قصهی این موزه را به «نمایشِ پیشنیه و تاریخچه دانشگاه فردوسی مشهد اختصاص دادهاند، داستانی از رشد علمی دانشگاه و مسیری که در بستر تاریخی سیر کرده.» روایتی از یک دانشگاه که به نظر میرسد در آیندهای نزدیک جزو اولین روایتهای ملموس موزهای محسوب میشود.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا ؛ یکی از ساختمانهای قدیمی دانشگاه فردوسی مشهد که اکنون به عنوان مرکز مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد مورد استفاده است را برای ایجاد موزهای که تاریخچه این دانشگاه را نشان میدهد، توسط رئیس مرکز مفاخر و اسناد موزه در نظر گرفته شد و بعد از بازسازی فضای موزهای که نخست کاربری تعاونی دانشگاه را به آن داده بودند در اختیار یک طراح اجرایی موزه قرار گرفت، تا موزه دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان یکی از نخستین موزههای دانشگاهی که فقط تاریخچه دانشگاه را مدنظر قرار داده، تدوین شود.
موزه دانشگاه فردوسی مشهد، چهارشنبه پنجم اردیبهشت با حضور عبدرضا باقری، قائم مقام وزیر علوم، سید محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، محمد کافی، رییس دانشگاه فردوسی مشهد و تعدادی از اساتید و چهرههای ماندگار افتتاح شد.
تکیه موزه دانشگاه فردوسی مشهد بر چیست؟
بیتا بابلیان، طراحی و مدیر اجرائی پروژه موزه دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایسنا این پروژه را این طور توضیح میدهد.
او دانشگاه فردوسی مشهد را سومین دانشگاه بزرگ کشور با سابقهای هفتاد ساله میداند که درطول عمر فعالیتاش شخصیتهای بسیار مهم و تاثیرگذار اجتماعی و علمی مانند دکتر شریعتی، فاطمی یا علامه آشتیانی در آن تحصیل یا تدریس کردهاند، افرادی که بزرگان شاخههای مختلفی دانشگاهی بودهاند.
وی این شاخصه را یکی از مهمترین دلایل برای برداشتن گامی در مسیر صنعتنگاری این نوع وقایع و نشان دادن پیشینهی این دانشگاه بیان میکند و میگوید: در موزههای دنیا به صورت عمومی اشیاء، رابطهی انسان با محتوا و معنا هستند، اما آنچه که در این پروژهی موزهای بیشتر مدنظر یا نقطه تکیه و تمرکز بود، هویتهای انسانی است.
او آثار عمومی به نمایش درآمده در این موزه به صورت عمومی را نمایش اشیایی مانند بیوگرافیها، اطلاعات مختلفی که از انسانها و روشهای برخوردی با موضوعات و اشیاء به دست میاید و حتی هدایایی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی به دانشگاه اهدا شدهاند، میداند و ادامه میدهد: از مجرای وسایل روزمره و سادهی افراد مختلف تلاش کردیم تا نشان دهیم چیزی که به اشیا ارزش میدهند هویت انسانی هستند.
قصهای برای دانشگاه فردوسی مشهد در یک موزه
وی در توضیح قصهی به نمایش درآمده در موزه دانشگاه فردوسی مشهد میگوید: قصهی این موزه، نمایش پیشنیه و تاریخچه دانشگاه فردوسی مشهد و افراد تحصیل کرده و مدرس آن است. مستند کردن روالهای مختلف تاریخی، انواع پایان نامهنویسیها، نحوه رسالهها، فارغ التحصیلیها و رشدی که در مسیر علمی در دانشگاه به وجود آمده است. روایت این موزه از مسیر رشد کالبدی آغاز و در ادامه به مسائل بستر تاریخی دانشگاه میپردازد و همهی اتفاقات در یکدیگر ادغام میشوند.
او که دانشجوی دکتری در رشته “هنر بصری” در دانشگاه آزاد برلین است، کاربری موزه را تلفیقی از ابعاد تاریخی، علمی و انسانشناسانه میداند و نه مردمشناسی، چون معتقد است “مردمشناسی” کلا به قومیتها میپردازد و میگوید: این در حالی است که در موزههای معاصر؛ این اصطلاح به انسانشناسی تعبیر میشود.
