باز عید از راه میرسد و مردم راه مسافرت را در پیش خواهند گرفت اما آنچه بیش از همه میتواند شادیهای نوروز را کمرنگ کند تصادفات رانندگی و به دنبال آن غم و اندوه است.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایرنا، معادله جاده و رانندگی یک راه حل دارد و آن شناخت راهها و جادهها و درست رانندگی کردن است که اگر این موارد رعایت نشود همچنان جادهها و راهها آبستن حوادث خواهند بود.
مساله جادهها و رانندگی خطرآفرین رفع نشده است. شاید مهمترین دلیل آن نخواستن ما باشد. این نخواستن از راننده شروع میشود تا آنانی که باید جادهها را درست کنند ادامه مییابد.
سالانه بیش از ۱۶ هزار نفر در جادههای ایران کشته و چندین برابر این رقم نیز زخمی و مصدوم میشوند. این عدد بسیار بزرگی است و خیلیها آن را از تلفات جنگ ایران و عراق بالاتر میدانند. تلفات ما در رانندگی بسیار بالاتر از سایر کشورها است. بسیاری از کشورها خیلی بیشتر از کشور ما جمعیت و خودرو دارند اما تلفات رانندگی آنها به مراتب کمتر از ما است.
اگر بخواهیم دلایل این شمار تصادفات رانندگی را بازگو کنیم ناچار به مقایسه با کشورهای دیگر هستیم. تفاوتهای زیادی بین رانندگی کشور ما با دیگر کشورها و جادهها و تجهیزات ما با این کشورها وجود دارد.
در بحث رانندگی شاید به طور نسبی آموزشها خوب باشد اما در موضوع فرهنگ سازی کارنامه قابل قبولی نداریم یعنی آموزشها به فرهنگ تبدیل نمیشود. بین آموزش و فرهنگ سازی رابطه تنگاتنگی وجود دارد یعنی با آموزش میتوان فرهنگ سازی کرد اما معلوم نیست چرا در ایران آموزشها دستکم در این مورد به فرهنگ تبدیل نشده است.
همه ما میدانیم اگر درست رانندگی نکنیم ممکن است دیگر هرگز رانندگی نکنیم و کودکانمان نیز صدمه ببینند. به همان دلیلی که زیاد تلفات رانندگی متحمل می شویم به همان نسبت نیز به سرنوشت این انسانها بیشتر آگاه می شویم که چگونه به خاطر یک اشتباه و عجله به کام مرگ رفتند.
انسانهایی که ممکن است در کنار بچههای خود در این تصادفات کشته شده باشند. ما ملت احساسی هستیم اما معلوم نیست چرا در این خصوص احساسات ما بر انگیخته نمیشود. اگر زنده بمانیم جلوی چشمانمان نزدیکترین عزیزمان تسلیم مرگ میشوند که مقصر آن هم ما هستیم که در رانندگی بی مبالاتی و عجله میکنیم.
پرسش این است که چرا آموزش در کشورهای پیشرفته تاثیرگذار است و به فرهنگ تبدیل میشود اما در کشور ما کمتر این اتفاق میافتد. این پرسشی است که دلایل آن باید ریشه یابی شود. در بحث رانندگی، جادهها و تصادفات که با جان انسانها سر و کار دارد این مساله باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
همین حالا بین ۱۹ تا ۲۰ درصد از قربانیان حوادث جادهای، کمتر از ۲۰ سال دارد. آمار تصادفات در ایران به خصوص در خودروهای سنگین، ۱۰۰ برابر دنیاست و از نظر مرگ و میر به ازای هر ۱۰ هزار خودرو وضعیت ایران تقریباً دو برابر متوسط دنیا و اروپاست.
در سالها و دهههای اخیر اقداماتی برای آموزش درست انجام گرفت. هر چند آمار تلفات از ۲۷ هزار نفر در دهههای گذشته به ۱۶ هزار نفر در زمان حاضر، کاهش یافته اما هنوز تلفات خیلی زیاد است. مرگ حتی یک نفر در جادهها زیاد است. برای اینکه دیگر شاهد تلفات در جادهها نباشیم لازمه آن آموزش درست، رانندگی صحیح و جادهها و وسایل نقلیه استاندارد است. کشور ما در هر یک از این موارد با مشکل رو به رو است و راهی جز اصلاح هر یک از این موارد نیست. جامعه ما بیش از این توان این همه مصیب ها را ندارد و باید از هر راهی نسبت به پیشگیری از کاهش ابعاد آن اقدام کرد.
بیشترین دلیل تصادفات به عامل انسانی بر میگردد یعنی جاده و نقص وسیله نقلیه کمتر سبب تصادف میشود اما شیوه رانندگی ما تلفات زیاد را دامن میزند. برای کاهش تلفات باید از خود شروع کنیم برای مثال اگر جادهها نامساعد، لفزنده و ناهموار است باید با احتیاط حرکت کنیم و به مقررات راهنمایی و رانندگی احترام بگذاریم. رعایت راهنمایی و رانندگی به معنی مصون ماندن در جادهها است و اگر بخواهیم این کاری سخت و دشواری نیست. ما میتوانیم.
