چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اصلی / راهکارهای ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال

راهکارهای ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال

مجمع تشخیص مصلحت نظامنرخ بالای بیکاری یکی از چالش‌های مهم جامعه امروزی کشور بوده و…
به گزارش کسب و کار نیوز، بیکاری یکی از مشکلات اساسی پیرامون اقتصاد فعلی ایران است. از طرفی وجود نیروی انسانی تحصیل‌کرده بسیار در کشور می‌تواند فرصت ارزشمندی در راستای توسعه کشور در نظر گرفته شود زمانی که با سیاست‌گذاری مناسب و پیاده‌سازی راهکارهای علمی و دقیق برای اشتغالزایی و توسعه کسب‌وکار از این منابع انسانی استفاده شود. در این راستا اشتغالزایی یکی از اولویت‌های مهم کشور است که سیاست‌گذاران و بخش اجرایی کشور باید توجه ویژه‌ای به این مقوله کنند. با توجه به فضای انتخابات ریاست‌جمهوری و با توجه به اینکه ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری یکی از دغدغه‌های کاندیداهای محترم است، این مقاله راهکارهای اشتغال، پیش‌نیازهای اشتغال و مکانیزم‌های مرتبط را بررسی می‌کند. فرایند اشتغالزایی یک فرایند پیچیده و چند بعدی است که عوامل متعددی بر آن اثرگذار است و دربرگیرنده پیش‌نیازها و الزاماتی است. برای اشتغالزایی الزاماتی وجود دارد که باید این الزامات برآورده شوند. برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب‌وکار را داشته باشیم و برای توسعه انواع کسب‌وکار باید بستر‌سازی مناسب برای انواع کسب‌وکار به وجود آید و همچنین فرصت‌های کسب‌وکار در کشور احصا و ایجاد شوند و برای این منظور باید استراتژی‌های توسعه کشور تبیین شود. همچنین یکی از الزامات مهم اشتغالزایی در کشور وجود حاکمیت و دولت کارآفرین در کشور است. وجود سیاست‌گذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس‌جمهور کارآفرین، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب‌وکار و بنگاه‌داری و کارآفرینی برای توسعه کسب‌وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جزو الزامات اشتغالزایی محسوب می‌شود. 
رئیس‌جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین، آشنا به ادبیات بنگاه‌داری و کسب‌وکار بوده و توجه به کسب‌وکارها و بنگاه‌ها را از اولویت‌های اصلی خود قلمداد می‌کند. در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب‌وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب‌وکار‌ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاه‌ها و کسب‌وکارها از حوزه‌های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان و دارای اولویت و ضرورت توسط رئیس‌جمهور و دولت تلقی شده و به‌طور مستمر این موارد را رصد می‌کنند. شاید در مقام تئوری و نظر راهکارهای زیادی برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی مانند بیکاری وجود داشته باشد اما همانطورکه صاحب‌نظران اقتصادی اتفاق نظر دارند، هرگونه راهکاری که برای مسائل کلان اقتصادی جامعه و بالاخص موضوع مهمی مانند ایجاد اشتغال ارائه شود لزوما می‌بایست معطوف به ویژگی‌های محیطی باشد. یعنی درصورتی راهکار ارائه‌شده می‌تواند قابل‌قبول باشد که عملا بررسی فرصت‌ها و محدودیت‌های داخلی را در خود لحاظ کرده باشد. همچنین این مقاله با توجه به بررسی‌ها، مطالعات و تحقیقات انجام شده، راهکاری برای ایجاد اشتغال در کشور ارائه می‌دهد. مسلما هرگونه پیشنهادی مستلزم وجود یک‌سری شرایط و پیش‌نیازهاست که این موارد نیز به‌دقت مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این در مقاله سعی شده است تا جای ممکن، راهکار ارائه‌شده مورد تبیین و تدقیق قرار گرفته و به سوالات مختلف پیرامون آن از جمله دلایل و شواهد توفیق این راهکار در جهت اشتغالزایی پاسخ داده شود. 
۱. مقدمه
براساس نظریه اقتصادی مراحل توسعه، سه مرحله برای توسعه اقتصادی کشورها در نظر گرفته می‌شود که عبارتند از: اقتصاد منبع‌محور، کارایی‌محور و نوآوری‌محور و متناسب با این سه مرحله، سه شاخص فرعی الزامات بنیادین و منابع مورد نیاز، عوامل موثر بر افزایش کارایی و عوامل موثر بر نوآوری تعریف شده و ارکان رقابت‌پذیری در زیرمجموعه این سه شاخص فرعی قرار می‌گیرند. در مرحله نخست توسعه، اقتصاد کشورها مبتنی بر منابع است و کشورها براساس عواملی نظیر نیروی کار غیرماهر و منابع طبیعی با یکدیگر رقابت می‌کنند. حفظ رقابت‌پذیری در این مرحله از توسعه، منوط به عملکرد مطلوب نهادها، زیرساخت‌های توسعه‌یافته، محیط باثبات اقتصاد کلان و نیروی کار سالم و دارای حداقل آموزش ابتدایی است. 
همزمان با بهبود توان رقابت‌پذیری کشورها، بهره‌وری و دستمزد نیروی کار نیز افزایش می‌یابد. بدین‌ترتیب، کشورها در مسیر توسعه مبتنی بر کارایی پیش می‌روند. در این مرحله، آنها باید توسعه فرایندهای تولید کاراتر را آغاز کنند و کیفیت محصولات را افزایش دهند، زیرا دستمزدها افزایش یافته و در عین حال آنها نمی‌توانند قیمت‌ها را افزایش دهند. در این مرحله، عواملی مانند آموزش عالی، بازارهای کارآمد کالا، بازارهای کارآمد نیروی کار، بازارهای مالی توسعه‌یافته، توانایی بهره جستن از مزایای فناوری‌های موجود و برخورداری از بازار داخلی یا خارجی بزرگ اهمیت می‌یابد. 
سرانجام، زمانی که کشورها به سمت مرحله توسعه مبتنی بر نوآوری حرکت می‌کنند، تنها در صورتی دستمزدهای بالا و استانداردهای زندگی متناسب با آن حفظ خواهد شد که کسب وکارها توانایی رقابت از طریق پیشرفته‌ترین فرآیندهای تولید و نوآوری محصولات جدید را داشته باشند. کشور ایران در حال گذار از مرحله منبع‌محور به مرحله کارایی‌محور است. البته در بخش‌های خاص و دانش‌بنیان اقتصاد مبتنی بر نوآوری هم مشاهده می‌شود. برای اشتغالزایی الزاماتی وجود که دارد که باید این الزامات برآورد شوند. همانطور که شکل جدول زیر نشان می‌دهد برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب وکار را داشته باشیم و توسعه انواع کسب وکار باید بستر‌سازی مناسب برای انواع کسب وکار داشته باشیم و همچنین فرصت‌های کسب وکار در کشور احصا و ایجاد شود و برای این منظور باید استراتژی‌های توسعه کشور تبیین شود. 