بابلیان بررسی وضعیت فضای موزه و ایجاد یک ساختار جدید برای موزه دانشگاه فردوسی مشهد را این طور توصیف میکند: با توجه به استراتژی موجود برای تغییر کاربری بناهای قدیمی به یک مکان عمومی و فرهنگی؛ کلیت طرح توسط مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه متولی اجرائی و با توجه به اینکه فضای ساختمان از ابتدا به عنوان “تعاونی دانشگاه” مورد استفاده بود؛ اقدامات بازسازی بنا، به صورت کاملا زیربنایی انجام شد، تا بنا قابلیت تغییر کاربری داشته باشد و بتواند براساس هویتها و طراحی داخلی و معماری داخلی پیش آمده، قابلیت یک موزه مدرن را به دست آورد.
طراح و مدیر اجرائی موزه دانشگاه فردوسی مشهد اضافه میکند: بنابراین یک کارشناس سازه؛ نخست روی سازهی ساختمان بررسیهای مناسب را انجام داد و پس از آن من به عنوان مدیراجرائی پروژه وارد شده و کار سناریوپردازی و جمعآوری اشیاء و مراحل دیگر مانند طراحی داخلی و گرافیک محیطی را انجام دادم.
او که مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی “انسانشناسی بصری و رسانهای” از دانشگاه آزاد برلین گرفته است، با تاکید بر اینکه انجام چنین کاری به یک دقت جامع بر موضوع نیاز داشت، از انجام بررسیهای محیطی در برخی موزههای کشورهای دیگر مانند المان، فرانسه و ایتالیا خبر میدهد و ادامه میدهد: در بررسیها و تحقیقات پژوهشی خود تلاش کردم تا این اتفاق را بومیسازی کنم، یعنی آن چه که متعلق به این منطقه از کشور ماست، به سمت فرهنگ ما حرکت کند.
وی ادامه میدهد: با توجه به اینکه در این طرح از نظر نشانهشناسی از بُعد رنگ یا فرم، نوعی روایتگوئی انجام میشد، بنابراین در استراتژی انتخاب شیء و نحوهی پرزنت آنها در کنار یکدیگر با هدف انجام یک سناریوپردازی، دقت لازم انجام شد.
تفاوت در ملاحظات فرهنگی فضای موزهای را به وجود میاورد
بابلیان با بیان اینکه ملاحظات فرهنگی ما با دیگر جاها تفاوت دارند، میافزاید: با این وجود باید دیدِ دموکرات را در موزه حفظ میکردیم، به این معنی که مثلا راهرویی را در موزه به نام “راهرو گذار” ایجاد کردیم که دو گالری اصلی موزه را با طراحی هشت ضلعی به واسطه فضای جغرافیایی موزه ایجاد کردیم، این یعنی یک موضوع در دو گالری اصلی، فضای این راهرو را به یکدیگر ربط میدهند، در یک سمت مساله تبدیل اندیشه به نشر و در سمت مقابل اثرگذاری اجتماعی آن اثر در اجتماع نشان داده میشود.
او ادامه میدهد: در ادامهی مسیر این فضای موزهای؛ نقش دانشگاه، در انقلاب، جنگ و حتی شهدای دانشگاه نشان داده شد، یعنی عکسهای پرسنلی موجود از چهرههای دانشگاهی نیز به نمایش درآمدند، به عنوان مثال یکی از آثار جاری در موزه، یک کارت دانشجویی از دانشجوی شهیدی است که در زمان شهادت، این کارت در جیب پیراهن آن بوده و تیر مستقیما از وسط کارت عبور کرده است.
هر اثر انتخابی موزه، نیاز به رمزگشایی دارد
وی با بیان اینکه هر کدام از این آثار نیاز به یک جور رمزگشایی دارد، بیان میکند: فکر میکنم مخاطب با ورود به آن محیط و با توجه به دیدگاه و نوع نگرش خود، خوانشی از آن محتوا میتواند داشته باشد.
