«من» مثل «تو» نیستم

به گزارش کسب و کار نیوز، اگر پای حرف جوانان در آستانه ازدواج و یا زوجین در آستانه طلاق بنشینیم و از ملاک‌های ازدواج و یا از دلایل طلاق از آنها بپرسیم، بدون شک کلمه «تفاهم» را در توضیحاتشان خواهیم شنید اما اینکه چگونه بدانیم تفاهم چیست و بتوانیم در عمل آن را اثبات کنیم تا بتوانیم زندگی مشترکی پر از محبت، عشق و تداوم مهرورزی داشته باشیم، باید تفاوت‌ها را بشناسیم چرا که تا وقتی نتوانیم فرق میان ساختار زندگی زن و مرد را بدانیم، با اتفاقاتی مواجه خواهیم شد که ممکن است کدورت‌هایی پرتکرار ایجاد شود و عشق را از روابط دور کند.

گاهی بی‌آنکه از تفاوت‌های یکدیگر شناختی داشته باشیم، به قضاوت می‌پردازیم و ذهن خود را با هجوم پیش‌داوری‌های منفی و اشکال‌تراشی از فرد مقابل غرق می‌کنیم تا جایی‌که ممکن است دیگر نتوانیم نقش خود را در رابطه کنترل کنیم و به بن‎بست برسیم؛ حال اگر می‌دانستیم برخی رنجیدن‌ها ناشی از عدم درک تفاوت‌های ساختاری و فطری زنان و مردان است، با پذیرش آن می‌توانستیم احساس بهتری در خود و شریک زندگی‌مان ایجاد کنیم.

حال که حفظ روابط صمیمانه به عنوان پیش‌زمینه‌ای برای حضور مؤثرتر و بانشاط‌تر در جامعه، بیش از هر چیز دیگری در زندگی برایمان اهمیت دارد و به دنبال آن هستیم که بدانیم چگونه باید طرف مقابل خود را درک کنیم، شناخت تفاوت‌های ساختاری زن و مرد ضروری به نظر می‌رسد.

دکتر شاهین فرهنگ در دومین همایش «خانواده موفق» که توسط یکی از مراکز جامع تحکیم بنیان خانواده همدان برگزار شد، به بیان برخی تفاوت‌های ساختاری مردان و زنان پرداخت تا بتوان با پذیرش آن از ناراحتی‌ها و رنجیدن‌های زوجین از یکدیگر جلوگیری کرد.

این روانشناس در ابتدای سخنانش شکار و مراقبت از غار را دو مأموریت مهم مردان در دوران غارنشینی عنوان کرد و گفت: مردان برای انجام این دو مأموریت نیاز داشتند که به دوردست توجه داشته باشند تا اطمینان یابند که قومی برای تصرف غار به آنها نزدیک نمی‌شود و از طرفی طعمه شکار را نیز پیدا کنند.

وی افزود: زن نیز در آن دوران مراقبت از خاموش نشدن آتشی را که به سختی روشن می‌شد، بر عهده داشت و باید در همین حین از فرزندان برای در امان ماندن از خطرات محافظت می‌کرد که برای انجام این دو وظیفه باید از نزدیک و با دقت به جزئیات پیرامون، مأموریتش را به پایان می‌برد.

این مدرس بین‌المللی روانشناسی در ادامه یادآور شد: این دو مثال نشان می‌دهد که نخستین ساختار متفاوت در زنان و مردان، نوع دید آنهاست به‌گونه‌ای که مردان دوردست‌ها را می‌بینند و زنان به اطراف خود توجه دارند؛ در مواردی زنان تمام تلاش خود را برای اینکه در نظر همسر خود آراسته ظاهر شوند، انجام می‌دهند اما مرد نمی‌بیند و زن این موضوع را پای بی‌توجهی طرف مقابل می‌گذارد در حالیکه باید پذیرفت که این موضوع، مدل ساختاری یک مرد است.