شکل۱. ارتباط میان استراتژی‌های توسعه، توسعه انواع کسب وکار، کارآفرینی و اشتغالزایی
این مقاله تلاش دارد تا مدل ایجاد یک میلیون اشتغال در کشور را براساس مدل زیر تبیین کند: 
مدل توسعه کسب وکار، کارآفرینی و ایجاد اشتغال 
در دنیا ایجاد و توسعه کسب وکارها یکی از الزامات مهم اشتغالزایی است. کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در بسیاری از کشورها مخصوصا آمریکا سهم بالایی از اشتغال را ایجاد می‌کنند. همچنین به‌طور متوسط هر کسب‌وکار ۱۰ نفر ایجاد اشتغال می‌کند و ایجاد سالانه ۱۰۰۰۰۰ کسب‌وکار می‌تواند ایجاد اشتغال یک میلیونی را برآورد سازد. بدین منظور باید به فرایند اشتغالزایی و ایجاد کسب وکار به عنوان یک فرایند چند بعدی با الزامات متعدد در نظر گرفت و با رویکردهای علمی و مدون به بررسی آن پرداخت. راهکارهای ارائه شده جهت اشتغالزایی، را می‌توان در سه محور زیر طبقه‌بندی کرد: 
• ایجاد کسب‌وکارهای جدید
• افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود
• اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام 
هر یک از محورهای فوق، می‌تواند فرصت‌های شغلی جدیدی را خلق کند که در ادامه به توضیح پیرامون جزئیات هریک از این راهکارها پرداخته شده است. در راهکار اول که ایجاد کسب‌وکارهای جدید نام دارد، ایده اصلی ایجاد کسب وکارهای هم بزرگ و هم کوچک ومتوسط جدید، شرکت‌های نوپا و استارت‌آپ‌هاست. ایجاد این کسب وکارها در هر شهر باید در حوزه‌های مختلف که دارای مزیت منطقه‌ای وظرفیت اشتغالزایی هستند، انجام یابند مانند کسب وکارهای کوچک ومتوسط حوزه‌های گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات و… که قابلیت اشتغالزایی دارند و دارای ظرفیت بالقوه توسعه هستند و می‌توان این ظرفیت را ارتقا داد. همچنین می‌توان کسب وکارهای بزرگ که دارای پتانسیل بالا برای رشد و اشتغالزایی و دارای مزیت رقابتی هستند، ایجاد کرد. برای ایجاد کسب وکارهای کوچک ومتوسط جدید و استارت‌آپ‌ها توجه به اکوسیستم کارآفرینی و استارت‌آپی در کشور ضروری است و باید تلاش کرد که این اکوسیستم بهبود یابد و مکانیزم‌های حمایتی، پشتیبانی و توانمند‌سازی برای ایجاد کسب وکارهای جدید مانند شتابدهنده‌های کسب وکار، مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری، مکانیزم‌های تامین مالی ویژه مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در شهرها براساس مزیت رقابتی آن منطقه در کل کشور ایجاد و توسعه یابند. همچنین تشکیل شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی در استان‌های کشور نیز می‌تواند از مکانیزم‌های مهم برای این منظور باشد. در این مقاله به بررسی پیرامون ادبیات موضوع شهرک‌های خوشه‌پذیر، تبیین راهکار ارائه شده و ارائه دلایل و شواهدی مبنی بر توفیق این راهکار خواهیم پرداخت. سپس بسترها، شرایط و پیش‌نیازهای این راهکار مورد بررسی قرار می‌گیرد. در انتهای این قسمت، مدلی ارائه می‌شود که ایده ایجاد شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی، پیش‌نیازها و نتایج آن را بیان می‌کند. لازم به ذکر است که عملیاتی‌کردن راهکار اول، نقش مهمی را در محقق‌شدن هدف اشتغالزایی خواهد داشت. درباره راهکار افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود می‌توان اشاره به توسعه شرکت‌های کوچک ومتوسط و شرکت‌های بزرگ موجود کرد. در توسعه شرکت‌های بزرگ می‌توان به توسعه شرکت‌های بزرگ موجود مثل گلرنگ، کاله، میهن و شرکت‌های موجود در بورس مانند صنایع بزرگ خودرو، فولاد، پتروشیمی، صنایع غذایی که دارای پتانسیل رشد و مزیت رقابتی و محصولات صادرات‌محور هستند اشاره کرد که می‌توان با افزایش ظرفیت آنها را به هلدینگ تبدیل کرد. 
 در توسعه کسب وکارهای کوچک ومتوسط موجود می‌توان به توسعه شرکت‌های موجود در حوزه‌های مختلف مانند حوزه‌های دانش‌بنیان، نانو، بایو، فناوری اطلاعات و ارتباطات (استارت‌آپ‌هایی مانند دیجی‌کالا، اسنپ، …) گردشگری، داروسازی، گیاه پزشکی و … . اشاره کرد که دارای مزیت رقابتی هستند و دارای پتانسیل رشد و محصولات صادرات‌محور هستند و می‌توان ظرفیت آنها را افزایش داد و از ظرفیت‌های بالقوه آنها استفاده کرد و با توسعه کسب وکارهای موجود اشتغالزایی بیشتری در کشور رخ دهد. برای نمونه شرکت‌های برتر دانش‌بنیان کشور که می‌توانند با افزایش ظرفیت آنها به اشتغالزایی بالاتر توجه کرد، عبارتند از: 
۱-شرکت پویا فناوران کوثر در زمینه تولید دوربین‌های پلاک‌خوان و سرعت‌سنج
۲- شرکت عصر گویش‌پرداز در زمینه هوش مصنوعی و پرداز سینگنال گفتار
۳- شرکت ویستا ژن آنزیم در زمینه تولید مواد بیوزیستی
۴- شرکت رهروان سپهر اندیشه در زمینه تولید کنتور هوشمند برق و آب
۵- شرکت پارسا پلیمر شریف در زمینه تولید ترکیبات پلیمری
۶- شرکت مهندسی بهین پژوهش خاور در زمینه تولید نرم‌افزار و سخت‌افزارهای تشخیص هویت بیومتریکی
۷- شرکت رایمون زیست انرژی در زمینه تولید سوخت زیست توده با استفاده از ضایعات جنگلی
۸- شرکت صنایع شیمی ساختمان آبادگران در زمینه تولید تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی
۹- شرکت مهندسی پزشکی صبا تجهیز سبلان در زمینه تجهیزات پزشکی
۱۰- شرکت امن افزار گستر شریف در زمینه تولید نرم افزار و محصولات امنیتی کامپیوتری
۱۱- شرکت نانو الوند در زمینه تولید داروهای ضد سرطان
۱۲- شرکت سیناژن در زمینه بیو تکنولوژی داروهای ‌ام‌اس تولید می‌کند
۱۳-شرکت اریو ژن در زمینه دارو‌های بیو تکنولوژی 
 مسیر سوم اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام در کشور است که می‌توان با تکمیل این پروژه‌ها، توسعه کشور پیگیری شده و کارخانه‌ها و صنایع جدیدی در کشور ایجاد شود و نیز اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام از سوی دولت با توجه به اینکه این راهکارها از وضوح بیشتری نسبت به راهکار نخست برخوردارند، بنابراین در حد نیاز به تشریح آنها پرداخته شده است. 