او استراتژی اشیای انتخاب شده را نیز در چند دسته، طبقهبندی میکند و میگوید: یک دسته از آثار؛ اشیای مربوط به سیر تاریخیِ استفاده از اشیای اداری و آموزشی دانشگاه است، مانند دستگاه تایپهای قدیمی، سیر پروژکتورها و حتی اشیای مصرفی دانشگاهی، مانند شکل ظروف دانشگاه تا امروز و از سوی دیگر برخی آثار که از طرف خانوادهی شخصیتهای مفاخر یا افراد معتبرِ دانشگاهی، هر کدام در یک ویترین قرار گرفتهاند. همچنین اشیای علمی، مانند قدیمیترین تلسکوپ یا میکروسکوپهای دانشگاه نیزبخشی از آثار موزهای را شامل میشوند.
او در حالت کلی اشیای این موزه را در دو بخش آرشیو موزه که به عنوان یک گنجینه هر از گاهی به صورت چرخشی نمایش داده میشود و از سوی دیگر مجموعهی بزرگ عکس دانشگاه میداند و بیان میکند: کسانی که با ایجاد موزه در دانشگاه برخورد میکنند به طور دائم هر شیء که به این اتفاق مرتبط باشد را هدیه میدهند.
طراح و مدیر اجرائی موزه دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این که تلاش کرده تا اشیای خاطرهانگیز و یادگاری و عکسهای کنگرهها و اتفاقات مختلف را با استفاده از تکنیکهای قدیمی، مانند کاغذهایی با بافت یا تکنیک شیمیایی بازنمائی کند، این کار را عاملی برای ایجاد یک حس نزدیک بین شیء و مخاطب میداند.
این موزه نتیجهی ایدههای به دست امده از موزههای مختلف دنیاست
وی با بیان این نکته که موزههایی که مبنای اطلاعاتی را اساس کار خود قرار میدهند، بیشتر موزههای معاصر هستند، ادامه میدهد: زمانیکه وارد موزه شهر برلین میشوید، فقط اطلاعات میبینید یعنی هیچ شیء دراین موزه نمایش ندارد یا موزه قربانیان جنگ جهانی نیز همین خصوصیت را دارد، در ان موزه فقط عکس و اطلاعات وجود دارد. ما نیز تلاش کردیم تا در این موزه چنین مواردی را به یکدیگر ارتباط دهیم.
او با بیان اینکه تمرکز هر کدام از موزهها روی یک موضوع مانند هنری، شهری یا انسانشناسی است و امکان گرفتم الگو از انها وجود نداشته است، تاکید میکند: براساس دادههای به دست آمده در موزههای دیگر تلاش کردم تا از هر دادهها در این موزهها و حتی پروژههای معاصر ایده گرفته و تلاش کردیم تا از بنیان واندیشههای معاصر استفاده کنم.
به گفتهی وی؛ هیچ کدام از نهادهای ایکوم (کمیته ملی موزهها) و اداره کل میراثفرهنگی در اجرائی و نهائی شدن این طرح کمکی نکردند و کمک مستقل مجموعه زیر نظر دکتر سلمان ساکت، مدیر مجموعه مفاخر و اسناد دانشگاه جمعاوری شده است.
بابلیان موزه دانشگاه فردوسی مشهد را درقالب یک موزهی دانشگاهی میداند که با توجه به دانشگاهی بودنِ آن، یک مجموعهی دولتی محسوب میشود و میگوید: متولیان دانشگاه تلاش دارند تا این موزه عضوی از جامعه موزههای کشور به حساب آید و قدمهایی نیز در رابطه با عضویتها در انجمنهای مختلف بردارند.
وی با بیان اینکه اسناد خطی در قالب فرم دیجیتال نیز تهیه شده و امکان پژوهش روی آنها وجود دارد، ادامه میدهد: کار پژوهش در این زمینه آزاد است و موزه میتواند پذیرای افراد مختلف جامعه باشد و حتی برنامههای بازدید دانشآموزی برگزار شود، از سوی دیگر بازدید عموم به صورت قواعدی که برای ورود به دانشگاه است، امکان پذیر خواهد بود.