سرمقاله
در مفاهیم اقتصادی، تولید ناخالص داخلی و مالیات با یکدیگر ارتباط معناداری دارند. استاندارهای جهانی بیانگر آن بوده که نسبت دریافت مالیات در یک کشور باید به میزان ۲۵ درصد از کل تولید ناخالص ملی باشد. اما در ایران با وجود گستردگی معافیتهای مالیاتی و سایر ملاحظات، نسبت مالیات به میزان ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی نیز مطلوب است. اما متأسفانه به دلیل فرار مالیاتی در کشور این نسبت در حال حاضر حدود ۴ درصد است.
مالیات ابزاری مهم در جهت تحقق عدالت، سلامت، بهداشت و بالابردن سطح فرهنگ در کشورهاست. با اعتبار حاصل از مالیات بسیاری از پروژه های نیمه تمام کامل میشود و دیگر از کسری بودجه های سالیانه خبری نیست. در حال حاضر تنها فروشگاهها و شرکتهای رسمی مالیات خود را پرداخت مینمایند و فرار مالیاتی گسترده در کشور وجود دارد.
در حال حاضر هر ساله میلیاردها تومان فرار مالیاتی در نظام اقتصادی ایران صورت میگیرد. باید تکلیف افراد و نهادهایی که مالیات نمیدهند، مشخص شود، زیرا نمیشود که مردم عادی و فعالان اقتصادی مالیات خود را بپردازند، اما برخی به هر دلیلی از زیر این کار در بروند، سالهاست که این موضوع در جریان است، اما متاسفانه کاری برای اصلاح انجام نشده است، حال باید دید که چه زمانی دولت میخواهد به این فرارهای مالیاتی ورود کرده و آنها را سروسامان د هد.
در صورت عدم پرداخت مالیات هر بنگاه اقتصادی، سهم هزینههای آن بنگاه بر دوش دیگر تولیدکنندگان خواهد بود. عدالت اجتماعی در این روند دچار اختلال خواهد شد و نمیتوان انتظار داشت تولید بر اساس واقعیتهای اقتصادی پیشروی کند. همچنین اگر بنا بر معافیت مالیاتی باشد، این معافیت باید بعد از ارائه اظهارنامه مالیاتی از سوی اداره مالیات تشخیص داده شود.فضای غیررقابتی اقتصاد را دچار آسیبهایی جبرانناپذیر میکند که مسوولان نباید اجازه گسترش آن را دهند. یکی از راهکارهای این روند دریافت مالیات از همه تولیدکنندگان و در پی آن پرداخت کمکهای مالی در ردیف بودجه نهادهای مربوطه است.