ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، شعارهای انتخاباتی نیز گاهی اوقات در راستای اعاده حقوق زنان است و شاید به همین دلیل هم باشد که برنامههای انتخاباتی و صحبتهای کاندیداها طرفداران یا مخالفانی پیدا میکند. طبق گفتههای کارشناسان، دیدگاه سیاسی زنان حتی گاهی آنقدر اثرگذار است که میتواند رای اکثریت یک خانواده را به سوی خود بکشاند. با این حال آنچه جای بحث دارد، فرصتی است که کاندیداها برای حضور زنان در سیاست و همچنین فضای اجتماعی و اقتصادی به آنها میدهند.
براساس بررسیها، تجربه نشان داده است همزمان با روی کار آمدن دولتها موقعیت و فرصتهای زنان در جامعه تغییر شکل پیدا میکند. مواضع برخی دولتها جایگاه اجتماعی زنان را مستحکم میسازد و برعکس مواضع برخی نیز این جایگاه را ضعیف میکند.
افزایش مشارکت سیاسی زنان
افزایش ۳۰ درصدی حضور زنان برای انتخابات شورای شهر نشان میدهد نگرش دولت به زنان و حضور آنها مثبت بوده است. با این وجود آنچه جای ابهام دارد، آینده اقتصادی و اجتماعی زنان و همچنین تاثیر سیاست بر جایگاه اجتماعی آنهاست. بر همین اساس لازم است در رابطه با زنان به چند سوال اساسی پاسخ داد؛ اول اینکه زنان در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی و همچنین اقتصادی خود چه نقشی دارند و چه زنانی معمولا با نادیده گرفتن این نقش از حق مسلم خود میگذرند؟ چه دیدگاههایی زنان را به انزوا میکشاند و برای خروج زنان از این انزوا چه باید کرد؟ با توجه به اینکه زنان شانس کمی برای کاندیدا شدن در انتخابات دارند، مردان کاندیدا در عوض چه فرصتهایی در اختیار آنها قرار خواهند داد؟ در حال حاضر زنان برای دستیابی به پستهای سیاسی چقدر محدودیت دارند و این محدودیتها چگونه باید برداشته شود؟
قوانین برابر باشد
نسرین فقیهی، کارآفرین و فعال اقتصادی در این رابطه به «کسبوکار» میگوید: وقتی قوانین برای همه برابر باشد و دولت هم حمایت و آن قوانین را اجرا کند، بسیاری از امور به نفع زنان انجام خواهد شد، اما مشکل ما در کشور این است که در قوانین تفاوت نگاه در مورد زن و مرد وجود دارد. برای مثال نگاه جنسیتی به زنان آنان را محدود میکند و از سویی قوانین نابرابر به این نگاه جنسیتی شدت میبخشد.
افزایش ورود زنان به بازار کار
وی با اشاره به اینکه خود زنان نیز در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود حتی بیش از مردان میتوانند اثرگذار باشند، میگوید: در حال حاضر بسیاری از زنان به خودباوری رسیدهاند. اگر قوانین درست ارائه شود و از طرفی سیاستهای دولت بر مبنای این قوانین یکدست باشد، خودباوری زنان نیز افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر محدودیتهای فرهنگی نیز برداشته میشود. البته مردم تا حدی به این درک رسیدهاند که با این محدودیتها مقابله کنند، اما از سوی دیگر خانواده نیز نقش مهمی دارد. فرهنگسازی از خانه شروع میشود و نخستین کسی که میتواند جهشی در نقش زنان ایجاد کند، خود زنان هستند. برای مثال بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاهها زنان هستند، اما خروجی بازار کار غیر از این است. این موضوع البته به خود زنان بر میگردد که هنوز نتوانستهاند آن خودباوری لازم را در خود ایجاد کنند. البته دولت باید با یکسری سیاستها ورودی زنان در بازار کار را افزایش دهد. از سوی دیگر فضای آموزش و پرورش نیز در شکلگیری این فرهنگ نقش دارد. دولتها با آماده کردن این فضا و مستعد ساختن آن برای زنان میتوانند موقعیت سیاسی و اقتصادی زنان را مستحکم کنند.
تغییر فرهنگ مردسالاری در کشور
فقیهی در پاسخ به این سوال که سیاست و تصمیمگیریهای سیاسی چه تاثیری بر موقعیت کارآفرینان زن و همچنین زنان فعال دارد، میگوید: وظیفه مهم دولت این است که فرهنگ مردسالاری را در کشور تغییر دهد. این فرهنگ روی کارآفرینان زن نیز سایه منفی دارد. برای مثال زنانی که کارآفرین هستند در شرایطی که محدودیتهای فرهنگی نسبت به زنان پابرجاست به سختی میتوانند خواستهها و اهداف شغلی خود را تحقق ببخشند.
نگاه جنسیتی از سیاست برداشته شود
این کارآفرین ادامه میدهد: دولتها باید نگاه جنسیتی را بردارند. چه فرقی دارد متقاضی یک شغل زن باشد یا مرد. چرا باید اول مرد انتخاب شود. لازم است نگاه جنسیتی از سیاست هم برداشته شود و موقعیت کار برای آن مهیا باشد. دولتها باید برخی مواقع هم فضا را به خانمها اختصاص بدهند. چرا پشت صحنه و تصمیمگیرندهها خانمها هستند اما در اجرا نقشی ندارند؟ وی با اشاره به مزیت حضور زنان در برخی از عرصهها ادامه میدهد: برای مثال اگر زنان شهردار بودند، نگاه متفاوتی به شهر داشتند.
