به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از عصر ایران، امروز و در ادامه مجموعه ” گفتگو با کسب و کارهای ایرانی ” به سراغ الوپیک اومدم تا با “مهدی نایبی” عزیز در مورد این استارتاپ و برخی از فراز و نشیب هایی که با اون مواجه بودن، صحبت کنیم.
مسلما همه خووانندگان ما شما رو میشناسن و با الوپیک آشنایی دارن، ولی خب به رسم همه مصاحبه ها خودتون رو معرفی کنید.
من مهدی نایبی هستم، مدیر عامل و هم بنیانگذار الوپیک. تقریبا ۲ سال پیش (دقیقا ۲ سال و ۴ روز) الوپیک رو راه اندازی کردیم. قاعدتا الان باید جنش تولد الوپیک رو توی این روزها می گرفتیم، اما خب فعلا شرایط به شکلی هست و اتفاقی که اخیرا افتاده باعث شدن که زمان مناسبی برای جشن گرفتن نباشه (همراه با خنده).
در مورد شروع به کار الوپیک یه توضیح مختصری میشه بدین؟ چی شد که تصمیم گرفتین وارد ایران بشی در اون دوره زمانی؟
خب طبیعتا این بحث رو قبلا خیلی جاها من توضیح دادم. من انگلیس بودم، ۲ سال پیش برگشتم به ایران. در اون دوره زمانی پنجره ای به روی ایران باز شده بود. امیدی در تمام دنیا نسبت به ایران به وجود اومده بود؛ اینکه کشور حداقل از نظر اقتصادی (اصلا بحثی در مورد مسائل سیاسی ندارم) میتونه رشد پیدا کنه و افراد بتونن کسب و کارهای خودشون رو راهاندازی کنند.
به نظر من الوپیک خیلی خیلی خوش موقع وارد بازار شد.
آره. این بحث “زمان ورود به بازار” الوپیک، بخشی از اون به هر حال دانسته بود و بخشی هم شانس بود. اون برهه زمانی مطمئنا هر کاری می گرفت. حالا الوپیک نه، یک چیزه دیگه. اتفاقی که افتاد شیب رشد الوپیک در اون دوره زمانی خیلی زیاد بود. من باز دوباره بگم، در اون دوره شما هر کاری رو استارت میزدین، به عنوان مثال هتل سازی (و این رو هم بگم که در همون زمان خیلی از افرادی که با من تماس می گرفتن، به دنبال ساخت و ساز هتل بودن، چون کار من در انگلیس در حوزه جذب سرمایه برای ساخت هتل بود) هم می تونست نتیجه بخش باشه.
حدودا ۱ ماه پیش مصاحبه ای رو از شما دیدم که در مورد دامپینگ های گسترده از طرف اسنپ و رقابت های قیمتی صحبت کردین. یه مقداری میشه در این مورد بیشتر تویح بدین؟
در مورد بحث قیمت، چیزی که گفتم این بود که شما میتونی با ارائه خدمات بهتر و استفاده از تکنولوژی جدیدتر به شکلی عمل کنی که از یک طرف هزینه درخواست دهنده کاهش پیدا کنه، و از طرف دیگه درآمد راننده افزایش داشته باشه.
منظورتون از تکنولوژی جدید، استفاده از روش ها و الگوریتم هایی هست که به عنوان مثال کمک میکنه تا راننده بتونه چند تا بسته رو جابجا کنه و یا درخواست دهنده اعلام کنه که زمان ارسال بسته تعجیلی نداره و فقط می خواد با هزینه کمتری ارسال بکنه؟
دقیقا. اینطوری هم قیمت برای کاربر کاهش پیدا میکنه و هم درآمد برای راننده افزایش پیدا میکنه. خب این یک پیشرفت تکنولوژی محسوب میشه.
