ثمانه نادری
فعالیتهای برخی از موسسات مالی و اعتباری و به دنبال آن ورشکستگی آنها و ناتوانی در پرداخت پول سپردهگذاران اگرچه موجی از بدبینی و بیاعتمادی را در میان برخی از مردم نسبت به شبکه بانکی به وجود آورده، اما به اعتقاد کارشناسان، درصد ریسکگریزی مردم را برای سپردهگذار افزونتر کرده است. طبق بررسیهای موجود سپردهگذاران امنیت سپرده را به سودهای بالا ترجیح میدهند و همین امر هم ملاک سپردهگذاری آنها نزد بانکهاست. به همین دلیل پیشبینی میشود با وجود کاهش نرخ سود بانکی مردم سپردهگذاری نزد بانکها را به موسسات مالی و اعتباری که نرخ سود بالا پرداخت میکنند، ترجیح دهند.
عضو شورای هماهنگی بانکهای دولتی با بیان اینکه اگرچه در گذشته نرخ سود بالا، تنها عامل تعیینکننده برای انتخاب بانک در سپردهگذاریها بود، اما اکنون، ریسک، حرف اول را در گزینش سپرده میزند.
علی صالحآبادی با بیان اینکه جابهجایی عمیقی در سپردههای بانکی پس از اجرای بخشنامه کاهش نرخ سود صورت نگرفته است، گفت: یکی از محاسن بخشنامه بانک مرکزی، برخورد با موسسات اعتباری غیرمجاز و البته اعلام رسمی برای برخورد با بانکهای متخلف در جریان پرداخت سودهای بالاست؛ به همین دلیل اکنون مردم، موضع رسمی سیاستگذاری پولی را میدانند و در جریان این داستانها، فهمیدند که موسسات غیرمجاز، ریسک بالایی دارند. عضو شورای هماهنگی بانکهای دولتی افزود: در گذشته شاید مردم به موضوع ریسک توجه نمیکردند و فقط هر کسی سود بالاتری میداد، ملاک تصمیمگیری برای مردم در سپردهگذاری قرار میگرفت، ولی در حال حاضر همه میدانند که فقط نرخ سود مهم نیست، بلکه سپردهگذاری در موسسات غیرمجاز ریسک هم دارد. پس میتوان به صراحت گفت که امروز، عاملی به نام ریسک در تصمیم سپردهگذاران مطرح شده است.
وی تصریح کرد: در گذشته توجهی به ریسک سپردهگذاری مطرح نبوده؛ اما بانک مرکزی با درایت، موضوع موسسات غیرمجاز را حل کرده و البته این اتفاق، هزینه هم داشت چون هر روز که سراغ این پدیده میرفتید، هزینه داشت، ولی از آن طرف، عایدی این بود که مردم فهمیدند این موسسات ریسک دارند و نباید پولهایشان را آنجا بگذارند.
رویگردانی از بانکهای ریسکی
آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی در این خصوص به «کسبوکار» توضیح میدهد: هر بانک فرقی نمیکند معروف یا غیر معروف، معتبر یا غیر معتبر در قبال سپردههایی که از مردم دریافت میکند، به آنها تسهیلات میدهد. شاید مردم از روی ناآگاهی تصور کنند بانکها منابع سپردهگذاری را نزد خود به عنوان ذخیره نگه میدارند، در حالی که اینطور نیست و بانکها منابع سپردهگذاری را صرف پرداخت تسهیلات میکنند. گاهی این تسهیلات به دلیل اشتباهات بانکها در بحث اعتبارسنجی به آنها بر نمیگردد و البته برخی از گیرندگان این وامها هم بدحساب هستند که باعث ورشکستگی بانکها میشود. به محض اینکه مشتریان به این موضوع واقف میشوند، در یک زمان واحد پول خود را از بانک مطالبه میکنند در حالی که بانک نمیتواند جوابگوی همه سپردهگذاران در یک زمان مشخص باشد. گاهی یک شایعهپراکنی در این موضوع نیز باعث هجوم مردم به بانکها و تشکیل صفهای طویل سپردهگذاران میشود که در عمل کار بانک را دشوار میسازد و با وجود اینکه ممکن است این ورشکستگی آنقدر جدی نباشد، اما افزایش تعداد سپردهگذارانی که درخواست دریافت سپرده خود را دارند، این موضوع را جدی میکند. مردم هم که معترض میشوند، هجوم میآورند و آن موسسه تعطیل میشود. همین موضوع گرایش مردم را به سپردهگذاری کمریسکتر افزون کرده است. مردم به دنبال بانک بدون ریسک هستند؛ بانکی که پول مردم را میدهد و ریسکی ندارد، ولی بورس، خرید و فروش، تجارت و طلا ریسک دارد. آنکه ریسک دارد، بازدهی بالایی هم دارد، ولی کسی که ریسکپذیر است بانکهای پرریسک و موسساتی که سود بالایی دارند را گزینش میکند و در نهایت هم به دلیل اختلاس و مسائلی از این دست سپرده وی در معرض خطر قرار میگیرد.
در این شرایط مردم ترجیح میدهند پول آنها هر جایی باشد، اما جایی که خطر نابودی وجود دارد قرار نگیرد. به همین دلیل در حال حاضر نیز موسسات اعتباری مورد اطمینان مردم نیستند، اما مساله این است که خود بانکهای معتبر و دولتی نیز کفایت سرمایه را کاهش دادهاند، یعنی اینکه اگر ۱۰ درصد سپردهگذاران تقاضای پول کنند، آنها پولی برای پرداخت ندارند. مانند همان موسسات مالی و اعتباری آنها در این مدت به سراغ بنگاهداری رفته و خود رقیب بخش خصوصی شدهاند. ساختمان ساخته یا وامهایی دادهاند که این وامها برنگشته است. بنابراین طبق آنچه گفته شد، مردم از بانکهای ریسکی گریزانند و این امر هم خود به خود به مسئولان و دولت این فرصت را میدهد تا در موضوع کاهش نرخ سود بانکی فرصت بیشتری پیدا کنند.