سرمقاله-
طی دو سال گذشته، قیمت ارز تحت تاثیر دو عامل ریزشی یا صعودی بوده است؛ نخست عامل واقعی که میزان عرضه و تقاضای ارز بوده و دیگری تحت تاثیر انتظارات تورمی و هرچه به امروز نزدیک تر شده ایم، نقش انتظارات قوی تر و اثر میزان عرضه و تقاضا کمتر شده؛ یعنی با کاهش شدید ذخایر ارزی بانک مرکزی، قدرت فعال شدن و دخالت بانک مرکزی در این بازار کمتر شده و انتظارات تورمی در جامعه یکه تاز بوده است؛ به طوری که دلار در چند ماه پیش با اوج گیری انتظارات به کانال ۳۴ هزار تومان هم وارد شد. در این زمان، بانک مرکزی منفعل بود؛ هرچند مدعی بود که این انفعال جزو سیاست هایش است؛ اما در واقع به دلیل محدودیت ذخایر بود.
اینکه چرا انتظارات اوج گرفته و دوباره کاهش یافته است، باز برمی گردد به اینکه مردم نسبت به آینده خوش بین باشند یا بدبین و دوم اینکه ارزش پول آنها در آینده کاسته خواهد شد یا خیر. اگر مردم انتظار داشته باشند که در آینده مشکلاتی ایجاد شود، تحریم ها برداشته نشود، روند رکود اقتصادی به همین شکل ادامه پیدا کند و تورم هم به دنبال آن افزایش یابد، طبیعی بود که مردم هجوم می آوردند تا سرمایه های نقدی خود را به سرمایه های قابل اتکاتر مانند سکه، ارز، طلا، خودرو و… تبدیل کنند. این خوش بینی و بدبینی ارتباط مستقیم با برداشتن تحریم ها و فروش نفت و تجارت کالا داشت و تحریم هم مرتبط با نتایج انتخابات آمریکا بود. تلاطم های نرخ دلار و مقاومت های رو به پایین آن تاکنون به دلیل اتفاقاتی است که در آمریکا رخ داد و تا ۶ ژانویه که نتایج آن تایید نهایی شد باز هم انتظار این بود که تحریم ها ادامه پیدا کنند به همین دلیل تلاطم هایی بود؛ ولی هرچه به ۲۰ ژانویه یعنی مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید آمریکا نزدیک می شویم به شرط اینکه هیچ اتفاق تازه ای در حوزه سیاسی رخ ندهد، خوش بینی مردم بیشتر می شود و به نظر می رسد که مردم با عجله موجودی ارزی و طلای خود را به بازار عرضه می کنند. پس قیمت پایین می آید.
اینکه رئیس دولت گفته که نرخ دلار را تا ۱۵ هزار تومان می رساند، امری بعید است. اگر دلارهای بلوکه شده در عراق و کره جنوبی آزاد شود، ممکن است دولت موقتا بتواند این کار را بکند؛ ولی در بلندمدت تا زمانی که روند مبادلات تجاری ما عادی نشود یعنی تحریم ها کامل برداشته نشوند و تهدیدات و تنش های منطقه ای فروکش نکنند رونق اقتصادی ایجاد نمی شود.
اگر رونق اقتصادی ایجاد نشود، باز هم تجارت ما در آینده به هر دلیل دچار مشکل می شود. در این میان با وجود اختلافات سیاسی داخلی و در اصل بازگشتن «بایدن» به برجام هنوز ابهام است.
به همین دلیل بلافاصله بعد از آغاز به کار «بایدن» چون مذاکرات با پیش شرط هایی از سوی ایران و آمریکا مواجه می شود بازار ارز دچار ابهام شده و بعد از چند روز روند کاهشی آن متوقف می شود؛ اما افزایش یافتن نرخ و میزان آن برمی گردد به اینکه تحریم ها به طور کامل برداشته شوند یا در مسیر چانه زنی های ایران و آمریکا بیفتد. اگر به تعویق بیفتد، دوباره روند افزایشی آغاز خواهد شد.
نرخ دلار در حال حاضر تحت تاثیر اتفاقات سیاسی است که در آینده رخ خواهد داد. فعلا چون انتظارات بر برداشته شدن تحریم ها بلافاصله بعد از روی کار آمدن بایدن است با این تصور، خوش بینی نسبت به آینده باعث کاهش قیمت ها شده است.
با فرض اینکه مذاکرات دو کشور در روند چانه زنی قرار بگیرد و تنش شدید نشود روند افزایش قیمت دلار ملایم خواهد بود. از آن طرف کشورهای منطقه بدشان نمی آید مشکلاتی در این روند ایجاد کنند. اگر هیچ کدام از اتفاقاتی که منطقه را تنش آلود کند به وقوع نپیوندد، مدتی طول خواهد کشید تا میان ایران و آمریکا توافقی صورت بگیرد. در این فاصله قیمت ارز یا رو به پایین متوقف می شود یا به مرور و خیلی آرام افزایشی خواهد بود.