۲. خوشه‌های اقتصادی
خوشه‌های اقتصادی به مجموعه‌ای از بنگاه‌ها، تامین‌کنندگان، ارائه‌دهندگان خدمات و موسسات مرتبط با آنها در یک زمینه کاری مشخص که در یک مکان جغرافیایی به صورت متمرکز حضور دارند، اطلاق می‌شود. 
ایجاد خوشه‌ها ایجاد یک نوع اکوسیستم کارآفرینی است. وجود خوشه‌های اقتصادی سبب افزایش بهره‌وری بنگاه‌ها خواهدشد و به این ترتیب امکان رقابت برای این بنگاه‌ها در بازارهای رقابتی‌تر (در مقیاس بین‌المللی) به میزان قابل توجهی افزایش خواهدیافت. برای اثربخشی ایده تشکیل خوشه‌های اقتصادی می‌بایست به تبیین استراتژی جامعی پرداخت که در آن نقش صنعت، دولت و حتی موسسات آموزشی و مشاوره‌ای به‌وضوح مشخص باشد. فلسفه تشکیل خوشه‌های اقتصادی این است که شرکت‌های بزرگ و کوچک که به یک حوزه (صنعت) متعلق هستند، بدین وسیله می‌توانند موفق تر باشند در مقایسه با حالتی که بخواهند هریک به‌صورت مجزا فعالیت کنند. از ویژگی‌های دیگری که خوشه‌ها از آن برخوردارند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 
• صادرات‌گرا بودن 
• اندازه اقتصادی قابل توجه
• برخورداری از منحنی تجربه با رشد وسیع
• تمرکز جغرافیایی
می‌بایست توجه داشت که تبیین یک الگوی خاص برای خوشه‌های اقتصادی لزوما نمی‌تواند راهکار بهینه تلقی شود. طراحی استراتژی برای خوشه‌ها می‌بایست با لحاظ سایر استراتژی‌های توسعه اقتصادی انجام‌گیرد. 
تشکیل خوشه‌ها می‌تواند به عنوان یک استراتژی توسعه اقتصادی جذاب تلقی شود زیرا خوشه‌ها باعث تشکیل شرکت های جدید، تولید محصولات جدید و نیز خلق فرصت های شغلی جدید برای نیروی کار ماهر با دستمزد بالا می‌شوند. 
۲- ۱. مزایای خوشه‌ها
به‌صورت خلاصه می‌توان مزایای زیر را برای خوشه‌ها برشمرد: 
• کاهش هزینه‌های مبادلاتی
• بهره‌وری بیشتر
•  استفاده از تخصص و خبرگی سایر نهادها
• افزایش خلاقیت
• استفاده از راه‌حل‌های یکسان برای مسائل و مشکلات مشترک
• شکل‌گیری بازار نیروی‌کار وسیع، تکنولوژی و زیرساخت‌های مناسب
• افزایش یادگیری
• استفاده مشترک از استراتژی‌های مناسب برای توسعه کسب‌وکار
۲- ۲. فعالیت‌های مشترک در خوشه‌ها
بنگاه‌های متعلق به یک خوشه اقتصادی در یک‌سری از فعالیت‌های خود و نیز منابع مورداستفاده مشترک هستند. علاوه بر این، تمرکز جغرافیایی مزایای قابل توجهی برای آنها خلق می‌کند، از عمده‌ترین این مزایا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 
• اطلاع‌رسانی: از طریق خبرنامه‌ها و سایر منابع اطلاعاتی
• آموزش: از طریق سمینارها، کنفرانس‌ها و نیز دوره‌های آموزشی
• بازار: طراحی برنامه‌های استراتژیک برای صادرات و… 
• خرید: برقراری ارتباط میان خریدار (بنگاه) و تامین‌کننده
• تولید: مناقصه برای پروژه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مشترک  و… 
• تاسیس زیرساخت‌های اقتصادی: زیرساخت‌های حیاتی، تکنولوژی‌های ارتباطی و مخابراتی و… 
• ایجاد شبکه‌های رسمی و غیر رسمی میان سازمان‌ها و افراد
۲-۳. عوامل اساسی در موفقیت خوشه‌ها
عناصر کلیدی جهت موفقیت خوشه‌های اقتصادی عبارتند از: 
• انجام کار تحقیقی و کارشناسی گسترده و دقیق پیرامون تعیین جهت‌گیری  اقتصادی خوشه‌ها
• برقراری محیط مناسب برای انجام کسب‌وکار 
• تاسیس زیرساخت‌های اقتصادی ضروری
• ایجاد فرهنگ کارآفرینی
• وجود سرمایه
۲- ۴. ایجاد شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی در استان‌ها
مدلی که در این مقاله برای ایجاد شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی پیشنهاد می شود، به صورت زیر است: 
۲-۴- ۱. انواع شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی
 انواع خوشه‌های اقتصادی را می‌توان به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 
۱- خوشه‌های صنعتی
۲- خوشه‌های کشاورزی
۳- خوشه‌های خدماتی
۴- خوشه‌های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات
 5- خوشه‌های مرتبط با تجارت و بازرگانی
 خوشه‌های صنعتی می‌تواند شامل بخش‌های زیر باشد: 
• نفت و گاز
• شیمیایی و پتروشیمی
• نساجی
• معدنی‌ها
• خودرو
• غذایی
خوشه‌های کشاورزی می‌تواند شامل بخش‌های زیر باشد: 
• باغداری
• زراعت
• کشت گلخانه‌ای
• دامپروری
خوشه‌های خدماتی می‌توانند شامل بخش‌های زیر باشند: 
• بخش تولید دانش
هدف از ایجاد این شهرک‌ها تولید دانش است. از فعالیت‌هایی که در این زمینه قابل انجام هستند می‌توان به ایجاد انکوباتورها، شتابدهنده‌های کسب وکار ایجاد پارک‌های فناوری، ایجاد شهرک‌های دانشگاهی با مشارکت دانشگاه‌های دنیا و… اشاره کرد. 
• منطقه مالی-بین‌المللی برای جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری
دولت برای تامین مالی ایجاد و توسعه کسب وکار از طریق زیر می‌تواند اقدام کند: فروش نفت، مالیات، جذب سرمایه‌گذاری داخلی، جذب سرمایه‌گذاری خارجی 
برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی باید بستر‌سازی مناسب با ایجاد مکانیزم‌ها و روش‌های متنوع تامین مالی در کشور شود که برای نمونه می‌توان به جمع سپاری، صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر ، فرشتگان کسب وکار، صندوق سرمایه‌گذاری مشترک و… اشاره کرد. 
