سرمقاله
اول باید برنامهریزی کرد. بعد به سمت بازاریابی و تبلیغات رفت و سپس بازار را بخشبندی کرد. یعنی اینکه برای هر محصولی چه بازاری با چه کیفیتی داریم و کسانی که برای ورود به این مراحل آمادگی و تخصص دارند، شناسایی شوند. ضمن آنکه ورود گردشگر خارجی به کشور مرحله مهم دیگری است که البته مقدمات خاص خود را میطلبد و در گرو یکسری تغییرات است. مشخصا گردشگری گردش مالی زیادی به همراه دارد و از این نظر در چند رتبه اول دنیاست، اما مساله این است که در کشور ما گردشگری هیچوقت اولویت نبوده است. اگرچه در دولت یازدهم خیلی جدیتر به آن پرداخته شد، اما در کل مورد غفلت واقع شده است. اهمیتی که گردشگری دارد، این است که ما را از اقتصاد تکمحصولی خارج میکند و وضعیت اقتصادی را بهبود میبخشد. برای افزایش درآمدهای گردشگری باید چند موضوع مهم را در نظر داشت؛ ۱. گردشگران سلایق خاص خود را دارند و با هدف مشخص وارد کشور میشوند که باید این اهداف را شناسایی کرده و از آنها برای جذب و رضایتمندی گردشگر برای اینکه دوباره به کشور باز گردد، استفاده کرد. ۲. اصلاح زیرساختها یعنی احداث هتلها، ساخت جادههای مناسب، تسهیل حملونقل و فراهم ساختن امکانات گردشگری در نقاط مورد نظر. اینها به سرمایه نیاز خواهد داشت و انتظار نمیرود چنین سرمایهای لزوما از داخل کشور تهیه شود. بر همین اساس میتوان از سرمایهگذاری خارجی استفاده کرد. یعنی اینکه به سرمایهگذار تضمین بازگشت داد و فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را برای سرمایهگذاری وی آماده کرد. نمونه این مورد باکو پایتخت جمهوری آذربایجان است که طی سالهای اخیر دچار تحولات بزرگی از نظر گردشگری شده و البته این به لطف ورود سرمایهگذاری خارجی به این کشور است. یعنی این کشور به بازگشت سرمایه ضمانت داده و از سویی فضا را آماده کرده است. ما باید از نظر سیاسی نیز تصویر بدی که از ما نمایش داده شده را پاک کنیم و این هم البته زمان میبرد.