صفحه اصلی / روش پدیدارشناسی (Phenomenology Method)

روش پدیدارشناسی (Phenomenology Method)

فصل هفتم
در عرصه هستی‌شناسی در تاریخ فلسفه همواره دو رویکرد عمده در تقابل با یکدیگر بوده‌اند، یعنی عینی‌گرایی و ذهنی‌گرایی. پدیدارشناسی هم یک فلسفه و هم یک شیوه پژوهشی است که بر پایه آن فلسفه و معنای تجربه زنده افراد را از طریق توصیف خود آنها کشف می‌کند و هدف آن توصیف شبکه‌ای از پیش‌فرض‌هایی است که اغلب برای معنادهی به جهان روزانه خود به کار می بریم. پدیدارشناسی دارای خاستگاه فلسفی است و قائل به وجود تفاوت بین ظاهر و اصل پدیده هاست و هدف اصلی آن بررسی، پژوهش و شناخت مستقیم و بلاواسطه پدیده است، پدیدارهایی که در برگیرنده اعمال، افکار، خواست‌ها و اعتقادات ما هستند. این روش پژوهش کیفی در حوزه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی کاربردی گسترده دارد. اگر با نگاه فلسفی به فنومنولوژی بنگریم، فنومنولوژی ابزار هرمنوتیک است و هرمنوتیک پلی بین جهان آشنا و جهان ناآشنای نهفته در یک پدیده است. نقطه شروع پدیدارشناسی تاکید روی این نکته است که اشیا نمی‌توانند در جهان خارج به شکلی مستقل حاضر باشند و آنها حاوی اطلاعاتی قابل اتکا و باثبات نیستند، بلکه اشیا تنها به صورتی حاضر هستند که در آگاهی افراد تجسم می یابند. هدف پدیدارشناسی، توصیف تجربیات زندگی به همان صورتی است که در زندگی واقع شده‌اند. تلاش پدیدارشناسی، توصیف تجربیات انسان در متن و زمینه‌ای است که در آن روی می دهند، بنابراین پیش از فهم الگوی رفتار بایستی پدیده مورد نظر و و اینکه انسان‌ها چه احساسی از آن دارند و چگونه آن را درک و تفسیر می‌کنند را شناخت و توصیف کرد. یکی از تمایزات مهم روش پژوهش پدیدارشناسی این است که این روش برخلاف سایر روش های کیفی دربردارنده مجموعه ای از روش های تفسیری است که به دنبال توصیف، رمزگشایی و تجربه است. یکی از عوامل متمایزکننده این روش این نکته مهم است که عوامل مشخص‌کننده آن بیشتر در زمینه اکتشاف معین می شوند تا زمینه توجیه. فنومنولوژی فرد را بخشی از محیط می‌داند که اگر چه خود و جهان را شکل می‌دهد، ولی در جهان زندگی می‌کند. جهانی از روابط، اعمال معنی‌دار و زبان. ازاینرو خود فرد نیز تا حدودی تحت‌تاثیر جهان، زبان، فرهنگ، تاریخ، مقاصد و ارزش هایش است. ما در زمان زندگی می‌کنیم. گذشته و آینده بر حال تاثیر دارند و بخشی از بودن ما هستند، پس نه تنها دنیای افراد متفاوت است، بلکه علایق آنها نیز از لحاظ کیفی متفاوت است. واقعیت ذهنی است و حقیقت تفسیری از پدیده است و ازاینرو موقتی است، بنابراین هر تجربه برای هر فرد منحصر به فرد است، این امر حتی در مورد تجربه پژوهشگر برای جمع‌آوری داده ها و تحلیل آنها صحت دارد. مراحل کلی انجام پژوهش با استفاده از پدیدارشناسی همانند سایر روش های پیش‌گفته یعنی: ۱) طراحی پژوهش، ۲) گردآوری داده ها، ۳) تجزیه و تحلیل داده ها، ۴) ارائه نتایج، تهیه گزارش و ارزیابی، ۵) ارائه یافته هاست.
 

همچنین مطالعه کنید:

رشد ۲۰ درصدی تخصیص اعتبارات عمرانی در سال گذشته/ بودجه ۱۴۰۳ فاقد کسری است

به گزارش کسب و کار نیوز، داود منظور در صفحه خودش در فضای مجازی نوشت: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.