وی با اشاره به سخنی از حضرت علی علیه‌السلام مبنی بر اینکه «مردم بر سر ناآگاهی‌های خود می‌جنگند»، اظهار کرد: زنان و مردان هریک نواقصی دارند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و همسران به نوعی نقاط ضعف یکدیگر را می‌پوشانند و اگر این موضوع را بپذیریم، از هم فاصله نمی‌گیریم و دلخور و رنجیده‌خاطر نمی‌شویم.

وی دومین اختلاف ساختاری زنان و مردان را تفاوت در تجسم فضایی دانست و گفت: مردان در دوران غارنشینی برای اینکه طعمه شکار را زمین‌گیر کنند، محاسباتی را داشتند و فاصله‎ها را تخمین‌ می‌زنند اما این امر در زنان سخت‌تر است و حالا نیز عدم درک این موضوع توسط مرد باعث ایجاد کدورت می‌شود.

فرهنگ تصریح کرد: برای مثال در رانندگی شاهد این هستیم که زنان فاصله خودروی خود با وسایل نقلیه دیگر را دقیق تخمین نمی‌زنند و ممکن است دچار ترس و نگرانی شوند و با ابراز نگرانی‌های خود در مردان نیز تنش ایجاد کنند اما در این زمینه مردان باید بدانند که این تجسم در زنان ضعیف‌تر است و زنان نیز تجسم فضایی دقیق مردان را بپذیرند تا رنجشی ایجاد نشود.

وی با بیان اینکه درک زبان بدن سومین اختلاف ساختاری آقا و خانم است، عنوان کرد: زبان بدن یعنی برخی حالات چهره نشان می‌دهد که در انسان چه می‌گذرد و زنان به طور ذاتی این زبان را می‌دانند اما مردان برای فهمیدن آن نیاز به آموزش دارند و حال اگر مردی احساسات درون همسرش را از روی حالات چهره او درک نکند، زن ناراحت خواهد شد اما اگر زنان بدانند که مردان به صورت فطری و ساختاری زبان بدن را نمی‌دانند، دلگیر نخواهند شد.

وی با اشاره به تفاوت در نوع توجه زنان و مردان خاطرنشان کرد: زنان چه فرد مقابل خود را نگاه کنند چه نگاه نکنند، حرف‌هایش را می‌شنوند و به آن توجه دارند اما مردان باید در چشم طرف مقابل نگاه کنند تا بشنوند که او چه می‌گوید و اگر درکی درباره این تفاوت وجود نداشته باشد، مرد از اینکه همسرش هنگام سخن گفتن به او نگاه نمی‌کند، رنجیده‌خاطر می‌شود و تصور می‌کند که همسرش توجهی به او ندارد بنابراین در این‌باره به زنان توصیه می‌شود که اگر زندگی خود را دوست دارند هنگام صحبت کردن همسرشان به چشمان او نگاه کنند.

فرهنگ درباره اختلاف ساختار مغزی خانم‌ها و آقایان، یادآور شد: مغز انسان از دو نیم‌کره چپ و راست تشکیل شده که در نیمه راست، خواب دیدن، رؤیاپردازی، عشق ورزیدن، تجسم فضایی و پرداختن به تمام هنرها انجام می‌شود و نیم‌کره چپ نیز به مقایسه، تحلیل، محاسبات ریاضی، دستور برای سوخت‌وساز بدن و اعمالی همچون سخن گفتن و راه رفتن می‌پردازد.

وی افزود: بر اساس مطالعات علمی زنان در آن واحد به طور تقریبی از هر دو نیم‌کره استفاده می‌کنند و در یک زمان هم می‌توانند احساسی باشند و هم منطقی اما مردان به طور طبیعی در زمان واحد تنها از یک نیم‌کره مغز خود بهره می‌گیرند و ۲۵ دقیقه زمان می‌برد که از حالت منطقی به احساسی بروند و برای همین است که وقتی مردان از راه می‌رسند هنوز در نیمه منطقی خود هستند و شاید تغییرات در همسر خود را نبینند و اگر به آنها زمان داده شود و زنان این تفاوت ساختاری مرد را بپذیرند، مرد به حالت احساسی خود خواهد رسید.