خب، این یک روش کاهش قیمت و هزینه ها هست. راه دیگه ای که برای کاهش هزینه کاربر میشه انجام داد، استفاده از یک سری منابع مشخص (و یا غیر مشخص) هست. ببین، من یک سرمایه ای برای راه اندازی یک استارتاپ حمل و نقل آنلاین دارم (یا نه مثلا برای تولید بطری آب معدنی یا هر محصول دیگه ای). فرض کنید راننده میگه من مسیر بین نقطه ۱ تا ۲ رو به هیچ وجه با قیمت زیر به عنوان مثال ۱۰ هزار تومن رو نمیرم (حالا درخواست میخواد از طرف اسنپ باشه یا تپسی یا الوپیک). پس ما مجبوریم ۱۰ هزار تومن رو به عنوان قیمت پایه در نظر بگیریم. حالا فرض کن الوپیک قیمتش رو روی ۱۰ هزار تومن قرار داده، خب پس من به عنوان یک ارائه دهنده خدمات تاکسی آنلاین، برای رقابت با الوپیک و برای اینکه بتونم به شکلی بازار الوپیک رو در اختیار بگیرم، قیمت پایینتری رو ارائه بدم. پس قیمت خودم رو ۵ هزار تومن قرار میدم. برای اینکه این اختلاف قیمت پوشش داده بشه، شما یا باید اون پیشرفت تکنولوژی رو داشته باشید و یا به صورت دامپینگ عمل کنید.
استفاده از دامپینگ تا اینجا مشکلی نداره، میشه یه برنامه مارکتینگ ۱ روزه، یا ۱ هفته ای یا نه اصلا ۱ ماهه. ولی خب الان ۱ سال و نیم هست که این دامپینگ داره از طرف اسنپ انجام میشه. این طرز رشد نه اخلاقی هست و نه قانونی. چرا توی تمام دنیا قوانین ضد دامپینگ وجود داره! چرا آمریکا با چین در مورد دامپینگ در بازار آلومینیوم مشکل داره! طبیعتا این کار غیر قانونی هست.
بحث اصلی این هست که تا کجا میشه از یک منبع مالی برای نابود کردن رقیب استفاده (و سوء استفاده) کرد. این دقیقا یه مسابقه هست، به هر حال یک روزی این پول تموم میشه دیگه. تا ابد که پول به مجموعه تزریق نمیشه (مگه اینکه منبع نامشخصی داشته باشند). این رفتار توی راکت اینترنت همیشه وجود داشته؛ میره، میره، میره، میره و تا آخرین لحظه ای که بودجه داشته باشه دامپینگ رو انجام میده. اون جایی که بودجه ش تموم میشه، نگاه میکنه ببینه چه مقداری از سهم بازار رو تونسته برای خودش کنه. اگر در حد قابل قبول نبود، یک نامه میفرسته برای کارمندانش و اعلام برشکستگی میکنه. نمونه ی این ماجرا هم زیاد هست؛ توی اندونزی، توی چین، یا اسکانو توی ایران.
این طرز فکر به اعتقاد من برای اکوسیستم خطرناک محسوب میشه و فضای استارتاپی رو نابود میکنه؛ سوء استفاده از منابع مالی به شکلی که رقیب از بین بره. در حالی که ممکنه رقیب هم سریس بهتری ارائه بده، هم کیفیت اپلیکیشنش بهتر باشه و هم مدیران بهتری رو داشته باشه. بنابراین داره ضرر بسیار بدی رو به اکوسیستم استارتاپی میزنه.
در مورد اقدامی که جدیدا اسنپ انجام داد (عدم امکان استفاده از اپلیکیشن راننده اسنپ، در صورتی که شخص بر روی تلفن همراه خود اپلیکیشن مربوط به الوپیک را داشته باشد) نظر شما در مورد این رفتار اسنپ چی هست؟ از نظر قانونی آیا الوپیک میتونه از اسنپ شکایت بکنه؟
بذار یه مقدار کلی تر صحبت کنیم. داستان این هست که بازار ایران مثل یه جزیره از کلیت اکوسیستم استارتاپی دنیا جدا شده. به هرجای دنیا که بریم، یکی از رقابای بزرگ حوزه حملونقل حضور دارن، حالا “اوبر” باشه توی آمریکا، یا “کریم” باشه توی دوبی و یا “دیدی” باشه توی چین. هر کجای دنیا رو که نگاه گنید، یا اون شرکتها رو میبینید و یا سرمایهگذارهای اون شرکتها رو.