مساله جادهها و رانندگی خطرآفرین رفع نشده است. شاید مهمترین دلیل آن نخواستن ما باشد. این نخواستن از راننده شروع میشود تا آنانی که باید جادهها را درست کنند ادامه مییابد.
سالانه بیش از ۱۶ هزار نفر در جادههای ایران کشته و چندین برابر این رقم نیز زخمی و مصدوم میشوند. این عدد بسیار بزرگی است و خیلیها آن را از تلفات جنگ ایران و عراق بالاتر میدانند. تلفات ما در رانندگی بسیار بالاتر از سایر کشورها است. بسیاری از کشورها خیلی بیشتر از کشور ما جمعیت و خودرو دارند اما تلفات رانندگی آنها به مراتب کمتر از ما است.
اگر بخواهیم دلایل این شمار تصادفات رانندگی را بازگو کنیم ناچار به مقایسه با کشورهای دیگر هستیم. تفاوتهای زیادی بین رانندگی کشور ما با دیگر کشورها و جادهها و تجهیزات ما با این کشورها وجود دارد.
در بحث رانندگی شاید به طور نسبی آموزشها خوب باشد اما در موضوع فرهنگ سازی کارنامه قابل قبولی نداریم یعنی آموزشها به فرهنگ تبدیل نمیشود. بین آموزش و فرهنگ سازی رابطه تنگاتنگی وجود دارد یعنی با آموزش میتوان فرهنگ سازی کرد اما معلوم نیست چرا در ایران آموزشها دستکم در این مورد به فرهنگ تبدیل نشده است.
همه ما میدانیم اگر درست رانندگی نکنیم ممکن است دیگر هرگز رانندگی نکنیم و کودکانمان نیز صدمه ببینند. به همان دلیلی که زیاد تلفات رانندگی متحمل می شویم به همان نسبت نیز به سرنوشت این انسانها بیشتر آگاه می شویم که چگونه به خاطر یک اشتباه و عجله به کام مرگ رفتند.
انسانهایی که ممکن است در کنار بچههای خود در این تصادفات کشته شده باشند. ما ملت احساسی هستیم اما معلوم نیست چرا در این خصوص احساسات ما بر انگیخته نمیشود. اگر زنده بمانیم جلوی چشمانمان نزدیکترین عزیزمان تسلیم مرگ میشوند که مقصر آن هم ما هستیم که در رانندگی بی مبالاتی و عجله میکنیم.
پرسش این است که چرا آموزش در کشورهای پیشرفته تاثیرگذار است و به فرهنگ تبدیل میشود اما در کشور ما کمتر این اتفاق میافتد. این پرسشی است که دلایل آن باید ریشه یابی شود. در بحث رانندگی، جادهها و تصادفات که با جان انسانها سر و کار دارد این مساله باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
همین حالا بین ۱۹ تا ۲۰ درصد از قربانیان حوادث جادهای، کمتر از ۲۰ سال دارد. آمار تصادفات در ایران به خصوص در خودروهای سنگین، ۱۰۰ برابر دنیاست و از نظر مرگ و میر به ازای هر ۱۰ هزار خودرو وضعیت ایران تقریباً دو برابر متوسط دنیا و اروپاست.
در سالها و دهههای اخیر اقداماتی برای آموزش درست انجام گرفت. هر چند آمار تلفات از ۲۷ هزار نفر در دهههای گذشته به ۱۶ هزار نفر در زمان حاضر، کاهش یافته اما هنوز تلفات خیلی زیاد است. مرگ حتی یک نفر در جادهها زیاد است. برای اینکه دیگر شاهد تلفات در جادهها نباشیم لازمه آن آموزش درست، رانندگی صحیح و جادهها و وسایل نقلیه استاندارد است. کشور ما در هر یک از این موارد با مشکل رو به رو است و راهی جز اصلاح هر یک از این موارد نیست. جامعه ما بیش از این توان این همه مصیب ها را ندارد و باید از هر راهی نسبت به پیشگیری از کاهش ابعاد آن اقدام کرد.
بیشترین دلیل تصادفات به عامل انسانی بر میگردد یعنی جاده و نقص وسیله نقلیه کمتر سبب تصادف میشود اما شیوه رانندگی ما تلفات زیاد را دامن میزند. برای کاهش تلفات باید از خود شروع کنیم برای مثال اگر جادهها نامساعد، لفزنده و ناهموار است باید با احتیاط حرکت کنیم و به مقررات راهنمایی و رانندگی احترام بگذاریم. رعایت راهنمایی و رانندگی به معنی مصون ماندن در جادهها است و اگر بخواهیم این کاری سخت و دشواری نیست. ما میتوانیم.