فصل سوم
اساسا بخشی از حیات آدمی را «داده» و «عدد» و بخش مهمی را پیام و متن تشکیل میدهد، برای بررسی محتوای آشکار، دوپهلو، مبهم، پنهان و حتی پیچیده در یک متن میتوان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. هیچ تفسیر و تحلیل و پردازش علمی بدون شناخت، تعمق، تامل و تحلیل محتوای عرضهشده امکانپذیر نیست. تحلیل محتوا روش مناسبی برای پاسخگویی به سوالات درون و پیرامون محتوای یک پیام است. به زعم برخی از صاحبنظران، تحلیل محتوا از نظر ماهیت پژوهش، کمی است که از طریق آن محتوای کیفی منابع، مورد بررسی قرار میگیرد و در عینحال روشی عینی است. بنابراین ساختههای ذهنی پژوهشگر نباید در آن دخالت داشته باشد. پارادایم غالب در تحلیل محتوا رویکرد برداشتگرایانه حدسی و تفسیری است. از نکات متفاوت با بسیاری از روشهای کیفی که در تحلیل محتوا خود را نمایانگر می سازد، انعطافپذیری آن است. تحلیل محتوا برای پژوهشگران علوم اجتماعی فرصت هایی را جهت استفاده منظم از فراگیرترین شکل مدارک مربوط به امور انسانی، یعنی محتوای ارتباطات فراهم می آورد. این روش از تکنیک های مربوط به روش اسنادی در پژوهش علوم اجتماعی می باشد. تحلیل محتوا شامل دو نوع کیفی و کمی است. نوع کیفی آن ریشه در پژوهشهای اجتماعی و نوع کمی آن ریشه در پژوهش رسانه دارد. در تحلیل محتوای کیفی دادهها به صورت کلمه یا طرح ارائه میشود که ترسیم، بازنمود و تفسیر نتایج راممکن می¬سازد. موضوع آن میتواند تمامی انواع ارتباط ثبتشده در دست نوشتههای مصاحبهها، گفتمان ها، قواعد مشاهدات، نوارهای ویدئو، مستندات و… باشد. در تحلیل محتوای کمی حقایق از متن به شکل تعداد دفعات، بیان شده، سپس به عنوان درصد یا تعداد واقعی از گروههای مهم ارائه میشود. در این روش به جای گزارش همه جزئیات مربوط به یک مجموعه پیام، ادهها خلاصه میشوند. در این روش از شمارش واحدهای محتوایی استفاده و تلاش میشود تا ویژگی های خاصی در متن اندازه گیری شود. در بررسی های تاریخی تحلیل محتوا، پنج فن گوناگون قابل شناسایی است که عبارتند از: تحلیل مقوله ای، تحلیل سنجش، تحلیل بیان، تحلیل نحوه بیان و تحلیل گفتمان. یکی از موارد تمایز تحلیل محتوا با سایر روشهای پژوهش این است که تحلیل محتوا روشی «غیرمخل» است، چرا که دادهها از قبل وجود دارند. بنابراین، مانند روشهای دیگر نیست که اطلاع آزمودنی از آزمودن منجر به خطا در پاسخ شود. نکته دیگر این است که تحلیل محتوا، مطالب فاقد ساختار را می پذیرد؛ مثلا، برخلاف پرسشنامه که دارای ساختار مشخص برای تحلیل است. در تحلیل محتوا میتوان از هر منبعی برای تحلیل سود برد و پژوهشگر قادر به پیش بینی تمام مقولات تحلیل و چگونگی بیان آنها قبل از گردآوری دادههاست. مراحل کلی انجام پژوهش با استفاده از تحلیل محتوا، همانند روش تحلیل مضمون است (با تفاوتهای اساسی در روش انجام هر مرحله) که در شماره قبل ذکر شد.