در مورد ایران وقتی از دور به موضوع که نگاه کنید، به نظر میرس یه مقدار جدا از این ماجراس. اما در حقیقت اینطوری نیست. اون زمانی که ما الوپیک رو راه اندازی کردیم -خب من همه جا در موردش صحبت کردم- سرمایه گذار خارجی تونستم جذب کنم. درسته که سرمایه ش نسبت به سرمایه گذار داخلی کمتر هست، اما خب من اونا رو اوردم. اونها هم خیلی کمک ها تونستن به ما بکنن. اطلاعات خیلی خوبی رو از بازار داشتن. توی بحث استراتژی ها، به خصوص مارکتینگ، خیلی راهنمایی های خوبی شد.
کیس اسنپ هم، موتور اصلی و سرمایه گذار اصلی این مجموعه “گروه اینترنت ایرانیان” هست که زیر مجموعه middle east internet group بوده که باز اون هم زیر مجموعه rocket internet میشه. میبینیم که یکی از گروه هایی که بخش زیادی سهمدارانش و شاید مهم تر کادر مدیریتیش خارجی هستن، تونسته وارد حوزه استارتاپی ایران بشه. این که این گروه وارد این شده رو من اصلا باهاش بحثی ندارم، خیلی هم خوبه که میان توی ایران و آموزش میدن چطوری باید یک استارتاپ در این ابعاد رو راه اندازی کرد. اما اتفاقی که در مورد اسنپ افتاده یه مقدار پیچیدهتر هست و ربطی به خارجی بودن هسته اصلی اونها نداره. بحث اصلی در مورد این هست که تکنیکهایی که اسنپ انجام داد برای ورود به بازار، بخشی از اون درست بود و خیلی خوب عمل کردن، اما بخشی دیگه از اون غلط بود و به نحوی میشه گفت سوء استفاده از قوانین بود.
غلط بود یا غیراخلاقی؟
ببین، وقتی شما ادعا داری که میتونی به اکوسیستم استارتاپی کمک کنی، نمیتونی در تضاد حرف خودت و انحصارطلبانه عمل کنی. یک وقت شما میگی من به عنوان الوپیک میخوام که تنها برند معتبر حوزه حملونقل باشم. خب کسی نمیتونه بگه چرا این حرف رو میزنی. میتونم این ادعا رو داشته باشم، اما نمیتونم از تکنیکها و استراتژیهایی استفاده کنم که ضدقانونی و انحصارطلب (از نظر استفاده غیرقانونی از برخی از ابزارهایی که مجموعه اسنپ به اونها دسترسی داره) باشه.
هر جای دنیا که باشید، به عنوان مثال app store، تمامی اپلیکیشنها دقیقا به همین دلیل چک میشه تا از برخی اقدامات اینچنینی و غیرقانونی جلوگیری بشه. مثلا من نمیتونم اینستاگرام باشم و اپلیکیشنم رو روی app store بذارم و بعد بگم اگر کسی snapchat داشته باشه، دیگه نمیتونه از اینستاگرام استفاده کنه، یا گوگل نمیتونه بگه چون فایرفاکس دارین پس دیگه نمیتونید از کروم استفاده کنید. این خیلی طبیعی و عادی هست و هیچ جای بحثی نداره.
دوباره برگردم به صحبت اولم، میشه گفت که من میخوام تنها برند معتبر توی بازار باشم، اما این کار بایستی از طریق سرویس بهتر، کیفیت بالاتر، قیمت مناسبتر (البته در مورد قیمت هم مفصل صحبت میکنم) و مجموعا اینکه با ارائه خدمات بهتر به شکلی عمل کرد که مخاطب با خودش بگه خب چرا از اپلیکیشن رقیب استفاده کنم؟ گوگل دقیقا همین کار رو انجام داد. الان در حدود ۹۵% درآمد تبلیغات آنلاین search engine دنیا دست گوگل هست، ولی سعی نکرد رقبای خودش رو نابود کنه. البته اونها هم یه زمانی همچین کاری رو میخواستن انجام بدن که اروپا باهاشون برخورد کرد. نمونه دیگه این قضیه هم مایکروسافت بود. وقتی شما ویندوز نصب میکردین، همیشه internet explorer رو برای شما قرار میداد و گزینه دیگهای نمیتونستید که استفاده کنید. نتیجه این شد که هم توی اروپا و هم توی آمریکا جلوش رو گرفتن.
