ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، بررسیها هم نشان میدهد، بیثباتیهای اقتصادی و نگرانی مردم از نگهداری پول در یک بازه بلندمدت در بانکها مهمترین عامل کشش مردم به سمت سپردههای کوتاه مدت است. تا در صورت نیاز به مبلغ سپرده دسترسی پیدا کرد. البته سیاستهای بانک مرکزی و همچنین تاکیدی که بر کاهش هر چه بیشتر نرخ سود سپردهها میشود، نیز بر تغییر مسیر سپردهها از بلندمدت به کوتاه مدت تاثیرگذار بوده است.
به گفته خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران نیز سهم پول در کل نقدنگی از ۱۲ درصد به ۱۵ درصد افزایش یافته و این به معنای تبدیل سپردههای بلندمدت به سپردههای کوتاهمدت است؛ بهطوری که حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از سپردههای بلندمدت کم شده است. این احتمال وجود دارد که این نقدینگی بیشتر در واسطهگری و سوداگری به کار گرفته شود. یعنی هر آن باید منتظر خروج سپرده ها از بانک ها بود. از طرفی بانکها قادر به استفاده از سپردههای کوتاه مدت جهت تامین منابع برای پرداخت تسهیلات نیستند و نمیتوان روی آنها به عنوان منبعی قابل دسترس برای بانکها حساب کرد.
با این حال این سوال اساسی پیش میآید که افزایش سپردههای کوتاه مدت چه تاثیراتی را برای نظام بانکی به همراه خواهد داشت؟ چگونه میتوان مانع از حرکت سپردههای کوتاه مدت به سمت واسطهگری شد؟
آمارهای سال گذشته حاکی از افزایش سهم سپردههای کوتاه مدت در شبکه بانکی است. به طوری که در پایان مهر ماه سال گذشته سپردههای کوتاه مدت با ۱۱۳ هزار میلیارد تومان رشد به ۵۰۶ هزار و ۶۱۰ میلیارد تومان و حجم سپردههای بلندمدت با ۸۵۹۰ میلیارد تومان کاهش به ۸۳۱ هزار و ۷۷۰ میلیارد تومان رسیده است.
اصغر مشبکی کارشناس اقتصادی
افزایش ریسک سپردهگذاری بلندمدت
زمانی که ریسک سپردهگذاری بلندمدت بالا میرود، صاحبان سرمایه برای کاهش ریسک به سمت سپردهگذاری کوتاه مدت روی میآورند که به تبع این کار ریسک سرمایهگذاری در بانکها را کاهش داده و در مقابل ریسک سرمایهگذاری نظام بانکی را بالا میبرد. چرا که دسترسی نظام بانکی به سپردهها را کوتاه میکند و بانکها نمیتوانند به تامین مالی طرحهای بزرگ کمک کنند. مردم به دنبال فرصتها هستند و طبیعتا کشش آنها به سمت سپردههای کوتاه مدت به دلیل تمایل به واسطه گری است. یعنی آنها میتوانند با این سپردهها در خرید دلار، سکه، مسکن و … مشارکت داشته باشند. این اتفاقات پس لرزههای کاهش نرخ سود بانکی است که عبور از آن بستگی به مدیریت بانک مرکزی دارد. اگر بانک مرکزی بتواند در این مقطع با اقدام مناسب طرحهای راهبردی و بزرگ در نظر بگیرد و فرصت را از دست ندهد، قادر به تحمل پس لرزههای کاهش نرخ سود و عبور از آن است. و پیش بینی میشود که شرایط برای کاهش دوباره نرخ سود هم بهتر شود. البته باید تاکید کرد که بی ثباتی های اقتصادی و ترس مردم از بی ارزش تر شدن پول نیز بر این موضوع اثرگذاشته است. در صورتی که مردم قادر به پیشبینی آینده اقتصاد کشور باشند، شاید به همین سود پایین بانکها برای سپردهگذاری بلندمدت رضایت بدهند. اما نگرانی از کاهش دوباره ارزش پول ملی و نوسانات موجود، باعث بیاعتمادی بالا رفتن ریسک سپردهگذاری بلندمدت و نگرانی مردم از آن شده است.