محمد جوادیقاضیانی
تیمسازی یکی از چالشهایی است که استارتآپها با توجه به فضایشان با آن روبهرو هستند. تیمسازی درست و منطقی یکی از مولفههای مهم استارتآپها برای موفق شدن است و در نقطه مقابل اگر تیمسازی درست نباشد و در زمان مناسب اصلاح نشود، میتواند یک ایده استارتآپی خوب را به نابودی بکشاند. در مصاحبه زیر «کسبوکار» در گفتگو با فرشید ایلاتی، موسس استارتآپ «جوملک» به بررسی نکاتی تجربی پیرامون تیمسازی در استارتآپها پرداخته است.
نظرتان درباره اهمیت تیمسازی در استارتآپها چیست؟
اگر بخواهیم درباره اهمیت تیمسازی صحبت کرده و آن را دستهبندی کنیم، از مسائلی است که اهمیتش به اندازه انتخاب ایده برحسب نیاز بوده و جزو مسائل مهم استارتآپهاست. در گام دوم بعد از انتخاب ایده مسالهمحور نفرات و اعضای تیم هستند که برای رسیدن به آن هدف و راه انداختن کار مهم هستند. از ویژگیهایی که تیمهای استارتآپی با توجه به نوع ابهام در کارشان باید داشته باشند، انسجام و همدلی است که در بین اعضای تیمها باید در جریان باشد تا نتایج بهتری را در پیگیری هدفشان به دست بیاورند.
تیم با چه تنوعی انتخاب شود؟
این تیم باید به گونهای باشد که در حوزههای مختلف دانش داشته باشند و هرکدام بتوانند بخشی از کار را انجام بدهند و مدیریتش کنند. یعنی تیمی که بتواند هم بحث بازاریابی و هم بحث فنی را پیش ببرد میتواند موفقتر از تیمی باشد که تنها تخصصش بر یکی از مواد فوق بوده باشد.
به نظر شما چه مسالهای امروز در تیمسازی استارتآپها وجود دارد که باید حل شود؟
عموما افراد با زمینه فنی ورود میکنند و برای همین خیلی از استارتآپها در زمینه بازاریابی دچار مشکل هستند و هسته مرکزیشان ناقص است. پس اگر بتوانند این ضعف خودشان را پوشش بدهند، میتوانند بهتر عمل کنند. نقطه مقابل آن هم این است که تیمهایی هستند که با زمینه بازاریابی شکل گرفتهاند و در بحثهای فنی مشکلاتی دارند. هر دوی این تخصصها ملزوم هم و دو جزء مهم تیمهای استارتآپی هستند که بهتر است در کنار هم پیش بروند.
یکی از مسالههای تیمسازی در استارتآپها با توجه به ابهام و عدم اطمینان در این حوزه متقاعد کردن و جذب افراد اولیه است. به نظر شما چه نکاتی را باید برای متقاعد و همراه کردن این نفرات رعایت کرد؟
نکته درستی است و تشکیل تیم اولیه و متقاعد کردن آنها با توجه به عدم اطمینان موجود در استارتآپها مساله مهمی است. نکته مهم در این زمینه همان همدلی است که اعضای تیم باهم همدل باشند و برای هدف تیم تلاش کنند. در این زمینه رسانهها هم باید کمک کنند که فرهنگسازی اتفاق بیفتد و افراد با فضای کار در استارتآپها آشنا شوند، ولی قاعدتا این تجربیاتی که تیمهای موفق میتوانند بعد از گذشت یک مدت به افراد جدید منتقل کنند در این زمینه کمککننده است و آنها باید درباره تیمسازی و انتخاب اعضای تیم صحبت کرده و اطلاعاتشان را به دیگران منتقل کنند.
یکی از مسائل در تیمسازی اختصاص سهام به اعضای تیم است. نظر شما در این مورد چیست؟
این نکته هم یکی از راهکارهای مشارکت است که اعضای تیم را در استارتآپ شریک کنیم و مطمئنا این شیوه میتواند نسبت به استخدام افراد کارمزدی موفقیت بیشتری را برای استارتآپ به ارمغان بیاورد. یعنی اگر بنیانگذاران بتوانند مدیریت کنند، میتوانند سهامی را هرچند کوچک، ولی مشخص به افراد اولیه تخصیص بدهند تا آنها انگیزهای را برای گذران طول دوره اولیه داشته
باشند.
شما موسس یک استارتآپ هستید و مطمئنا تیمسازی را تجربه کردهاید. بفرمایید که خودتان در «جوملک» چه تجربیاتی را در زمینه تیمسازی داشتهاید؟
خاطرهام میتواند یکی از همان نکاتی باشد که عرض کردم. ما تیمی بودیم که بیشتر در حوزه فنی تخصص داشتیم و در بحث بازاریابی و تبلیغات تخصص کافی نداشتیم. بیس کار را با همان تیم فنی شروع کردیم و با گذشت زمان به دلیل اینکه آن تیمی که داشتیم نمیتوانست بر حوزه بازاریابی وقت و تخصص بگذارد آنها را از دست دادیم و در گام دوم تیم دوممان را بیشتر بر مبنای بازاریابی شکل دادیم و بیشتر تمرکزمان را بر بحث مارکتینگ گذاشتیم، ولی باز هم در ادامه مسیر متوجه شدیم که این دو باید در کنار هم باشند تا موفقیت حاصل شود و این دو تیم باید دائم در تعامل باشند.
این موارد تجربه خودم در بحث تیمسازی بود و لازم است همه استارتآپها این حوزهها را در کنار هم پیشببرند.
راهکار شما برای رفع این موانع و حل مسائل تیمسازی چیست؟
همانطور که عرض کردم یکی از راهکارها این است که افراد باتجربه و استارتآپهای موفقتر تجربیاتشان را به افرادی که تازه میخواهند وارد این حوزه شوند، منتقل کنند. نکته بعدی در این زمینه شکل گرفتن بسترهایی است که افراد و تیمها همدیگر را پیدا کنند و به تیمسازی بپردازند. یک نکته دیگر هم اینکه بتوانیم تجربیات استارتآپهای ناموفق را هم به دیگران منتقل کنیم و آنها هستند که درسهای زیادی را برای افراد تازهوارد دارند.