مشخصا توی کشورهای خارجی قوانین ضد انحصارگری داریم؟
هم به صورت قانون هست و هم اینکه سرعت واکنش ارگانهای دولتی و قضایی به حدی زیاد هست که شرکتها ترجیح میدن اصلا به این سمت حرکت نکنند. علاوه براین خود بخش خصوصی (مثل app store و جاهای دیگه) هم با این قبیل رفتارها برخورد میکنند.
خب، بذارید به قضیه از دید رانندگان نگاه کنیم. این کاملا واضح هست که اکثر این رانندگان به صورت پاره وقت مشغول به کار هستند. پس منطقی هست که یک راننده تمامی اپلیکیشنهای اسنپ، تپسی، الوپیک و … رو روی گوشیش نصب کنه؛ و خب این کاملا هم به نفعشون هست. شخص چندین اپلیکیشن رو داره و آنلاین هم هست. هرزمان که درخواستی داده شد، متناسب با نزدیکی، قیمت و سایر عوامل اون رو قبول می کنه یا نه. خب این رانندهها نه کارمند الوپیک هستند، نه بیمهای به اونها تعلق میگیره و نه از نظر قانونی جز مجموعه الوپیک محسوب میشن؛ اسنپ هم به همین شکل. بنابراین دوباره میرسیم به همون حرفی که اول زدم: این کار کاملا غیرقانونی و غیراخلاقی هست، همه جای دنیا این طور هست. دقیقا به همین دلیل هم بود که کافه بازار سریعا اپلیکیشن رانندگان اسنپ رو از داخل کافه بازار حذف کرد. دلیلش مشخصا همین موضوع بود.
خب پس با همه این تفاسیر، چرا یک مجموعه مثل راکت اینترنت همچین کاری رو توی ایران انجام میده؟ آیا جرات این رو داشتن که توی خود آلمان مشابه این کار رو انجام بدن؟
مطمئنا گروه راکت اینترنت به هیچ وجه به خودش اجازه نمیداد توی یک کشوری مثل آلمان همچین کاری رو انجام بده، هیچ وقت. ولی چرا اینجا به این شکل عمل میکنه، چون اولا این احساس رو دارن که میشه به این شکل رفتار کرد (چون دیدن که یک بار این کار رو انجام دادن و شورای رقابت برخوردی نکرد) و دوما اینکه میگه من زور میگم و تا کسی جلوم نایسته چرا زور نگم!
اولین بار در حدود ۱ سال پیش بود که اسنپ در رقابت با تپسی این کار رو انجام داد. اون زمان تپسی چه اقدامی انجام داد؟
تپسی به شورای رقابت شکایت کرد. ولی خب، اینکه به چه دلیل و بر چه اساسی این شکایت رد شد، من حقوقدان نیستم. اما نتیجه اون تصمیم شورای رقابت این اقدام امروز اسنپ بود.
ینی فکر میکنی ممکن هست که تا چند وقت دیگه، مشابه این اتفاق برای رستوران ها بیوفته و اسنپ بگه که اگر اپلیکیشن هایی مثل ریحون و چنگال و … رو داشته باشی، نمیتونی از اپلیکیشن رستوران اسنپفود استفاده کنی؟
نه فقط امکان داره، بلکه ۱۰۰% این اتفاق خواهد افتاد. اقدامی که این مجموعه داره انجام میده، خیلی فراتر از فقط بحث حملونقل مسافر هست. وقتی شما بخوای هم پیک باشی، هم وانت رو اضافه کنی، هم غذا رو برسونی، هم فروشگاه آنلاین باشی، هم خرید بلیت هواپیما رو انجام بدی، هم رزرو هتل رو داشته باشی، خب این خطرناک داره میشه. این گروه وارد همه حوزههای پایهای و سازنده یک اکوسیستم استارتاپی شده و بدون شک این سیاست غلط توی تمام این حوزهها پیاده خواهد شد.
