ثمانه نادری
با این حال برخی از کاندیداها برای جذب مردم وعدههایی میدهند که ضمانت اجرایی ندارد و حتی گاهی دور از واقع است. طبق آنچه در این سالها از وعدههای انتخاباتی روسای جمهور شاهد بودهایم، اکثر این وعدهها در همان آغاز راه ریاستجمهوری سربسته باقی مانده و کسی به آن عمل نکرده است.
به همین دلیل میبینیم که بسیاری از مردم برای رای دادن به یک کاندیدا به دنبال صداقت و صحت گفتار او هستند و در پی آنند که ببینند طرح و برنامه او اصلا امکان اجرایی دارد یا خیر. برخی نیز با توجه به برنامه اصولی یک کاندیدا و با توجه به پشتوانههای علمی محکم برنامه وی، رای میدهند. بر همین اساس مهمترین معیار برای گزینش کاندیداها از نظر بسیاری داشتن یک دیدگاه و طرح جامع و قابل اجراست. این موضوع نیز در گفتگوی شخص مورد نظر در مناظرات خود را نشان میدهد، اما سوال اصلی این است که مردم چگونه میتوانند در این گفتگوها به واقعیت برنامه کاندیداها و صحت آن پی ببرند؟ به فرض اینکه این امر برای برخی از مردم و آنهایی که اطلاعات جامعی دارند، قابل حصول باشد برای عامه مردم چگونه دستیافتنی است؟ چگونه میتوان اجرای یک برنامه و شعار را تضمین کرد و به کاندیداها بابت ضمانتی که به اجرای یک وعده میدهند،
اعتماد کرد؟ چرا اساسا در مناظره ها در مورد ضمانت اجرایی وعده ها کاندیداها مورد سوال و جواب قرار نمی گیرند.
علی نقیب، فعال اقتصادی:
قانون مطالبات مردم را از رئیسجمهوری پیگیری کند
خیلی از وعدههایی که کاندیداهای ریاستجمهوری میدهند، اگر به اعداد و ارقام بیاید با توجه به درآمد کشور چه از فروش نفت و چه مالیات، محدود است و امکانپذیر نیست. مشخصا نمیتوان آن مدل از وعدهها را با شرایط اقتصادی موجود و منابع درآمدی محدود اجرا کرد. بنابراین برای کسانی که به ارقام واقعی از میزان درآمد کشور مراجعه کنند و از آن اطلاعاتی به دست آورند، چگونگی تحقق یا عدم تحقق این وعدهها روشن میشود، اما آنچه در شرایط کنونی میتواند به مردم تا حدودی برای رسیدن به این حق قانونی خود کمک کند، این است که از طریق قانون بشود پیگیر حقوق مدنی مردم و کسانی که رای میدهند، شد. کاندیداهایی که به دستاوردهای مورد نظر خود نرسیدهاند یا اینکه نتوانستهاند وعده خود را عملی کنند، باید در قبال مطالبات مردم جواب پس بدهند. برای مثال در کشورهای صنعتی و اروپایی این امر از راههای قانونی اتفاق میافتد؛ وقتی دولتی وعدهای میدهد باید به مردم بابت آن وعده جواب پس بدهد. این حق قانونی مردم است و این حقوق قانونی لازم است جایی خود را نشان دهد. بر همین اساس گاهی لازم است بحث انجام ندادنها در رسانهها به چالش کشیده شود و مطالبات مردم از رئیسجمهوری انتخابشده به صورت کارشناسی بررسی شود. همانطور که مردم حق دارند مناظرات کاندیدای ریاستجمهوری را بشوند، حق دارند نسبت به اقداماتی که رئیسجمهوری آنها انجام میدهد ۶ ماه یک بار یا سالی یک بار پیگیر باشند یا از او دلیل اجرا نشدن وعدههای انتخاباتیاش را بخواهند. در این صورت است که کاندیدای ریاستجمهوری بدون برنامه یا راهکارهای اجرایی پیشنهاد و طرحی به مردم ارائه نمیدهد.
کمیل طیبی، استاد دانشگاه:
وعدهها طبق اصول باشد
دادن شعار یا وعده انتخاباتیای که ضمانت اجرایی هم ندارد، خیلی وقتها عرف است. برای مثال همانطور در انتخابات آمریکا هم شاهد بودیم کاندیدایی مثل ترامپ شعارهای پوپولیستی و یکسری اقدامات را وعده میدهد اما از نظر اقتصادی، قانونی و اجتماعی آن وعده عملیاتی نمیشود یا اصلا بستری برای تحقق آن وجود ندارد. اگر به راستی به دنبال عملیاتی کردن شعارهای انتخاباتی و تضمین آن هستیم، کاندیداها باید طبق برنامه ششم و پنجم توسعه جلو بروند وگرنه بودجه دولت به خودی خود محدود است و وقتی با محدودیت روبهرو میشود، نمیتواند اهداف مورد نظر کاندیداها را پیادهسازی کند. زمانی که یک کاندیدا وعده اشتغالزایی میدهد، بیشتر از همیشه باید روی آن وعده بسترسازی کند یا اساسا چگونگی تحقق این هدف را براساس یافتههای علمی بداند. وعده اشتغالزایی یک نمونه از این وعدههاست که کاندیدا ها بارها از آن میگویند. از آن جایی که اشتغال براساس رشد اقتصادی مداوم اتفاق میافتد یا براساس سرمایهگذاری مداوم صورت میگیرد، نمیتوان با نوشتن چند طرح و برنامه به اهداف اساسی در موضوع اشتغال دست یافت یا با فرض اینکه بگوییم فلان میزان اشتغال را ایجاد میکنیم، اشتغالزایی تحقق پیدا کند. به همین دلیل است که هر وعده باید طبق اصولی باشد و قابلیت پیادهسازی نیز داشته باشد. یک کاندیدا بهتر است شعار انتخاباتی را براساس واقعیتها و برنامههای کلان و براساس برنامههای عملیاتی تعیین کند نه براساس آن چیزی که قابل اجرا نیست.