سرمقاله
مهمترین شاخص اقتصاد هر جامعه صادرات آن است زیرا به کمک آن میتوانیم حاصل کار و تولید را به فروش رسانده و درآمد آن را در کشور مصرف کنیم، در کشور ما تقریباً همه نیازهای اقتصادی بر پایه نفت تأمین میشود، به همین دلیل اهمیت زیادی برای صادرات در نظر گرفته نشده است. البته در سالهای اخیر که اوضاع صادرات کمی بهبود یافته، صادرات مورد توجه قرار گرفته است و این موضوع هرگاه که مشکلی برای فروش یا کاهش قیمت نفت ایجاد شود، تکرار میشود.
فرصت های بیشماری در صادرات غیرنفتی داریم که متاسفانه به آنها توجهی نمی کنیم. و در واقع این سوال مطرح می شود که چرا باید صادرات غیرنفتی ما تا این حد به پتروشیمی وابسته باشد و اصولا مگر صنعت پتروشیمی ما بدون خوراک ارزان و سوبسید پنهانی که با خوراک ارزان دریافت میکند توان رقابت در بازارهای جهانی را دارد؟
مهمترین مسئله صادرکنندگان در این بخشها تأمین سرمایه است، برای تأمین سرمایه، فعالان این بخش نیازمند حمایت دولت و نظام بانکی هستند در مقابل، هر روز بر مشکلات صادرکنندگان افزوده میشود به عنوان نمونه چالشی که برای رفع تعهدات در پیمان ارزی وجود دارد یا تفاوت نرخ ارز در بازار با در پیمان ارزی باعث میشود هزینههای صادرکننده افزایش یابد، زیرا در شرایطی که تورم داخلی به ۴۶ درصد میرسد، ارزش ارز صادراتی بالا نرفته که بتواند این رقم را جبران کند.
با نگاهی به صادرات ترکیه می توان گفت که این کشور حجم قابل توجهی ازقطعات و ابزارآلات صنعتی صادرمی کند این در حالیست که تا ۳۰ سال قبل چنین صنایعی دراین کشور پا نگرفته بودند.
سیاست های اقتصادی در بخش صادرات غیرنفتی را می توان خام فروشی نامید. به عبارتی ما از منابع و خوراک ارزان خود به صنایع وابسته به نفت مثل پتروشیمی هدیه می دهیم و این صنایع محصولات خود را به بازارهای جهانی صادر می کنند.