در حال حاضر تنها بخشی از کارتون که با اسنپ در رقابت هست، بحث حمل و نقل کالا از طریق موتور هست دیگه؟ فکر نمیکنی دلیل این اقدام اسنپ، ترس از ورود الوپیک به حوزه حمل و نقل مسافر از طریق تاکسی آنلاین باشه؟
احتمال نیست. مسلما از این قضیه واهمه پیدا کرده. البته من این رو هم بگم که اپلیکیشن تاکسی آنلاینمون آماده شده و انشالا تا ۲ هفته دیگه وارد بازار میشه.
بذارید یکم از بحث اختلافات بین الوپیک و اسنپ بیایم بیرون. یه مقدار در مورد وضعیت فعلی خود الوپیک بگید. توی هر کدوم از بخش های موتور، وانت و سواری، در حال حاضر چه تعداد راننده دارید؟
در حال حاضر، اگر کل سیستم رو در نظر بگیریم که شامل موتور، وانت و سواری در تهران و ۵ شهر دیگه میشه، ما مجموعا ۸۰ هزار تا سفیر مورد تایید داریم (سفیر مورد تایید منظور شخصی هست که میتونه اپلکیشن خودش رو باز و سفارشات کاربران رو قبول کنه)
چه تعدادشون فعال هستند در طول ماه؟
تقریبا بیش از نصف این افراد در طول ماه فعالیت دارند.
چه تعداد درخواست روزانه (در تهران و یا در کل ایران) دارید؟ چه درصدی از این درخواست ها تایید میشن؟
چیزی در حدود ۹۵ تا ۹۸ درصد درخواست ها از طرف سفیر قبول میشه. اما اتفاقی که میوفته این هست که در برخی موارد، بعد از قبول کردن درخواست، به دلایل مختلفی مثل، دور بودن فاصله، نداشتن باکس و … از طرف کاربر یا سفیر کنسل میشه. بنابراین میشه گفت نزدیک به ۸۰% درخواست ها قبول و انجام میشه.
از سهم بازار چطور؟ چه مقداری دست شما هست؟ (حداقل به عنوان مثال فقط برای حمل کالا از طریق موتور)
الان دیگه دیتاهای اسنپ رو هم در اوردم و میتونم دقیقتر بهتون بگم (همراه با خنده). ببینید، توی حوزه جابجایی بار از طریق موتور به صورت آنلاین، میشه گفت ۹۹% بازار دست الوپیک و اسنپ باکس هست. دقت داشته باشید که فقط جابجایی آنلاین توی تهران رو دارم میگم. در حدود ۷۵% درصد از بازار دست الوپیک و ۲۵% مابقی هم دست اسنپ هست.
یک موضوع مهم که باید بهش دقت داشت این هست که این سهم بازار مربوط به جابجایی بسته B2B میشه. در صورتی که بخوایم سفارشاتی که از طریق اسنپ فود، اسنپ مارکت و بامیلو توسط اسنپ باکس انجام میشه رو هم در نظر بگیریم، این پیش بینی سهم بازار در حدود ۶۰% برای الوپیک و ۴۰% برای اسنپ باکس خواهد بود. متاسفانه ما فعلا سهم مربوط به جابجایی غذا رو نداریم، که البته در تلاش هستیم طی چند ماه وارد حوزه غذا هم بشیم.
ینی چند ماه دیگه من میتونم سفارش غذای خودم رو با به عنوان مثال “الوفود” انجام بدم؟
آره. الوپیک تبدیل میشه به یک سیستم آنلاین همه چیز. چه شما اسمش رو بذاری “الوفود” یا هر اسم دیگه ای. ما وارد تمامی حوزه ها خواهیم شد و مستقیما رقیب اسنپ خواهیم بود.
بذار من یک بار دیگه مشخصا سوالم رو بپرسم: شما قرار هست در همکاری مشترک با جایی مثل چیلیوری یا ریحون جابجایی غذا رو انجام بدین یا اینکه خودتون این کار رو راه اندازی کنید؟
بستگی داره، هنوز به صورت قطعی تعیین نشده. هم میتونه از طرف خودمون باشه و هم در قالب همکاری.
