سرمقاله:
تحقق طرح ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در ۴ سال بدون مشارکت بخش خصوصی امکان پذیر نخواهد بود. فکر اینکه دولت بتواند بدون بازی دادن بخش خصوصی این طرح را به سرانجام برساند، دور از واقعیت است. حتی با مشارکت بخش خصوصی نیز تحقق ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال که ۴ درصد بیشتر از آمار ساخت و ساز سالانه در کشور است، زیر سوال است. تا به امروز تنها ۵ درصد ساخت و ساز در اختیار بخش دولتی بوده و مابقی ساخت و ساز را بخش خصوصی در کشور انجام داده است. موضوعی که مهم است اینکه مقیاس کار، یک میلیون واحد مسکونی است. یعنی در مقابل ۲۷ میلیون واحد مسکونی که در کشور ساخته شده باید ۴ درصد اضافه تر ساخته شود.
فرض را بر این بگیریم که دولت با مشارکت بخش خصوصی در ساخت و ساز موافقت کند. حتی اگر تمام راهکارها توسط دولت روان شود و مشکلات پیش روی اقتصاد نیز برداشته شود تا بخش خصوصی بتواند با گردش پول، یک میلیون واحد مسکونی را بسازد، باز هم خیلی کار کرده است. از طرفی دیگر دولت توان ساخت این تعداد واحد مسکونی را ندارد و وظیفه صرف دولتی ها تامین فضاهای اداری، درمانی، آموزشی، خدماتی و… برای این تعداد واحد مسکونی است. دولت باید زیرساخت های ساخت جاده و اتوبان را فراهم کند. دولت همین که بتواند فضاهای لازم برای این واحدهای مسکونی را آماده کند شانس آورده ایم.
افزایش ۴ درصدی به ظرفیت ساخت و ساز سالانه یعنی این تعداد واحد مسکونی نیاز به برق، آب، گاز، تلفن و… دارد. در حال حاضر با وجود کسری تولید برق و خاموشی های مکرر، آیا توان و ظرفیت برق رسانی به این واحدها وجود دارد. همین حالا هم کسری برق داد مردم را درآورده است. تمامی این کارها وظایف دولت است و کسی غیر از این نهاد نمی تواند برای تامین آنها دست به کار شود.
مسکن یک تولید نهایی از زنجیره صنعت است. اگر مسکنی ساخته می شود زنجیره صنعت را دارد. چین به عنوان یک کشور دارای زنجیره ساخت منحصر به فرد خود است. برای اجرای این تکنولوژی در ایران یا باید مصالح و ماشین آلات از کشور چین به یاران بیاید یا باید تمامی آنها را در کشور ایجاد کنند. هر کدام از این راهکارها هزینه های کلان بسیاری دارد که سر به آسمان خواهد گذاشت. نمی توان تمام مصالح ساختمانی و ماشین آلات را به کشور وارد کرد. از سوی دیگر چطور می توان تمامی این الزامات را در کشور ایجاد کرد. چینی ها متکی به تکنولوژی و صنعتی خاص هستند که هزینه اجرای آن در ایران سر به فلک می گذارد.
از سوی دیگر سرعت ساخت مسکن چین اگر بالا است، دلیلش این نیست که چینیها تند میسازند و ایرانیها کند. بلکه ساخت مسکن یک زنجیره چندین حلقهای است. از طراحی تا مصالح ساختمانی و نحوه تکنولوژی و سیستم ساخت مهم است و چین با داشتن چنین امکاناتی توانسته سرعت ساخت را بالا ببرد. البته تجربیاتی در این زمینه از قبل زیاد داشتیم که دولت، شرکتهای خارجی را برای سرمایه گذاری در بخش مسکن دعوت کند. در دولت آقای احمدی نژاد از شرکتهای ترکیهای و همچنین چین برای سرمایهگذاری در بخش مسکن دعوت شد اما هیچ کدام به نتیجه نرسیدند. اما حالا در دوره آقای رئیسی شاهد یک قدم دیگر هستیم و حرف از مذاکره با چینی هاست آن هم نه فقط در بخش سرمایه گذاری بلکه در زمینه ساخت مسکن. اگر بخواهیم در زمینه ماشین آلات و مصالح بومی سازی کنیم ده سال طول میکشد. چون امکان ندارد چینیها فقط با تخصص کلامی و با امکانات ما بتوانند همان کیفیت و سرعت ساخت مسکنهای کشور خودشان را اجرایی کنند. اگر بخواهند هم تمامی تجهیزات و امکانات را بیاورند که ناممکن است. هزینه خیلی بالایی طلب میکند که از پس بودجههای دولتی بر نمیآید و برای مردم بسیار گران تمام میشود.