برای ساخت راهآهن صرف شود که این اتفاق هم افتاد که غیر از اینکه جنبه اقتصادی آن باشد، ارتباط مستقیم آن با بودجه هم تعریف میشود و جنبه حمایت اجتماعی هم به همراه دارد. یعنی مردم هم میبینند منابعی که اضافهتر دریافت میشود کجا مصرف میشوند و این یک کار خوب اقتصادی بود که باید انجام میشد. ضمن اینکه مثلا در بحث مصرف منابع انرژی مردم به یک میزان مصرف نمیکردند و این موضوع به ضرر قشر کمدرآمد میشد، ولی اینکه قیمتها به قیمتهای واقعی تعدیل و منابعش بین همه تقسیم شود، این کار خوبی بود که باید انجام میشد، ولی اینکه یارانهها افزایش پیدا کند منابعش هم قابل انجام است. مثلا در دولت یازدهم قیمت بنزین از
700 تومان به ۱۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرد که البته بخشی از آن هم صرف طرح تحول سلامت شد. این امکانپذیر است و خیلی از بحثهایی که میشود که ممکن است با افزایش یارانهها قیمت سوخت چند برابر شود، این طور هم نیست. ضمن اینکه اگر دهکهای بالای درآمدی جامعه از دریافت یارانه نقدی حذف شوند، این به راحتی امکانپذیر خواهد بود. در ضمن در بحث حوزههای دیگر هم منابع درآمدی دولت خوب وصول نمیشوند و شفافیت کمی دارند. منابع درآمدی دولت مثل بحثهای مالیاتی که در آن فرار مالیاتی وجود دارد میتوانند شفاف شوند و منابع درآمدی دولت خیلی بهتر از اینها باشد. البته در مواردی که مصرف عام دارند و در کشور به قیمتهای ارزان توزیع میشوند اگر سوبسیدهایشان حذف شود و قیمتها واقعی شوند منابع درآمدیای از آنها حاصل میشوند که امکان توزیع یارانههای نقدی و غیر نقدی بیشتری را فراهم میآورند. بنابراین هر رقمی که بگویند از آن طرف باید قیمت منابع مثل برق و بنزین و… را بالا ببرند و اینها یک رابطه مستقیم با هم دارند و باید پیدا کنند که با چه مقدار افزایش در قیمت برق و نفت و گاز و… میتوانند منابعی را جمع و بین مردم تقسیم کنند پس امکانپذیر است، ولی تبعاتی هم خواهد داشت.