نکته خوبی رو گفتی. ببین، اگر ایران مثل همه جای دنیا دسترسی راحت تری به منابع و سرمایه گذارهای بین المللی داشت؛ که قطعا برای شرکتی مثل الوپیک الان باید سرمایه گذارها صف می کشیدن، مسلما ما خودمون این کار رو انجام می دادیم. ولی این کار نیازمند سرمایه گذاری و هزینه بالایی هست. بنابراین شاید نیاز باشه تا به صورت همکاری مشترک این کار رو انجام بدیم.
با این حساب شما فقط رقابتتون با اسنپه؟ این رو میخوام بگم که به عنوام مثال هیچ وقت به “قاسم ایران” چشم ندارید؟
کجا؟
قاسم ایران. گروه صنعتی مینو. در حوزه جابجایی کالا به صورت B2B و B2C فعالیت داره. یا مثلا “دارو پخش”؟ میخوام این رو بپرسم که هیچ وقت به دنبال این نبودین که وارد این حوزه ها بشید؟
ببین، بیزینس لاین B2B ما دقیقا همون بیزینس ساختاری و بنیادی الوپیک هست. توی این زمینه چه تحولاتی میتونه برای ما اتفاق بیوفته؟ یک کاری که میشه انجام داد، این هست که وارد حوزه های لجستیک بشیم، که ما توی برنامه های خودمون به این سمت حرکت خواهیم کرد. فرض کن که من به عنوان یک سفیر، اپلیکیشن الوپیک رو باز می کنم. ۲ بخش روی گوشی من وجود خواهد داشت. بخش اول مربوط به درخواست های زنده هست (همون کاری که الان الوپیک انجام میده) و بخش دوم به صورت زمان بندی شده من میتونم انتخاب کنم. به عنوان مثال درخواست به این صورت میتونه باشه که تعداد ۱۰ مورد کالا باید روز شنبه، بین ساعت ۸ شب تا ۱۰ شب، از انبار شماره ۱ دیجیکالا به ۱۰ آدرس مختلف در منطقه میدان ونک ارسال بشه. حالا من میتونم از بخش اول و به صورت زنده سفارش رو قبول کنم و یا از بخش دوم و به صورت زمانبندی شده و در قالب لجستیک سفارش رو قبول کنم. این گام بعدی ما هست و در فازهای بعدی به سمتش خواهیم رفت.
در زمینه بیزینس لاین B2C هم ما داشتیم خیلی خوب رشد میکردیم، مخصوصا توی جابجایی مسافر با استفاده از موتور. اما خب مسلما توی زمستون تعداد درخواست های جابجایی مسافر با موتور کاهش پیدا میکنه. برای توسعه بازار خودمون در زمینه B2C ما در نظر داریم که وارد حوزه هایی مثل جایجایی غذا و خدمات بشیم. این هم مسیر رشد الوپیک در حوزه B2C هست.
توی این زمینه رابطه تون با دیجیکالا و سایر فروشگاه های آنلاین به چه شکلی هست؟
همین الان هم ما با دیجیکالا همکاری داریم، اما نه به صورت گسترده، چون ماهیت اصلی کاری دیجیکالا با ما متفاوت هست (انبار مرکزی دیجیکالا توی جاده کرج هست و ما هم در اون منطقه پیک نداریم). بنابراین فعلا نمیتونم به صورت گسترده این همکاری رو داشته باشیم. در حال حاضر ما در زمینه api و سفارش مستقیم در فرایند خرید آنلاین از فروشگاه ها کار می کنیم. به این شکل که به عنوان مثال وقتی شما از دیجیکالا سفارشی رو ثبت می کنید، به صورت اتوماتیک این سفارش توی الوپیک وارد میشه. این کار رو هم ما داریم روی سیستم مارکت پلیس دیجیکالا پیاده سازی می کنیم.
