سرمقاله
این روزها صنعت خودروسازی ایران در شرایط پیچیده و دشواری قرار گرفته، به طوری که با پارامترهای متعدد تاثیرگذاری در سرنوشت خود مواجه است. از یک سو هزینههای تولید به سبب افزایش نرخ ارز به شکل غیرقابل تصوری بالا رفته و از سوی دیگر تحریم دوباره این صنعت باعث شده تامین قطعات و مواد خارجی با دشواری همراه بوده و حتی در مواردی غیرممکن شود. همه این موارد در حالیست که خودروسازی ایران به دلایل مختلف با بدهیها و معوقات عقب افتاده زیادی به ذینفعان خود مواجه است. در کنار همه این موارد باید کاهش احتمالی بخشی از هرم تقاضا را که احتمال وقوع آن به دلیل کاهش قدرت خرید مشتریان از یک سو و افزایش گریزناپذیر قیمت خودرو از سوی دیگر که غیرقابل انکار است را نیز اضافه کرد. در شرایط فعلی یک سوال اساسی وجود دارد و آن اینکه «خودروسازی ایران که پیش از این همواره به دلیل آنچه تاخیر در توسعه مینامیم مورد انتقاد بوده حالا در مواجهه با مشکلات جدید چگونه باید عمل کند تا بتواند به سلامت از این پیچ خطرناک سرنوشتساز عبور کند؟»
با وجود این شرایط دشوار، اما وجود پتانسیلی عمیق که حاصل تجربیات نیم قرن تولید و فعالیت این صنعت در کشور است، هنوز امیدوارکننده است. در حال حاضر با وجود آنکه همه عوامل توسعهآفرین نظیر جذب سرمایه خارجی و دانش فنی، جذب شریک تجاری صاحب برند و بازار، امکان پیوستن به زنجیره جهانی ارزش خودرو و میسر کردن تولید رقابتی و در کلاس جهانی را غیرممکن ساخته، اما میتوان با تمرکز روی عناصر مهم دیگر توسعه نظیر تحقیق و نوآوری، تلاش در جهت انضباط بخشی مالی به ویژه در حوزه تامین و خرید به گذر از شرایط دشوار فعلی امیدوار بود.
در حال حاضر هنوز نکات و مزیتهای قابل تاکیدی در صنعت خودروسازی ایران وجود دارد که میتوان با تکیه بر آنها تهدید ایجاد شده را حتی به فرصت بدل کرد.
١- وجود نیروی انسانی توانمند که مهمترین عنصر توسعه محسوب میشود در خودروسازی ایران در همه لایهها و ابعاد آن وجود دارد که باید به درستی از آن بهره جست.
٢- تک شرکای خارجی صاحب دانش فنی نظیر برخی شرکتهای چینی و حتی غیرچینی که حاضرند به صورت علنی و غیرعلنی با خودروسازی ایران همکاری کنند در شرایط فعلی به عنوان مزیتی ارزشمند محسوب میشوند. به ویژه آن دسته از شرکت های چینی که به سبب شریک اروپایی خود از دانش فنی قابل توجهی در طراحی و تولید ماژولهای اصلی پلتفرم برخوردارند.
٣- زیرساختهای موثری که پیش از این و در شرایط مساعد در این صنعت ایجاد شده نظیر مختصات قابل توجه بازار تقاضا برای خودروهای ساخت داخل که به ویژه در شرایط فعلی و با کاهش نرخ برابری ارز در وضعیتی است که رقابت خودروهای داخلی در مقایسه با خارجیها را توجیهپذیر کرده است و همچنین وجود خطوط تولید مجهز به عنوان سومین مزیت در شرایط دشوار فعلی قابل تاکید است.
این ۳ مزیت به عنوان ۳ راس مثلثی که من آن را مثلث نجات مینامم، میتوانند خودروسازی ایران را نه تنها از پیچ خطرناک امروز به سلامت عبور دهند، بلکه با تبدیل تهدید ایجادشده به فرصت، مسیر جدیدی برای توسعه صنعت خودروسازی ایران ایجاد کنند. اما نکته مهم شناسایی و باور داشتن مثلث نجات نزد مدیران صنعت خودروسازی و به ویژه دولت به عنوان اصلیترین نهاد متولی این صنعت است. دولت باید برای آنکه خودروسازی ایران را از برآیند و همافزایی این ۳ راس در قالب یک مثلث نجات بهرهمند سازد دست به تغییراتی اساسی در همه عوامل موثر در ایجاد یک فضای مساعد کسبوکار برای خودروسازی ایران بزند. صنعت خودروسازی ایران برای آنکه بتواند از مثلث نجات خود به درستی استفاده کند نیاز به دمیدن روحی تازه در همه ارکان توسعه خود به ویژه در قوانین، نگرش به توسعه و نیروی انسانی دارد. به ویژه نیروی انسانی غیر رانتی که با تسلط بر استراتژی تحقیق و توسعه، مهارت استفاده از ۳ راس مثلث نجات را برای عبور از شرایط سخت امروز آموخته باشد. امروز پرداختن به طراحی و تولید به ویژه ماژول های اصلی قوای محرکه که اصلیترین اجزای پلتفرم هستند خودروسازی ایران را نجات خواهد داد، اما این موضوع تنها از طریق نوعی پوست اندازی در مدیریت و قوانین مرتبط با سرنوشت این صنعت امکان پذیر است. بعبارتی وقت آن رسیده که کاهش قیمت تمام شده خودرو که در دنیای امروز به عنوان یک استراتژی در راس، تمامی فرایندها، اهداف و فعالیتهای یک خودروساز درجه یک را معطوف به خودساخته هدف اصلی صنعت خودروسازی ایران در این روزهای بحران قرار گیرد و روشهای خرید گران جای خود را به تامین اقتصادی و بر اساس تفکر کاهش قیمت تمام شده دهند. همچنین وقت آن رسیده که شرکتهای خودروساز در حذف فعالیتهای غیر مرتبط زیان ده و پرداختن به فرایندهای اصلی سودآور به عنوان تدبیری هوشمند فعال باشند.