این شهرک‌ها برای توسعه بانکداری، بیمه و بازار سرمایه تاسیس خواهند شد و درواقع نقش پشتیبان از فعالیت‌های صنعتی را ایفا خواهند کرد. 
• بخش گردشگری و هتل‌داری
اینگونه شهرک‌ها می‌بایست در استان‌هایی تاسیس شوند که از مزیت‌های گردشگری مانند برخورداری از اماکن و ابنیه تاریخی دیدنی بهره‌مند باشند. این بخش به‌دلیل اشتغال‌های مستقیم و غیرمستقیم زیادی که ایجاد می‌کند از اهمیت بالایی برخوردار است. 
• بخش تفریحات و سرگرمی
اینگونه شهرک‌ها می‌توانند شامل مراکز تفریحی برای توریست‌ها، سینماها، مراکز موسیقی و فیلم، شهربازی و… باشند. 
• بخش بهداشت و درمان
این شهرک‌ها می‌توانند شامل مراکز درمان سلامت و مجتمع‌های بیمارستانی باشند. هدف از ایجاد این شهرک‌ها ارائه خدمات درمانی به منطقه است. همچنین در این بخش بحث گردشگری سلامت نیز می‌تواند پیگیری شود. 
• مراکز مرتبط با حمل‌و نقل
خوشه‌های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات 
حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از حوزه‌های مهمی است که پتانسیل بالایی برای ایجاد کسب وکارها و استارت‌آپ‌های جدید با پتانسیل بالای رشد دارد. برای مثال کسب وکارهای اینترنتی هم در بخش خدمات و هم در ارائه کالا جزو بخش‌هایی هستند که می‌تواند در این خوشه مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از کشورها اینترنت را به روستاها برده و نتیجه مثبت آن را نیز تجربه کرده‌اند. وقتی اینترنت و فناوری در دل روستاها راه‌اندازی شود، به طور قطع بر تولید ناخالص کشور تاثیر مستقیمی می‌گذارد و یکی از تاثیرات مثبت آن ایجاد اشتغال در روستاهاست. همچنین حوزه اپلیکیشن های مبتنی بر موبایل با استفاده از اینترنت توانسته سهم بالایی در ایجاد اشتغال و ارزش افزوده برای این بخش داشته باشد. این خوشه می‌توانند شامل بخش‌های زیر باشند: 
• بخش رسانه‌ای و صنعت سرگرمی 
• بخش کسب وکارهای اینترنتی
• بخش دیجیتالی
• بخش ارتباطات و موبایل
• و سایر بخش‌ها که با ورود فناوری جدید در این حوزه ظهور می یابند. 
در واقع می‌توان گفت وجود مراکز ارائه‌دهنده خدمات فناوری اطلاعات که شامل تمام یا بعضی از بخش‌های مورد اشاره در فوق است، در شهرک‌های خوشه‌پذیر امری لازم و ضروری است. 
 حوزه تجارت و بازرگانی می‌تواند شامل بخش‌های زیر باشد: 
• صنوف
• خرده‌فروشی
• عمده‌فروشی
• ایجاد فروشگاه‌های زنجیره‌ای 
۲- ۴-۲. جهت‌گیری شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی
 این امر بستگی به استراتژی توسعه‌ای دارد که دولت مسئول تدوین آن است. مسلما، اینکه دولت چه استراتژی توسعه‌ای را برمی‌گزیند پیش‌نیازی است برای اینکه خوشه‌های اقتصادی می‌بایست از چه تنوعی برخوردار باشند. عواملی همچون مزیت‌های محلی- منطقه‌ای هر استان، گرایشات قومی و فرصت‌های موجود و… نیز در جهت‌گیری خوشه‌های اقتصادی موثر هستند. البته در تبیین استراتژی توسعه کشور و به تبع آن استراتژی توسعه هریک از استان‌های کشور که تبیین‌کننده جهت‌گیری خوشه‌های اقتصادی است، این عوامل موردنظر قرار می‌گیرند. 
هر خوشه‌ اقتصادی می‌تواند عمومی یا تخصصی باشد. منظور از خوشه تخصصی، خوشه‌ای است که فعالیت‌هایش متمرکز بر تنها یک بخش یا تعداد معدودی از بخش‌های متعلق به یک حوزه خاص باشد، درصورتی‌که خوشه عمومی تعداد زیادی بخش از حوزه‌های مختلف را در برمی‌گیرد. 
برای مشخص‌کردن اینکه در هر استانی چه شهرک‌های خوشه‌پذیری از مطلوبیت بیشتری برخوردار هستند، می‌بایست مزیت‌های محلی-منطقه‌ای و نیز منابع، سرمایه، استعداد، موقعیت جغرافیایی و دیگر ویژگی‌های آن استان را مورد مطالعه، بررسی و ارزیابی قرار داد. یعنی درواقع فرصت‌ها و مزایا و البته تهدیدات و محدودیت‌های محلی هستند که تعیین‌کننده تعداد و تنوع شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی در 
هر استان هستند. 
۲- ۵. بسترها و پیش‌نیازهای عملیاتی‌کردن ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی
مسلما هرگونه راهکاری درباره مسائل اقتصادی کلان جامعه و بالاخص موضوع مهمی مانند ایجاد اشتغال نیازمند یک سری شرایط و پیش‌نیازهاست. در واقع می‌‌بایست بستر لازم برای عملیاتی‌کردن ایده موردنظر مهیا باشد. تدوین استراتژی توسعه نخستین گام در این راستا تلقی می‌شود. تا زمانی‌که استراتژی توسعه وجود نداشته باشد، عملا تعیین تعداد، تنوع و جهت‌گیری شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی در مناطق مختلف کشور امکان‌پذیر نخواهد بود. پس از تعیین استراتژی توسعه، می‌بایست بهبود فضای کسب وکار رخ دهد و به ایجاد زیر ساخت‌ها، تامین مالی، توانمند‌سازی و تنظیم و تدوین قوانین لازم جهت حمایت از انواع مختلف کسب‌وکارها پرداخت. همانطورکه می‌دانیم مسائل و مشکلات حقوقی یکی از عمده‌ترین معضلات پیرامون بسیاری از کسب‌و
کارهاست، بنابراین لازم است قوانینی تدوین شود که آماده‌سازی محیط کسب‌وکار را در پی داشته باشد. علاوه بر دو مورد فوق که درواقع شروط لازم جهت نیل به هدف نهایی یعنی ایجاد اشتغال از طریق تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر هستند، برای پیاده‌سازی ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی نیاز به مدیران توانمند و افراد خلاق و آشنا با کسب‌وکارها و برخوردار از مهارت‌های لازم جهت موفقیت در آنهاست. برای تحقق این امر می‌بایست فرایندی را تعریف و پیاده‌سازی کنیم که خروجی آن تربیت کارآفرینانی با ویژگی‌های یاد شده باشد. در ادامه پیرامون هریک از این سه مورد توضیحات کافی ارائه خواهدشد. 