یکی دیگه از کارهایی که در حال انجام اون هستیم، راه اندازی سیستم cash on delivery هست. به عنوان مثال شما یک فروشگاه آنلاین هستید که به هر دلیلی نمی خواین یا نمی تونید درگاه پرداخت خودتون رو داشته باشید، یا حتی ممکنه فروشگاهی هستید که از طریق اینستاگرام محصول خودتون رو می فروشید. سفارش شما ثبت میشه، سفیر الوپیک محصول رو به دست مشتری میرسونه و بعد از تحویل محصول، از طریق اپلیکیشن الوپیک، شخص هزینه مربوط به محصول رو پرداخت میکنه.
در مورد سرمایه گذارها، چون صحبتش شد، تا الان چند مرحله جذب سرمایه داشتید؟ این سرمایه از چه طریقی جذب شده؟ (سرمایه گذارها ایرانی هستند یا خارجی)
ما حدودا ۴ مرحله پذیرش سرمایه داشتیم. همون طور که گفتم یه بخشی از این جذب سرمایه توسط سرمایه گذاران خارجی و بخش بیشتر اون توسط سرمایه گذاران داخلی انجام شد.
با همه این صحبت هایی که انجام شد و با توجه به طرح توسعه الوپیک و مشکلاتی که با اونها مواجه هستید، برنامه ای برای افزایش سرمایه دارید؟
نه، الان به هیچ وجه زمان مناسبی برای رشد و اینکه ما بخوایم بودجه های زیادی رو در زمینه مارکتینگ و توسعه خودمون خرج کنیم، نیست. هرچند الوپیک به عنوان یک شرکت ارائه دهنده خدمات که هزینه نسبتا پایینی رو از مشتری خودش دریافت میکنه و از طرف دیگه این دریافت هزینه به صورت نقدی انجام میشه، نسبت به خیلی از استارتاپ ها و شرکت های مشابه وضعیت بهتری رو داره، اما الان بهترین کار این هست که بریم توی وضعیت surviving mood و فقط منتظر باشیم تا این طوفانی که گریبان گیر کسب و کارها و شرکت های ایرانی شده، پایان پیدا کنه (همراه با خنده).
در زمینه مسئولیت های اجتماعی، چه برای سفیران و رانندگان الوپیک و چه در ابعاد بزرگتر و برای کل جامعه، رویکرد و دیدگاه الوپیک به چه شکلی هست؟
جدای از کمک های که به موسسات خیریه و یا در قالب اسپانسر به برخی مجموعه ها میشه، بخش عمده ای از ارتباط الوپیک با سفیران خودش، بحث های رفاهی هست. هر زمان که هرکدوم از سفیران ما خدایی نکرده تصادف می کنند، تیم الوپیک سریعا خودش رو یا به صحنه تصادف میرسونه و یا در بیمارستان حضور پیدا میکنه و سعی میکنیم به اشکال مختلف به شخص کمک کنیم.
از طریق شرکتی به نام “راهیان سلامت”، کارت هایی رو در اختیار سفیران خودمون قرار دادیم تا از فروشگاه های طرف قرارداد این مجموعه به صورت تخفیفدار خریدهای خودشون رو انجام بدن.باشگاه سفیران رو داریم. هر زمان که یک سفیر کالایی رو جابجا میکنه، امتیازی رو دریافت میکنه و و میتونه این امتیاز رو به جنس تبدیل کرده و محصولی رو خریداری کنه.
تفاهم نامه ای رو با کمیته امداد داریم که براساس این تفاهم نامه و با تسهیلات ویژه ای، مددجویان آماده به کار کمیته امداد رو دعوت به کار می کنیم. در صورتی که شخص وسیله نقلیه (موتور یا وانت) داشته باشه، وارد سیستم شده و شروع به کار میکنه و در صورتی که وسیله نقلیه نداشته باشه، مطابق با تفاهمنامه، وامی رو به شخص میدیم تا وسیله نقلیه خودش رو خریداری کنه و وارد سیستم الوپیک بشه.
