فصل نهم
تاریخ انسان را قادر میسازد که با درجه ای از اطمینان آینده را به طور تقریبی پیشبینی کند و براساس اطلاعات کسبشده، راه های مناسبی را که موجب تصمیم گیری صحیح می شود، انتخاب کند. در پژوهش های تاریخی، هر سه پارادایم «معرفتشناسی»، «هستی شناسی»، و «روش شناسی» وجود دارند. «معرفت شناسی» در پژوهشهای تاریخی به «تئوری دانش تاریخ» می پردازد. «هستی شناسی» در مورد ماهیت حقیقت بحث کرده و «روششناسی» مجموعه ای از فرایندها و قواعد است که در قالب یک نظام سیستماتیک و روش های اجرایی، پژوهشگر را در جهت پاسخ به سوالات پژوهش هدایت می کند. در مجموع پارادایم غالب فلسفی در روش تاریخی پارادایم تفسیری-انتقادی و هستی شناسانه است. از طرفی پژوهش تاریخی در حوزه اکتشافی و قیاسی سیر میکند و به نحوی گذشتهنگر است، ولی این پژوهش با رویکرد تحلیلی و تفسیری و داده¬های تاریخی می تواند آینده را پیش بینی کند و این کار را می تواند از طریق ترکیب داده ها و اطلاعات حاصل از منابع گوناگون اعم از کیفی و کمی انجام دهد. در استفاده از روش پژوهش تاریخی چند اصل اساسی مورد توجه است: ۱) اصل نسیان یا خودفراموشی و بی طرفی، این اصل، در برابر خود میان بینی قرار دارد. پژوهشگر باید فرازمانی و فرامکانی عمل کرده و فراغت ارزشی داشته باشد تا بتواند به نتایج بی طرفانه نزدیک شود. ۲) اصل تامل و شک گرایی مثبت: پژوهشگر باید در پذیرش دادهها به صورت مختلف تامل ورزد و در این راه، از عوامل بسیاری مثل عقل سلیم و شناخت نویسنده مدد گیرد تا یافته هایش به کنه حقیقت نزدیک تر باشد. ۳) اصل استقراء: پژوهشگر جزءجزء حوادث را شناسایی می کند تا در نهایت به شناخت جامع دست یابد. ۴) اصل جامعیت: بازساخت کلی؛ هر حادثه در درون مجموعه¬ یا شبکه ای علی جای یافته و در آن معنی پیدا میکند.شناخت مجموعه، بدون شناخت هر یک از عناصر ممکن نیست. در روش تاریخی، پژوهشگر مانند سایر روش ها به جمع آوری اطلاعات و ارزشیابی و توصیف آنها می پردازد. در واقع، اختلاف این روش با سایر روش ها در ماهیت موضوع «گریزپایی» است که در گذشته رخ داده¬ و همین امر موجب پیچیدگی خاصی در تفسیر آن شده¬ است. روش تاریخی، روش «بازسازی سیستماتیک» و «عینی» گذشته است که از طریق گردآوری، ارزیابی و تعیین صحت و سقم و ترکیب حوادث به منظور اثبات وقایع و تحصیل نتیجه ای قابل دفاع صورت می گیرد. در سایر روش ها، پژوهشگر به طور مستقیم به مشاهده پدیده ها و تولید داده های موجود می پردازد، اما در روش تاریخی، پژوهشگر با یک گذشته از دست رفته روبهرو است و به یافتن داده های موجود می پردازد و موضوع مورد مطالعه کاملا غایب و جهت دار است. جهت دار از آن رو که توسط افراد مختلف با رویکرد ها و گرایش های گوناگون ثبت شده و ممکن است کوچکنمایی، بزرگنمایی، حذف و تحریف در گزارش رخ داده باشد. مراحل کلی انجام پژوهش در این روش مشابه با سایر روشهای کیفی، با تفاوتهای اساسی در انجام هر مرحله است.