۲- ۵- ۱. استراتژی توسعه 
یکی از پیش‌نیازهای تعیین نوع، تعداد و تنوع شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی و فعالیت‌های آنها تبیین استراتژی‌های توسعه است. استراتژی توسعه کشور می‌بایست در زمینه‌های بخشی ، فعالیت‌ها  و نیز کسب‌وکارها  کاملا واضح و مشخص باشد. برای مثال استراتژی توسعه در هریک از سه بخش اقتصادی یعنی بخش دولتی، خصوصی و تعاونی می‌بایست مشخص شود. همچنین این استراتژی می‌بایست جواب این سوال را که کدامیک از فعالیت‌ها (صنعتی، کشاورزی، خدماتی، تجاری، فناوری اطلاعات و…) یا ترکیبی از اینها و با اتخاذ چه راهکارهایی می‌بایست توسعه داده شوند مشخص‌کند. با مروری بر تاریخچه و روند توسعه‌یافتگی سایر جوامع درمی‌یابیم که اغلب جوامع توسعه‌یافته یا درحال توسعه با توجه به مزیت‌های داخلی، تمرکز خود را در امر توسعه روی فعالیت‌های خاصی قرار داده‌اند. در ذیل مثال‌هایی ارائه می‌شود: 
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکزروی فعالیت‌های صنعتی، مانند آلمان
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکز روی فعالیت‌های کشاورزی، مانند نیوزلند و آرژانتین
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکز روی فعالیت‌های خدماتی، مانند انگلستان
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکز روی فعالیت‌های مرتبط با IT، مانند هند، تایوان، ایرلند و فنلاند
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکزروی فعالیت‌های تجاری و بازرگانی، مانند دوبی و سنگاپور
• توسعه‌یافتگی از طریق تمرکزروی تکنولوژی جدید، مانند انگلستان و آمریکا
همچنین ممکن است استراتژی‌های توسعه تمرکز روی ترکیبی از فعالیت‌های فوق را توصیه کند. 
در واقع وظیفه دولت، تبیین استراتژی توسعه پایدار مبتنی بر مزیت‌های نسبی است. مطمئنا در تبیین این استراتژی می‌بایست فرصت‌ها و مزیت‌های بعضا منحصربه فرد منطقه و ایران را نیز درنظر گرفت. از جمله مزیت‌های منطقه می‌توان به موارد زیر اشاره‌کرد: 
• بازار بزرگ و وجود بازار بکر و دست‌نخورده در منطقه
• وجود منابع مالی فراوان به خصوص 
• وجود منابع نفت و گاز
• استراتژیک بودن منطقه
از جمله مزایا و فرصت‌های ایران می‌توان موارد زیر را برشمرد: 
• وجود نیروهای فراوان تحصیل‌کرده و مستعد
• برخورداری از جغرافیای چند آب‌وهوایی
• دسترسی آسان به مواد اولیه به‌علت برخورداری از معادن غنی و منابع متنوع
• برخورداری از مزیت نسبی در بسیاری از صنایع مانند نفت، گاز، پتروشیمی، سیمان و… 
 در زمینه توسعه کسب‌وکارها نیز می‌بایست استراتژی توسعه مشخص کند که کدامیک از انواع توسعه کسب‌وکارها مدنظر است. انواع مختلف توسعه کسب‌وکارها را می‌توان 
به صورت زیر طبقه‌بندی کرد: 
• توسعه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، مانند سنگاپور و تایوان
• توسعه کسب‌وکارهای بزرگ، مانند ژاپن و کره‌جنوبی
• توسعه کارآفرینی
• توسعه متمرکز دولتی، مانند شوروی سابق، چین و هند در دهه ۸۰-۱۹۷۰
• توسعه مخلوط (ترکیبی از سیاست‌های توسعه‌ای فوق)، مانند آمریکا
فرایند اشتغالزایی از طریق سه مسیر ایجاد کسب وکار جدید، افزایش ظرفیت 
کسب وکارهای موجود و اتمام پروژه‌های نیمه تمام باید بدین گونه انجام پذیرد که ایجاد کسب وکارهای جدید براساس مزیت رقابتی منطقه‌ای و جغرافیایی هرمنطقه در کشور انجام پذیرد و بدین گونه نباشد که در تمام کشور مجوز راه‌اندازی پتروشیمی، کارخانه‌های خودرو‌سازی و ماکارونی… داده شود بلکه با توجه به موقعیت جغرافیایی و مزیت رقابتی منطقه بحث ایجاد کسب وکار جدید، توسعه کسب وکارهای موجود و اتمام پروژه‌های نیمه تمام پیگیری شود. نوع کسب وکار برای ایجاد و توسعه باید براساس ماتریس کسب وکار زیر و باتوجه به شکل زیر و ماهیت منطقه و استان، موضوع فعالیت و حوزه فعالیت می‌تواند انتخاب شود. 
 
جدول: ماتریس کسب وکار 
به دست آوردن حوزه‌هایی که کشور در مناطق مختلف دارای مزیت رقابتی است نیاز به مطالعه و بررسی دارد اما نگارنده با توجه به تجربیات خود حوزه‌های زیر را برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی پیشنهاد می کند: 
توسعه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی
توسعه صنایع غذایی/کشاورزی 
توسعه صنایع معدنی 
توسعه صنایع حمل و نقل ریلی دریایی و هوایی 
توسعه صنایع ساختمانی و عمرانی 
توسعه صنایع مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه در حوزه خدمات و نرم افزار 
توسعه صنایع گردشگری و خدمات و زیر ساخت های مرتبط 
توسعه بیمه و مالی 
توسعه تجارت و فعالیت های بازرگانی 
همچنین درباره نسبت وزنی هر سه محور و اینکه چه درصدی کسب وکار جدید و از چه نوعی یا کسب وکارهای موجودایجاد یا توسعه یابد، نیازمند مطالعه عمیق و دقیقی است و با استفاده از این سه محور با ایجاد ۱۰۰۰۰۰ کسب وکار در هر سال و با توجه به اینکه هر کسب وکار به طور متوسط اشتغالزایی برای ۱۰ نفر ایجاد می کند با تدوین برنامه پنج ساله جامع می‌توان به یک میلیون اشتغال در هر سال رسید. 
۲- ۵- ۲. بهبود فضای کسب وکار، تنظیم قوانین و مکانیزم ها برای آماده‌سازی فضای کسب‌وکار
علاوه بر تبیین استراتژی توسعه، تنظیم قوانین و مقررات و به‌عبارتی ایجاد محیط قانونی و حقوقی امن و نیز ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی لازم جهت آماده‌سازی فضای کسب‌وکار یکی دیگر از پیش‌نیازهای عملیاتی‌کردن ایده ایجاد شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی در استان‌هاست. 
