سرمقاله
بارها به مناسبتهای مختلف صاحبنظران حوزه اقتصاد کشور از عدم همراهی دانش و دانشگاهها با صنعت، تولید و تجارت گله کردهاند و بر این اساس برخی از مسئولان ارشد نیز گاه همین موضوع را به عنوان یکی از موانع رشد صنعتی مطرح کرده و حتی توپ را به زمین دانشگاهها انداختهاند، در حالی که ریشه این عدم رفاقت و هماهنگی در جای دیگری است و آن معیوب بودن بستر اصلی تولید و صنعت است، زیرا دو آفت بزرگ تولید و صنعت ما را همواره تحریک کردهاند و هر دو آفت به شروع کسبوکار و تولید باز میگردند آفت اول تکیه صنعت به منابع بانکی و در واقع انتقال ریسک حاصل از ناکامی به صندوق بانک است که در این زمینه بدون تردید مقصر اصلی دولتها بودهاند، زیرا به صورت غیرکارشناسانه و صرفا برای نمایش دادن سوبسیدهای مختلف در قالبهای گوناگون تسهیلات به حوزه صنعت اختصاص دادهاند مانند تبصره ۳ قانون بودجه و مواد مشابه که نتیجه عملی آن، انحراف بسیار زیاد تسهیلات از هدف مورد نظر دولت است و شیرینی این تسهیلات بانکی ارزانقیمت موجب تحریک افراد فاقد تخصص و دانش برای ورود به این عرصه است، در حالی که آگاهانه خطر نامرادی در کار را به صندوق بانک منتقل کردهاند. آنچه در عمل دیده شده که نمود اصلی آن تسهیلات معروف به راهاندازی بنگاههای کوچک زودبازده است، مصرف تسهیلات در امور غیرتولید و هزینه در زمینه خرید املاک و زیورآلات و خودروی لوکس برای گیرنده وام بود. آفت دوم عدم فیلترگذاری علمی برای ورود به عرصه تولید است. جایی که باید مجوزهای تولید به دانشآموختگان تخصصی هر رشته داده شود، بدون دقت در این مساله و به هر متقاضی اختصاص مییافت. چطور میتوان تصور کرد که مجوز تولید مواد شیمیایی به متقاضیانی که فاقد مدرک تحصیلی مرتبط باشند، داده شده است؟ این برآیند بیتوجهی به دو آفت فوق وضعیت نابهسامان امروز است.
در واقع اگر گسستی بین دانشگاه و تولید در کشور وجود دارد نه به علت ضعف سیستم دانشگاهی، بلکه به واسطه عدم نیازی است که نظام تولید به امور علمی حس میکرده است. نکته پایانی اینکه نظام آموزش عالی کشور متخصصان و محققان ارزشمندی را تربیت کرده و آخرین دستاوردهای علمی دنیا را مورد مطالعه قرار داده است، اما دانشآموختگان و تحصیلکردگان فهیم نظام آموزشی همواره با مهجوریت مواجه میشوند. این مساله نه در تولید و صنعت، بلکه در دیگر شئون نیز سرایت کرده و عملا هیچ تحصیلکرده متخصصی در تصمیمگیریهای کشور مورد مشاوره قرار نمیگیرد و حلقهای از افرادی که بیش از ۳ دهه است در مسائل مختلف تصمیمگیری کردهاند باز هم بر اریکه قدرت تکیه زده و میدان به دانشآموختگان دانشگاهی نمیدهند.