سرمقاله-
وقتی خلق نقدینگی توسط سیستم بانکی صورت می گیرد و منافع آن به سیستم بانکی تزریق می شود سهامداران بانک ها و مدیریت و مدیران بانک ها منتفع می شوند. این کار اصلا قابل قبول نیست. این خلق نقدینگی پولی است که بانک ها با آن بازی می کنند و در اختیار آنها قرار می گیرد.
بخش دوم خلق پول از طریق سیستم بانک مرکزی است که کسر بودجه های پولی شده دولت است. کسر بودجه پولی شده دولت کار غلطی است و نباید انجام شود؛ اما در هر حال اگر به هر علتی با فشار و سختی و با اکراه اگر انجام شود، منفعت آن به مردم می رسد؛ یعنی نهایتا یک نوع مالیات پنهان است که برای تولید کالای عمومی استفاده می شود.
در تمام دنیا کسر بودجه های پولی شده دولت از بانک های مرکزی اگر هم مورد انتقاد است؛ ولی به هر حال منافع آن به مردم می رسد. یعنی ما اگر هم اتفاقی افتاده می گوییم که منافع آن به مردم می رسد. هرچند موافق این کار نیستیم و باید حل شود؛ اما منافع آن به مردم می رسد؛ ولی وقتی خلق نقدینگی توسط بانک ها صورت می گیرد، فقط زیان آن به مردم می رسد و تمام برداشت از این حوزه خلق نقدینگی جدید هم نصیب بانک ها و سهامداران و مالکان و مدیران آنها می شود. این بی عملی و بی تفاوتی دولت و بانک مرکزی در این خصوص اصلا پذیرفته نیست. چرا باید بانک مرکزی و دولت نسبت به این موضوع هیچ حساسیت دقیق و درستی نداشته باشد و اصلاح صحیحی نکند؟