این روانشناس تربیتی با بیان اینکه مردان هدف‌مدار و زنان رابطه‌مدار هستند، اظهار کرد: مردان به طور فطری به هدف و کاری که باید انجام دهند فکر می‌کنند و زنان می‌خواهند در ارتباط، آراسته ظاهر شوند و اگر این تفاوت را در یکدیگر درک کنیم، از هم دلخور نخواهیم شد.

وی ابراز علاقه مردان و زنان را نیز متفاوت دانست و بیان کرد: زنان به طور طبیعی از کلام خود برای ابراز محبت استفاده می‌کنند اما مردان می‌خواهند علاقه خود را با تأمین همسر خود اثبات کنند و به نوعی می‌توان گفت مردان برای اثبات علاقه خود خرید می‌کنند و این مدل آفرینش زنان و مردان است.

فرهنگ با اشاره به اینکه نوع سخنان زنان و مردان شبیه به هم نیست، یادآور شد: مردان و زنان بی‌آنکه این تفاوت ساختاری را بدانند، از سخنان یکدیگر لذتی نمی‌برند و شاید از هم ناراحت شوند.

وی ادامه داد: آنچه علم ثابت کرده این است که به طور ذاتی زنان چهار برابر مردان حرف می‌زنند و در ازای هر یک کلمه مرد، زنان چهار کلمه می‌گویند و برای همین است که مرد در ازای سوالات پی‌درپی زن پاسخ‌های تک‌کلمه‌ای می‌دهد و زن در پاسخ به سوالی کوتاه، کلمات زیادی را به کار می‌برد و اگر خانم و آقا به این تفاوت ساختاری پی ببرند، از نوع واکنش و سخن گفتن و تعداد کلمات طرف مقابل خود، رنجیده نخواهند شد.

این مدرس دانشگاه در حوزه روانشناسی تصریح کرد: دو علت اینکه زنان بیشتر از مردان سخن می‌گویند این است که خانم‌ها بلندبلند فکر می‌کنند و از طرفی وقتی حرف می‌زنند افکار خود را نظم می‌بخشند و در این زمینه باید از مردان خواست که این نیاز طبیعی را درک کنند، مزاحم فکر کردن همسر خود نشوند و حرف‌های او را قطع نکنند چرا که در برخی موارد مردان فکر می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند و در هر زمینه‌ای راهکار و دستوری می‌دهند در حالیکه مرد تنها زمانی باید نظری بدهد که همسرش از او راهکاری بخواهد و در غیر این صورت باید شنونده باشد.

وی با بیان اینکه خانم‌ها وقتی حرفی می‌زنند، منظورشان چیز دیگری است، یادآور شد: مردان منظورشان از هر سخنی که می‌گویند، همان سخن است و اگر بدانند که زنان عادت دارند کلام را به‌گونه‌ای دیگر می‌گویند، به سرعت در برابر صحبت همسر خود واکنش نشان نمی‌دهند و منظور دقیق او را می‌پرسند تا در اثر عدم درک سخنان زن، بحث یا تنش و ناراحتی ایجاد نشود.

این موارد از جمله تفاوت‌های ساختاری خانم‌ها و آقایان بود که شاید پیش از این توجهی به آن نداشتیم و واکنش‌های طرف مقابل خود را نه تفاوت او با خود بلکه خطایی عمدی و یا از سر بی‌توجهی دانسته‌ایم و کوهی از دلخوری‌ها را در ذهن و قلب خود ساخته‌ایم.

بر اساس آنچه شاهین فرهنگ گفت درک اختلافات ساختاری می‌تواند به ما کمک کند که از نوع رفتار یکدیگر ناراحت نشویم اما تکنیک‌هایی نیز وجود دارد که بتوان واکنشی صحیح در برابر تفاوت‌ها داشت و رابطه‌ای پرعشق را ادامه داد که در همایش بعدی خانواده موفق، ارائه خواهد شد.

اولین دوره از این همایش ۱۹ مهرماه در مجتمع ولیعصر همدان برگزار شد و دوره سوم نیز ۲۷ بهمن‌ماه سالجاری در همین مکان برگزار می‌شود.

انتهای پیام