به گزارش کسب و کار نیوز، مدیر یکی از شرکت های نوپا می گوید: «بانکها در خصوص پرداخت تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان بیش از حد سختگیری میکنند. بیشتر شرکتهای دانشبنیان توان مالی بالایی، جهت تامین اعتبار و سپردهگذاری جهت ضمانتهای بانکی ندارند و همین موضوع آنها را در رقابت با واردکنندگان دچار مشکل میکند.»
وی گفت: شرکتهای دانشبنیان تولیدی، نیاز به حمایت بیشتر مسئولان دارند و نیاز است قوانین مالیاتی و بیمهای جهت تسهیل در امور تولیدی اصلاح شوند.»
این فرد با بیان اینکه «باید راهکار مناسب برای توسعه زنجیره تامین مواد اولیه برای تولیدکنندگان داخلی فراهم بشود»، ادامه داد: باید فرآیند امور گمرکی مواد خاص و بهرهگیری از معافیتهای گمرکی جهت واردات تسهیل و همچنین سازوکار مناسب بانکی، جهت انجام امور ارزی شرکتهای دانشبنیان مهیا شود.
«کسب و کار» در گفتگو با یک کارشناس، مشکلات شرکت های دانش بنیان در اخذ تسهیلات را بررسی می کند.
دانش بنیان ها در گیر و دار اخذ تسهیلات
امید هاشمی، معاون مرکز نوآوری و تحول دیجیتال اتاق بازرگانی تهران
سختگیری بانک ها برای ارائه تسهیلات به شرکت های دانش بنیان، یک مساله طبیعی است و اگر غیر از این بود، غیرطبیعی بود زیرا بانک ها موسسات خصوصی هستند و یک موسسه خصوصی سهامدار و ذی نفع دارد؛ از سهامداران عمده تا سهامداران خردی که بسیاری از آنها در بورس نیز هستند. تصمیم گیری یک بنگاه اقتصادی برمبنای اهداف استراتژیک و منافع ذی نفعان آن است. ما نمی توانیم به یک بنگاه اقتصادی دستور بدهیم که به جای سود ۱۲ درصد، از تسهیلات گیرندگان بهره ۶ درصدی بگیرد. این سیاست از بیخ غلط است. ما نمی توانیم به یک بانک دستور بدهیم؛ بانکی که سهامداران بسیاری دارد و در آخر دوره مالی خود در مجمع باید صورت سود و زیان خود را تصویب کند. بانک (چه خصوصی و چه دولتی) در شرایط سخت اقتصادی برای اینکه سودآور شود، یک سری استراتژی ها و راهبردها را در پیش می گیرد. به طور مثال بانک براساس آنالیز ریسکی که کرده، تصمیم می گیرد که در حوزه لیزینگ وارد شود یا خیر و به بنگاه های کوچک تر وام بدهد یا بنگاه های بزرگ تر.
در این میان، دولت که به دلایل گوناگون از روی بی کفایتی نمی تواند منابع دولتی را تزریق کند (یا حیف و میل شده یا بیش از حد توان وعده داده) بانکی را که باید با این سیستم ها سود و زیان خود را تعیین کند، ملزم کرده که برای تسهیلات دهی به شرکت های دانش بنیان، ضمانتنامه از آنها نگیرد. این جمله به زبان عادی یعنی بانک ضمانتنامه نگیرد، ولی به زبان بانکی یعنی این بنگاه اقتصادی از ابزار مدیریت ریسک چشم پوشی کند. تمام این حرف ها در پایان در صورت سود و زیان بانک ها می نشیند.
هرچند بانک در ظاهر با چنین مساله موافقت کند؛ ولی این کار در تناقض با مصوبه هیات مدیره اش است و نمی تواند آن را اجرا کند زیرا اگر آن را اجرا کند در مجمع مشکل ایجاد می شود. این سیاست از بیخ غلط است.
اگر دولت منابعی را از محل بودجه های خود دارد، باید صرف ارائه تسهیلات به شرکت های دانش بنیان کند، ولی به بانک های دولتی و خصوصی نمی تواند امر و نهی کند. در این میان هرچند بانک به دلیل ملاحظات سیاسی و پشت پرده، در ظاهر بپذیرد که بدون ضمانتنامه یا با شرایط آسان به شرکت های دانش بنیان تسهیلات بدهد؛ اما در اجرا ابزار خود را دارد و باید ریسک و قدرت بازپرداخت وام را تحلیل کند و جایی که نرخ کاهش ارزش پول روی ۴۰ درصد است، نمی تواند با بهره ۱۲ درصد وام بدهد. به عبارتی زمانی که بانک مشتریانی دارد که تضمین بازگشت سرمایه با سود بالا را می کنند، نمی تواند به یک مشتری پرریسک مثل یک شرکت دانش بنیانِ نوپا وام بدهد.
راه تامین مالی شرکت های دانش بنیان از طریق امر و نهی دولت به بانک ها بابت دادن وام های ارزان قیمت نیست. بانک ها با شرکت های بزرگ کار می کنند که وام های کلان می گیرند و قابلیت بازپرداخت بالا دارند.
در بسیاری از کشورها مدل های تامین مالی شرکت های نوپا از مسیر شرکت های بزرگ می گذرد؛ یعنی شرکت بزرگی وام هزار میلیاردی از بانک می گیرد و در سیاست گذاری بانک نوعی مشوق برای آن شرکت ایجاد می شود که آن شرکت روی شرکت دانش بنیان سرمایه گذاری کند نه اینکه وام بدهد.
اگر آن شرکت بزرگ روی شرکت دانش بنیان سرمایه گذاری کرد نهایتا دولت از بخشی از مالیات آن شرکت به عنوان تهاتر مالیاتی با فعالیت های سخت¬توسعه چشم پوشی می کند.
در این میان ما از ابتدا راه را اشتباه رفته ایم و راهکار اشتباه انتخاب کرده ایم و دائما به مشکل می خوریم و فکر می کنیم اجرای این سیاست مشکل دارد.
در این میان نهادهای دولتی همچون صندوق نوآوری و شکوفایی هرچند تلاش می کنند که در جریان تسهیلات دهی به شرکت های دانش بنیان کمک کنند اما تنها به شرکت های دانش بنیان خردی که وام های اندک نیاز دارند کمک می کنند. صندوق نوآوری نمی تواند به شرکت دانش بنیانی که می خواهد فعالیت های توسعه صادرات انجام بدهد و تولید خود را چند برابر کند و به طور مثال به وام ۱۰۰ میلیارد تومانی نیاز دارد کمک کند.