قوانین و مقررات مطروحه در فوق می‌بایست واجد ویژگی‌های مشخصی بوده و در راستای اهداف خاصی باشند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره‌کرد: 
• تضمین امنیت سرمایه
• احترام به مالکیت خصوصی
• کاهش ریسک سیاسی مترتب بر فعالیت‌های اقتصادی
• جهت‌گیری در راستای ارزش‌های کسب‌وکار و تقویت‌کننده فرهنگ کسب‌وکار
• بسترسازی برای شکل‌گیری بخش خصوصی توانمند
• ایفای نقش نظارتی و تسهیل‌گری توسط دولت و پرهیز از دخالت دادن دولت در مسائل تصدی‌گری و بنگاه‌داری
• افزایش جذابیت کسب‌وکار در ایران
• حمایت از شکل‌گیری کسب‌وکارها و تسهیل این فرایند، برای مثال می‌توان به حمایت‌های دولتی که از کارآفرینان در کشورهای پیشرفته می‌شود، اشاره داشت. 
• تقویت بنیه کارآفرینی در نزد حاکمیت و سیاست‌گذاران
قانون‌گذاری فرایندی پیچیده و دشوار است، مسلما تدوین قوانینی که در راستای اهداف فوق باشد نیاز به صرف وقت و دقت فراوان و به‌کارگیری توان کارشناسی قابل ملاحظه‌ای دارد، به این منظور می‌بایست موانع فضای کسب‌وکار در ایران مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و نسبت به رفع آن اقدام شود. تحقیق و مطالعه پیرامون قوانین و مقررات در مراکز مشابه در سایر کشورها نیز در این زمینه بسیار مفید خواهدبود. 
حاکمیت و رئیس‌جمهورکارآفرین 
وجود سیاست‌گذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس‌جمهور کارآفرین، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب وکار و بنگاه داری و کارآفرینی برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جز الزامات اشتغالزایی محسوب می شود. 
رئیس‌جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین آشنا به ادبیات بنگاه داری و کسب وکار بوده و توجه به کسب وکارها و بنگاه‌ها را از اولویت‌های اصلی خود قلمداد می کند. در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب وکار‌ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاه‌ها و کسب وکارها از حوزه‌های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان ودارای اولویت و ضرورت توسط رئیس‌جمهور و دولت تلقی شده و بطور مستمر این موارد را رصد می کند. رئیس‌جمهور و دولت کارآفرین دارای ویژگی‌هایی است که در ادامه به آنها اشاره می شود: 
ویژگی های رئیس‌جمهور کارآفرین
۱-ویژگی های شخصیتی : نوآوری و خلاق بـودن نیاز به توفیق داشتن، تحمل بالا، 
سخت کوشی – مخاطره پذیر بودن – جسارت و شجاعت بالا، تحول گرا بودن – عامل تغییر بودن – رویکـــــرد به تغییر ازطریق چارچوب شکنی به جای باور در تغییر تدریجی. 
۲- تجربیات و سوابق مرتبط 
تحصیلات آکادمیک یا حوزه ای؛ 
تجربه ایجاد یا اداره شرکت ها یا سازمان‌های بزرگ و متنوع؛ 
تجربه سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی (اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی)؛ 
تجربه مدیریتی – سرپرستی و رهبری در دستگاه‌های دولتی؛ 
داشتن تجربه ایجاد کسب و کار و دارابودن نگاه اقتصادی، مالی، و درک واقعی مفهوم هزینه – منفعت و اصول اقتصاد خرد و کلان 
دارابودن تجربه اجتماعی – فرهنگی سیاسی و درک واقع بینانه از مشکلات مردم. 
۳- توانایی و شایستگی  
– توانایی حل مساله 
– تـــوانایی و داشتن دید استراتژیک و چشم‌انداز عمیق، بصیرت بالا 
– توانایی بالا در تعامل بین‌المللی و دارابودن دیدگاه و نگاه جهانی 
– توانایی ارتبــــاط موثر با دیگران (تمامی ذینفع‌های مداخله‌گر در کشور) 
– توانایی پذیرش نقد و انتقاد 
– توانایی سازماندهی و رهبری، نظارت و استفاده موثر از دیگران 
– توانایی فضاسازی و تصویرسازی موثر برای ایفای نقش همه ایرانیان در توسعه کشور 
– توانایی تعامل با حوزه‌های قدرت رسمی و غیررسمی در کشور 
۴- تجربه کشورهایی که مسیر موفقیت را سریع طی کرده‌اند: تغییرات و تحولات اخیر کشورهایی از قبیل مالزی – سنگاپور – کره – ترکیه – چین و… همه حاکی از وجود نقطه مشترک عامل اصلی تغییر  یعنی وجود رئیس‌جمهور کارآفرین در توفیق سریع کشورهای فوق است. به عنوان نمونه هیچ کس در ایفای نقش ماهاتیر محمد در توسعه مالزی؛  تورگورت اوزال و اردوغان در توسعه ترکیه؛  دنگ شیائوپنگ در توسعه چین؛  ژنرال لی، کیم در توسعه کره جنوبی تردیدی نمی‌کند. 
نقطه مشترک همه مقامات پیش گفته، باور در تغییر رادیکال  و چارچوب شکن به جای باور در بهبود و تغییر تدریجی بوده است. به بیان دیگر، وجود رئیس‌جمهور کارآفرین به عنوان عامل اصلی تغییر در این کشورها ایفای نقش می‌کند و این جسارت، شجاعت و سرعت در تصمیم‌گیری و باور نگاه جهانی و استفاده از فرصت های جامعه اطلاعاتی به عنوان استراتژی‌های جدید این کشور در گرفتن سهم بازار جهانی بوده است که این کشورها را با فضاسازی و تصویرسازی مثبت به حرکتی روبه جلو رهنمون ساخته که نتیجه آن توسعه، ایجاد اشتغال، رفاه اجتماعی بهتری نسبت به قبل بوده است. 
همچنین ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی نیز یکی از عوامل اصلی و کلیدی در جهت موفقیت هرچه بیشتر خوشه‌های اقتصادی است. وجود زیرساخت‌های حیاتی و نیز پیشرفته سبب تسهیل انجام کسب‌وکارها و کاهش هزینه‌های بنگاه‌ها خواهدشد. 
