و از سوی دیگر چون بازار، بازار رقابتی است، باید قیمتهای مناسب و درخوری تعیین کنیم. اقدام دیگر تلاش برای حضور مستمر در بازار هدف است که لازمه آن گسترش بازار داخلی خواهد بود. اینها جزو وظایف بخش خصوصی است که باید انجام شود، اما در آن طرف دولت نیز وظایفی دارد. برای مثال دولت باید امنیت کاری مناسبی در بازار هدف مثل امنیت سیاسی و اقتصادی ایجاد کند. مشخصا توافقهای چندجانبه به ایجاد این امنیت کمک میکند. فعال بودن سفارتخانهها و بخشهای بازرگانی نیز به این امر کمک میکند. علاوه بر آن تسهیلات صادراتی که همه کشورها برای صادرکنندگان خود لحاظ میکنند، باید مورد توجه باشد. این یعنی حمایت معنیدار از کالاها که به بهبود روند تولید و ایجاد اشتغال کمک موثری میکند. باید بدانیم نرخ ارز مطلوب برای صادرات این است که شناور باشد و بر اساس واقعیت بازار مشخص شود. بر همین اساس از یک سو باید در نظر داشته باشیم که نرخ ارز اگر روندی افزایشی داشته باشد چون بخش بزرگی از مواد اولیه بسیاری از کالاهای ما وارداتی است، اثر معکوسی بر قیمت تمامشده کالای صادراتی میگذارد. بر همین اساس باید توجه داشته باشیم بالا بودن نرخ ارز نه تنها کمکی به صادرات نمیکند، حتی شاید به کاهش برخی مواد اولیه و به تبع صادرات هم منجر شود.