صفحه اصلی / فرهنگی / تجسمی / انزوا یا رفاقت، امید و حسرت‌های زمانه ما
انزوا یا رفاقت، امید و حسرت‌های زمانه ما

امین بیگی

انزوا یا رفاقت، امید و حسرت‌های زمانه ما

قریب به ٦٠سال است که از آغاز رفاقت آیدین آغداشلو و علی گلستانه و علی اکبر صادقی در حیاط دبیرستان جم قلهک تهران میگذرد و حال دوباره این سه نفر در کنار جمع بزرگی از دوستان و همنسلان خود در همنشینی نقاشانه ای در فرهنگسرای ملل در قیطریه کمی دورتر از قلهک گردهم آمده اند.

قریب به ۶٠سال است که از آغاز رفاقت آیدین آغداشلو و علی گلستانه و علی اکبر صادقی در حیاط دبیرستان جم قلهک تهران میگذرد و حال دوباره این سه نفر در کنار جمع بزرگی از دوستان و همنسلان خود در همنشینی نقاشانه ای در فرهنگسرای ملل در قیطریه کمی دورتر از قلهک گردهم آمده اند.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایرنا ، دبیرستان جم قلهک تهران که پشت نیمکت هایش بزرگانی چون عباس کیارستمی را کنار آیدین آغداشلو دیده است و بی شک نقش بسزایی در پرورش دهه طلایی هنر و ادب ایران داشته است.
و حال دوباره آغداشلو و علی گلستانه و علی اکبر صادقی در همنشینی نقاشانه ای در فرهنگسرای ملل در قیطریه کمی دورتر از قلهک گرد هم آمده اند.
انگار نه انگار که غبار زمانه بر روابط آنها نشسته باشد همچنان می توان تازگی را در شوخی هایشان با یکدیگر، کلامشان و نگاهشان جست.
حکایت رفاقت هاست …رفاقت هایی به عمق بیش از نیم قرن دوستی، قهر و آشتی!
دیرینه دوستی هایی که هنوز به طراوت یک عصر بهاری است.
نسلی که کنار یکدیگر قد کشیده و از هم دیگر نوشته اند؛ هنوز شناخت اولیه بیشتر ما دهه طلایی ۴٠ وامدار نوشته ها و توصیف های آیدین از دوستان خود است.
و این رشک برانگیز است برای نسل ما که در جبر زمانه ای زیست می کنیم که سال دوستی هایمان به انگشتان یک دست نیز نمی رسد.
عمقی نیست همه سطح است و خاله زنک بازی! و شاید قصور از ما نیست.
شاید قریب به چهل سال است که تجربه فضاهای دیداری و شهری از هنرمندان دریغ شده است.
زاده زمانه ای هستیم که فضای دیداری و تجربه همنشینی نداشتیم و شاید به دلیل فقدان فضاهای دیداری است که هنرمند در تنگنا و خفقان گمان می کند حضور دیگری، جای او را در عالم هنر تنگ تر می کند و بخل و حسادت، جای خود را به تعامل و رفاقت داده است.
چند پاتوق فرهنگی و هنری در زمانه خود را می شناسید که جمعی از هنرمندان یا نمایندگان جریان هنری در آن بتوانند گردهم آیند و هم اندیشی و تعامل داشته باشند؟
به راستی کجا هستند کافه نادری و کافه فردوسی ها و خانه ژازه تباتبایی … پاتوق های فرهنگی معاصر ما.
جز مکان های عبوری که از کنار هم بی تفاوت می گذریم و گاهی به عمد رو از هم بر می گردانیم. جلوی هم می خندیم و هنوز شانه اش را کامل برنگردانده، پشت سرش حرف می زنیم کدامین مکان ها را می توان مثال زد برای گردهم آمدن ها، دور هم بودن ها !!!
شاید بتوان به تلاش های جواد مجابی برای گردهم آوردن همسالان و هنرمندان نسل خود اشاره کرد که آن نیز قطره ای در دریای بیکران ارتباطات امروز است .
در دنیایی که به نام ارتباطات شناخته می شود و اهمیت فراوان ارتباط هنرمندان حتی هنرمندان رشته های مختلف با یکدیگر (بینا رشته ای) بر همگان روشن است. گریز و فرار از یکدیگر را بر رابطه ترجیح می دهیم و این سبب شده است هنر امروز ما منزوی و گوشه گیر باشد.
این همنشینی نقاشانه تنها بهانه ای برای دورهم بودن ها، دیدارها و دوستی ها بود در یک عصر بهاری در زمانه ای که فراموش کردیم دور هم بودن را … با هم بودن را!
از تمام هنرمندان نقاشی که دعوت نگارنده به عنوان عضوی از خانواده هنر را لبیک گفتند و فضای صمیمانه ای ایجاد کردند و همچنین از نگاه روشن دکتر اسماعیل فلاح خیر مدیر فرهنگی هنری شهرداری منطقه یک تهران برای مهیا ساختن چنین فضاهای و رویدادهای دیداری کمال تشکر را دارم و امیدوارم در روزگاری که هر روز گوشه گیر و منزوی تر می شویم چنین همنشینی های بدون بهانه ای افزون شود.

همچنین مطالعه کنید:

چند آمار جالب از متفاوت‌ترین گزارش سال

به گزارش کسب و کار نیوز، در این گزارش که در قالب ۲ برگه امتحانی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.