۲-۵- ۳. تربیت و توانمند‌سازی کارآفرینان
تربیت و توانمند‌سازی کارآفرینان و مدیرانی که می‌بایست عهده‌دار امور مربوط به کسب‌وکارهای مختلف در شهرک‌های خوشه‌پذیر شوند و نیز حمایت و ارائه راهنمایی‌ها و کمک‌های فکری به آنان، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. اهمیت این امر
 به خصوص با توجه به اینکه کارآفرینان دارای ویژگی‌های فردی و اجتماعی متفاوتی در مقایسه با دیگر افراد جامعه هستند، ویژگی‌هایی که آنان نه به صورت ذاتی بلکه در فرآیند زندگی خود کسب می‌کنند، کاملا واضح است. برای اینکه احتمال موفقیت چنین طرحی افزایش پیداکند می‌بایست افراد توانمند و صاحب صلاحیت را برای به‌عهده‌گیری مشاغل و مناصب طراحی‌شده، آموزش داد. البته پس از به عهده‌گیری مناصب نیز می‌بایست برای موفقیت هرچه بیشتر این افراد در کسب‌وکارهای مربوطه، راهنمایی های مشاوره‌ای به آنان ارائه شود. به این منظور می‌بایست مراکزی تاسیس شوند که وظیفه ارائه آموزش‌ها، مهارت ها و نیز کمک‌های مشاوره‌ای را به اینگونه افراد برعهده گیرند. این مراکز را مراکز توسعه کارآفرینی می‌نامیم. هدف از ایجاد چنین مراکزی عبارت است از: 
• هدایت و کمک به تاسیس، بقا، رشد و توسعه شرکت‌های کوچک و متوسط
• حمایت و مشاوره به متقاضیان ایجاد کسب‌وکار
در عملیاتی‌کردن ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی، مراکز توسعه کارآفرینی، با توجه به نقش منحصربه‌فرد کارآفرینان در شکل‌گیری موفقیتامیز کسب‌وکارها، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. 
 برای ایجاد و سازماندهی مراکز توسعه کارآفرینی می‌بایست درابتدا موارد زیر مشخص شوند: 
• اساسنامه 
• شرح وظایف 
• ساختار حقوقی 
• ساختار تشکیلاتی 
• ساختار مالکیتی 
• استانداردها
• عمومی یا تخصصی بودن مراکز
• توزیع جغرافیایی 
• خدمات ارائه‌شده در این مراکز (آموزش، پژوهش، ترویج، مشاوره و…) 
استفاده از الگوهای مشابه خارجی در ایجاد و سازماندهی چنین مراکزی می‌تواند بسیار مفید باشد. 
مسائلی که درباره دوره‌های آموزشی این مراکز وجود دارند، عبارت هستند از: 
• نحوه شناسایی و جذب افراد (کارآفرینان آتی) 
• نوع دوره‌ها (عمومی یا تخصصی) 
• دوره‌های آموزشی یا کاربردی موردنیاز (محتوای آموزش‌ها و مهارت‌هایی که در طول دوره ارائه می‌شوند) 
• اساتید موردنیاز مراکز و ویژگی‌های آنها
• چگونگی انجام ارزیابی دوره‌ها
برای عملیاتی‌کردن ایجاد چنین مراکزی، می‌بایست ستادی جهت برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل فرایندهای مربوطه ایجاد شود. 
برای تربیت و توانمند‌سازی کارآفرینان، علاوه بر مراکز مشاوره توسعه کارآفرینی، حمایت‌های دولتی که اغلب به‌صورت حمایت‌های مالی است، نیز موردنیاز است. انواع حمایت‌های موردنیاز کارآفرینان در مراحل ایجاد، تاسیس و رشد علاوه بر حمایت مالی عبارتند از: 
• حمایت‌های فنی و تکنولوژیک
• حمایت‌های آموزشی (فنی و حرفه‌ای) 
• حمایت‌های حقوقی
• حمایت‌های اطلاعاتی
• حمایت بازار 
• حمایت فیزیکی (زمین، آب، برق) 
• مربیگری  
که با توجه به مدل ارائه‌شده، تمام این حمایت‌ها از کارآفرینان در این طرح به‌عمل خواهدآمد. 
۲- ۶. دلایل و شواهد توفیق ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی
تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی مزایای فراوانی به‌همراه دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به استفاده مطلوب از مزیت‌های رقابتی محلی- منطقه‌ای که هر استان یا بخش از آن برخوردار است، اشاره‌کرد. علاوه بر این بسیج امکانات موجود در راستای تخصیص به تعداد مشخصی کسب‌وکار، موجبات تخصیص هدفمند منابع محدود استانی را فراهم خواهدکرد. ایجاد سینرژی در میان فعالیت‌های مختلف، پرهیز از اضافه‌کاری‌ها و اجتناب از هزینه‌های غیرضروری که فعالیت‌های مختلف تولیدی و خدماتی با آنها روبه رو هستند نیز از مزایای دیگر تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر هستند. علاوه بر موارد فوق، بهره‌وری بالاتر بنگاه‌های اقتصادی، استفاده از تخصص سایر نهادهای مرتبط با فعالیت‌های تولیدی و خدماتی، همکاری بیشتر نهادهای تولیدی با یکدیگر، تشکیل بازار نیروی‌کار ماهر و نیز استفاده مشترک از بسیاری از منابع موجود از مزایای دیگر تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر هستند. 
۳. افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود و اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام 
دو راهکار دیگر که می‌تواند در جهت نیل به هدف مطروحه در این مقاله مورد استفاده قرار گیرد، افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود و نیز اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام هستند. درباره راهکار توسعه کسب‌وکارهای موجود، می‌بایست توجه داشت که در حال حاضر بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط یا حتی کسب‌وکارهای بزرگ، به دلایل مختلفی که عمده‌ترین آنها عدم دسترسی به منابع مالی، موانع حقوقی و قانونی، عدم بسترسازی دولت در جهت رشد و توسعه کسب‌وکارها و… است، امکان استفاده از پتانسیل‌های رشد خود را ندارند. بنابراین، دولت می‌تواند با انجام اقدامات، سیاست‌گذاری‌ها و نیز بسترسازی‌هایی که در فوق به آنها اشاره شد، موانع توسعه این کسب‌وکارها را برطرف کرده و بدین‌ترتیب به افزایش ظرفیت و بزرگ‌تر شدن اندازه این کسب‌وکارها و به تبع آن اشتغالزایی بیشتر کمک کند.  درباره راهکار افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود می‌توان اشاره به توسعه شرکت های کوچک ومتوسط و شرکت های بزرگ موجود کرد. در توسعه شرکت های بزرگ می‌توان به توسعه شرکت های بزرگ موجود مثل گلرنگ، کاله، میهن و شرکت های موجود در بورس مانند صنایع بزرگ خودرو، فولاد، پتروشیمی، صنایع غذایی که دارای پتانسیل رشد و مزیت رقابتی و محصولات صادرات محورهستند اشاره کرد که می‌توان با افزایش ظرفیت آنها را به هلدینگ تبدیل کرد. 