به گزارش کسب و کار نیوز، شعارهای انتخاباتی نیز گاهی اوقات در راستای اعاده حقوق زنان است و شاید به همین دلیل هم باشد که برنامههای انتخاباتی و صحبتهای کاندیداها طرفداران یا مخالفانی پیدا میکند. طبق گفتههای کارشناسان، دیدگاه سیاسی زنان حتی گاهی آنقدر اثرگذار است که میتواند رای اکثریت یک خانواده را به سوی خود بکشاند. با این حال آنچه جای بحث دارد، فرصتی است که کاندیداها برای حضور زنان در سیاست و همچنین فضای اجتماعی و اقتصادی به آنها میدهند.
براساس بررسیها، تجربه نشان داده است همزمان با روی کار آمدن دولتها موقعیت و فرصتهای زنان در جامعه تغییر شکل پیدا میکند. مواضع برخی دولتها جایگاه اجتماعی زنان را مستحکم میسازد و برعکس مواضع برخی نیز این جایگاه را ضعیف میکند.
افزایش مشارکت سیاسی زنان
افزایش ۳۰ درصدی حضور زنان برای انتخابات شورای شهر نشان میدهد نگرش دولت به زنان و حضور آنها مثبت بوده است. با این وجود آنچه جای ابهام دارد، آینده اقتصادی و اجتماعی زنان و همچنین تاثیر سیاست بر جایگاه اجتماعی آنهاست. بر همین اساس لازم است در رابطه با زنان به چند سوال اساسی پاسخ داد؛ اول اینکه زنان در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی و همچنین اقتصادی خود چه نقشی دارند و چه زنانی معمولا با نادیده گرفتن این نقش از حق مسلم خود میگذرند؟ چه دیدگاههایی زنان را به انزوا میکشاند و برای خروج زنان از این انزوا چه باید کرد؟ با توجه به اینکه زنان شانس کمی برای کاندیدا شدن در انتخابات دارند، مردان کاندیدا در عوض چه فرصتهایی در اختیار آنها قرار خواهند داد؟ در حال حاضر زنان برای دستیابی به پستهای سیاسی چقدر محدودیت دارند و این محدودیتها چگونه باید برداشته شود؟
قوانین برابر باشد
نسرین فقیهی، کارآفرین و فعال اقتصادی در این رابطه به «کسبوکار» میگوید: وقتی قوانین برای همه برابر باشد و دولت هم حمایت و آن قوانین را اجرا کند، بسیاری از امور به نفع زنان انجام خواهد شد، اما مشکل ما در کشور این است که در قوانین تفاوت نگاه در مورد زن و مرد وجود دارد. برای مثال نگاه جنسیتی به زنان آنان را محدود میکند و از سویی قوانین نابرابر به این نگاه جنسیتی شدت میبخشد.
افزایش ورود زنان به بازار کار
وی با اشاره به اینکه خود زنان نیز در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود حتی بیش از مردان میتوانند اثرگذار باشند، میگوید: در حال حاضر بسیاری از زنان به خودباوری رسیدهاند. اگر قوانین درست ارائه شود و از طرفی سیاستهای دولت بر مبنای این قوانین یکدست باشد، خودباوری زنان نیز افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر محدودیتهای فرهنگی نیز برداشته میشود. البته مردم تا حدی به این درک رسیدهاند که با این محدودیتها مقابله کنند، اما از سوی دیگر خانواده نیز نقش مهمی دارد. فرهنگسازی از خانه شروع میشود و نخستین کسی که میتواند جهشی در نقش زنان ایجاد کند، خود زنان هستند. برای مثال بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاهها زنان هستند، اما خروجی بازار کار غیر از این است. این موضوع البته به خود زنان بر میگردد که هنوز نتوانستهاند آن خودباوری لازم را در خود ایجاد کنند. البته دولت باید با یکسری سیاستها ورودی زنان در بازار کار را افزایش دهد. از سوی دیگر فضای آموزش و پرورش نیز در شکلگیری این فرهنگ نقش دارد. دولتها با آماده کردن این فضا و مستعد ساختن آن برای زنان میتوانند موقعیت سیاسی و اقتصادی زنان را مستحکم کنند.
تغییر فرهنگ مردسالاری در کشور
فقیهی در پاسخ به این سوال که سیاست و تصمیمگیریهای سیاسی چه تاثیری بر موقعیت کارآفرینان زن و همچنین زنان فعال دارد، میگوید: وظیفه مهم دولت این است که فرهنگ مردسالاری را در کشور تغییر دهد. این فرهنگ روی کارآفرینان زن نیز سایه منفی دارد. برای مثال زنانی که کارآفرین هستند در شرایطی که محدودیتهای فرهنگی نسبت به زنان پابرجاست به سختی میتوانند خواستهها و اهداف شغلی خود را تحقق ببخشند.
نگاه جنسیتی از سیاست برداشته شود
این کارآفرین ادامه میدهد: دولتها باید نگاه جنسیتی را بردارند. چه فرقی دارد متقاضی یک شغل زن باشد یا مرد. چرا باید اول مرد انتخاب شود. لازم است نگاه جنسیتی از سیاست هم برداشته شود و موقعیت کار برای آن مهیا باشد. دولتها باید برخی مواقع هم فضا را به خانمها اختصاص بدهند. چرا پشت صحنه و تصمیمگیرندهها خانمها هستند اما در اجرا نقشی ندارند؟ وی با اشاره به مزیت حضور زنان در برخی از عرصهها ادامه میدهد: برای مثال اگر زنان شهردار بودند، نگاه متفاوتی به شهر داشتند.