در زمینه مسئولیت های اجتماعی از بعد محیط زیست چطور؟
در این زمینه هم ما چندین و چند جلسه برای استفاده از موتور برقی و یا سیستم هایی که به شکلی بتونیم آلودگی مربوط به موتورها رو کاهش بدیم، با شرکتها و ارگان های مختلف داشتیم. بدون شک تا زمانی که بخش عمدهای از مشکلات موجود در کشور حل نشه، امکان انجام برخی اقدامات وجود نداره. به عنوان مثال یکی از کارهایی که ما توی الوپیک می خواستیم انجام بدیم راه اندازی سیستم bike sharing بود. به این شکل که تعدادی موتور برقی داخل شهر وجود داشته باشه، شما موتور رو کرایه کنید، به محلی که میخواین برید، همونجا موتور رو قرار بدین و شخص بعدی از روی اپلیکیشن محل موتور رو پیدا کنه و بتونه اون رو کرایه کنه. برای این کار تقریبا میتونم بگم که با تمامی شرکت های واردکننده و تولیدکننده موتور برقی وارد مذاکره شدیم. متاسفانه هیچ کدوم از این شرکت ها نمیتونن وسیله نقلیه با مشخصاتی که ما میخوایم رو ارائه بدن. میشه وارد کرد، اما خب حتی اگر بخوایم از چین هم وارد کنیم، چیزی در حدود ۳ تا ۴ هزار دلار قیمت خرید اون هست.
بذار من دوباره برگردم به اون بحث تایمینگ که اول صحبتمون با هم داشتیم. الان به هیچ وجه زمان مناسبی برای اینکه من بخوام موتور برقی رو وارد کنم، نیست.
یه داستان ناراحت کننده دیگه که باز هم تحت تاثیر وضعیت نامناسب فعلی جامعه قرار گرفت، این بود که من خیلی دوست داشتم داخل الوپیک بخشی رو در قالب شتابدهنده استارتاپ راهاندازی کنم. بالتبع با توجه به وضعیت فعلی برند الوپیک، ما پتانسیل این رو داریم که بتونیم چارچوب اولیه یک استارتاپ رو فراهم کنیم که روی پلت فرم الوپیک قرار بگیره. الوپیک کاربر داره، رابطه خوب داره، برند خوب داره. خب چرا به عنوان مثال یک استارتاپ حوزه حمل و نقل نیاد خودش رو روی پلت فرم ما قرار بده؟ به نوعی یک سیستم افیلیت مارکتینگ رو داشته باشیم. اما متاسفانه الان از همه نظر مشکلات مختلف وجود داره که باعث میشه نتونیم این کار رو انجام بدیم.
مشخصا در ایران، ظرفیت ایجاد و راهاندازی استارتاپ نه فقط موفق در سطح ایران (همون طور که الوپیک این رو ثابت کرد)، بلکه در سطح بین المللی وجود داره و امیدوارم روزی بشه از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن استفاده کرد.
فکر نمیکنی اینکه خودت و شریکت هر ۲ تا خارج بودین، روی موفقیت الوپیک تاثیرگذار بوده باشه؟
هم آره و هم نه. اینطورری نیست که بشه گفت من یا شریکم خارج نبودیم، این اتفاق نمی افتاد.
پس چرا موسسین استارتاپ های بزرگ ایران، همه یه دوره ای رو خارج بودن و دوباره برگشتند به ایران؟ مثلا حسام آرمندهی اومد کافه بازار رو راه انداخت، نازنین دانشور تخفیفان رو، علیرضا صادقیان نتبرگ رو، رضا اربیان شیپور رو و خودت هم الوپیک رو. این خارج بودن هیچ تاثیری نداره؟
ببین. الوپیک رو نه من ساختم و نه مهرشاد پزشک. الوپیک رو تیم فنی، تیم مارکتینگ، بچه هایی که توی دفتر استخدام نشستن، این افراد بودن که تبدیل به الوپیک کردند. من صرفا یه شخص بودم، به خصوص ۲ سال پیش که تازه به ایران برگشته بودم. اتفاقی که ما نشون دادیم توی ایران میتونه بیوفته این بود که اگر یک تیم بتونه برنامه خودش رو به درستی و با نیروی داخلی اجرا کنه، هیچ چیزی کم از مشابه خودش توی کشورهای خارجی نداره.
دقیقا برای همین هست که من معتقدم ایران پتانسیل راه اندازی استارتاپ در ابعاد بین المللی رو داره.