 در توسعه کسب وکارهای کوچک ومتوسط موجود می‌توان به توسعه شرکت های موجود در حوزه‌های مختلف مانند حوزه‌های دانش بنیان، گردشگری، داروسازی، گیاه پزشکی، … . اشاره کرد که دارای مزیت رقابتی هستند ودارای پتانسیل رشد و محصولات صادرات محور هستندو می‌توان طرفیت آنها را افزایش داد و از ظرفیت های بالقوه آنها استفاده کرد و با توسعه کسب وکارهای موجود اشتغالزایی بیشتری در کشور رخ دهد و مسیر سوم اتمام پروژه‌های نیمه تمام در کشور است که می‌توان با تکمیل این پروژه‌ها، توسعه کشور پیگیری شده و کارخانه‌ها و صنایع جدیدی در کشور ایجاد شود اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام، به ویژه پروژه‌هایی که جنبه زیرساختی دارند و در راهکار اول نیز، نیاز به آنها ذکر شد، می‌تواند علاوه بر کمک به سایر انواع کسب‌وکارها، به اشتغالزایی نیز منجر شود. درباره این راهکار، رعایت اولویت‌ها به طوری‌که تخصیص منابع دولت، به‌صورت بهینه‌ای انجام گیرد، از اهمیت بالایی برخوردار است. 
۴.  نتیجه‌گیری 
نرخ بالای بیکاری یکی از چالش های مهم جامعه امروزی ایران است و بیکاری یکی از مشکلات اساسی پیرامون اقتصاد فعلی ایران است. از طرفی وجود نیروی انسانی بالای تحصیل کرده در کشور می‌تواند فرصتی ارزشمند در راستای توسعه کشور در نظر گرفته شود زمانی که با سیاست‌گذاری مناسب و پیاده‌سازی راهکارهای علمی و دقیق برای اشتغالزایی و توسعه کسب وکار از این منابع انسانی استفاده کرد. در این راستا اشتغالزایی یکی از اولویت‌های مهم کشور است که سیاست‌گذاران و بخش اجرایی کشور باید توجه ویژه‌ای به این مقوله کنند. با توجه به فضای انتخابات ریاست‌جمهوری و با توجه به اینکه ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری یکی از دغدغه‌های کاندیداهای محترم است، این مقاله راهکارهای اشتغال، پیش نیازهای اشتغال و مکانیزم های مرتبط را بررسی کرد. فرایند اشتغالزایی یک فرایند پیچیده و چند بعدی می باشد که عوامل متعددی بر آن اثر گذار است و دربرگیرنده پیش نیازها و الزاماتی است. برای اشتغالزایی الزاماتی وجود که دارد که باید این الزامات برآورد شوند. برای اشتغالزایی باید توسعه کارآفرینی رخ دهد و برای توسعه کارآفرینی در کشور باید توسعه انواع کسب وکار را داشته باشیم و برای توسعه انواع کسب وکار باید بستر‌سازی فضای مناسب برای انواع کسب وکار داشته باشیم و همچنین فرصت های کسب وکار در کشور احصا و ایجاد شوند و برای این منظور باید استراتژی‌های توسعه کشور تبین شود. همچنین از الزامات مهم اشتغالزایی در کشور وجود حاکمیت و دولت کارآفرین در کشور است. وجود سیاست‌گذاران و رهبران کارآفرین در حاکمیت مانند رئیس‌جمهور کارآفرین، دولت کارآفرین، تیم مدیریتی و اجرایی کارآفرین و قوه مقننه و قوه قضائیه آشنا به ادبیات کسب وکار و بنگاه داری و کارآفرینی برای توسعه کسب وکار و اشتغالزایی در کشور ضروری است و جزو الزامات اشتغالزایی محسوب می شود. 
رئیس‌جمهور کارآفرین و دولت کارآفرین آشنا به ادبیات بنگاه داری و کسب وکار بوده و توجه به کسب وکارها و بنگاه‌ها را از اولویت‌های اصلی خود قلمداد می کند. در دولت کارآفرین وضعیت ایجاد کسب وکارهای جدید، توسعه و رشد کسب وکار‌ها و نهایتا وضعیت ورشکستگی و از بین رفتن بنگاه‌ها و کسب وکارها از حوزه‌های دارای اهمیت بوده و این موضوعات در سطح کلان ودارای اولویت و ضرورت توسط رئیس‌جمهور و دولت تلقی شده و به طور مستمر این موارد را رصد می کند برای ایجاد اشتغال باید الزامات آن برآورد شود. همچنین باید وضع موجود اشتغال باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و با انجام مطالعاتی عمیق تصویری از وضع موجود اشتغال ایجاد شود. شاید در مقام تئوری و نظر راهکارهای زیادی برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی مانند بیکاری وجود داشته باشد اما همانطورکه صاحب نظران اقتصادی اتفاق نظر دارند هرگونه راهکاری که برای مسائل کلان اقتصادی جامعه و بالاخص موضوع مهمی مانند ایجاد اشتغال ارائه شود لزوما می‌بایست معطوف به ویژگی های محیطی باشد. یعنی درصورتی راهکار ارائه شده می‌تواند قابل‌قبول باشد که عملا بررسی فرصت ها و محدودیت های داخلی را در خود لحاظ کرده باشد. همچنین این مقاله با توجه به بررسی‌ها، مطالعات و تحقیقات انجام شده، راهکاری برای ایجاد اشتغال در کشور ارائه می‌دهد. مسلما هرگونه پیشنهادی مستلزم وجود یک‌سری شرایط و پیش‌نیازهاست که این موارد نیز به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این در مقاله سعی شده است تا جای ممکن، راهکار ارائه شده مورد تبیین و تدقیق قرار گرفته و به سوالات مختلف پیرامون آن از جمله دلایل و شواهد توفیق این راهکار در جهت اشتغالزایی پاسخ داده شود. 
ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی برای ایجاد کسب‌وکارهای جدید همراه با افزایش ظرفیت کسب‌وکارهای موجود و نیز اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام دولت می‌توانند به عنوان راهکارهایی برای مقابله با معضل بیکاری در کشور که شامل مزیت‌های جنبی فراوانی نیز است، تلقی‌شود. همچنین ایده تاسیس شهرک‌های خوشه‌پذیر اقتصادی می‌تواند به عنوان راهکاری در جهت ایجاد اشتغال پایدار در بنگاه‌های کوچک و متوسط که انتظار بازدهی سریع از آنان می‌رود، قلمداد شود. به این ترتیب می‌توان جریان اعطای منابع مالی را که در گذشته اغلب به بنگاه‌های بزرگ اقتصادی تخصیص می‌یافت به سوی بنگاه‌های کوچک و متوسط تغییر داد. با توجه به جمیع مطالب ذکرشده در مقاله، این نتیجه‌‌گیری حاصل می‌شود که راهکارهای سه‌گانه فوق می‌توانند با ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال در رفع معضل بیکاری از اقتصاد کشور، موثر واقع شوند. 

 

همچنین مطالعه کنید:

وصول ١١٠ هزار میلیارد تومان از ابربدهکاران مالیاتی

به گزارش کسب و کار نیوز ، احسان خاندوزی وزیر اقتصاد در جمع خبرنگاران گفت: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.