یکی از دلایل اصلی که باعث اصلاحات مداوم بورس شده، ورود خیل جدید سهامداران جدید بورسی است که بدون تجربه و آگاهی صرفا با ایجاد جوی که در ۴ ماهه ابتدای سال حاکم شده بود، نقدینگی خود را وارد این بازار کردند. دلیل دوم برای اصلاحات مداوم توجه به این نکته است که زمانی که تقاضا بیش از اندازه افزایش پیدا می کند و تناسب خاصی با ارزش ذاتی و ارزش روز سهام ندارد، قیمت سهم بالا می رود و این همان اتفاقی است که در ماه های ابتدایی سال دیدیم اما در مقابل برخی سهامداران زمانی که سهام آنها در نقطه سود مناسبی بود و در ماه های مرداد و شهریور ترجیح دادند که از بازار خارج شوند. در این میان بیشترین ضرر متوجه کسانی شده که تازه و بدون مطالعه و بدون در نظر گرفتن ریسک های مترتب بر سرمایه گذاری وارد شدند.
در حال حاضر دلایل ساختاری برای اصلاح قیمت درون قیمت و بورس موجود است؛ اما برای پیشگیری از این وضعیت باید مردم با آگاهی وارد شوند. از طرفی در ماه های ابتدایی سال، سیگنال فروشی هایی انجام می شد مثلا همه را تحریک می کردند روی یک سهم تمرکز کنند و قدرت نقدینگی باعث می شد که سهم حرکت کند. با حرکت سهم پیش بینی فرد به وقوع می پیوست و به اثبات می رسید که آن پیش بینی کننده درست می گوید و پول های بیشتری روانه سهام خاصی می شد؛ غافل از اینکه کسانی که مُبلغ این سهام بودند خودشان آن سهام را فروخته اند.
در همین شرایط کنونی بازار دولت مجددا صحبت از عرضه صندوق ETFهای بعدی می کند، در صورتی که این موضوع را باید یادآوری کنند که سرمایه گذاری در بورس به منزله کسب سود تعیین شده در یک بازه زمانی کوتاه نیست.
دولت به عنوان بزرگ ترین رکن اثرگذار بر بورس وظیفه داشت و دارد که به تکالیف قانونی خود عمل کند. در عرضه ETF هرچند شکل ظاهری این بود که ما داریم سهام دولت را عرضه می کنیم اما اصل ماجرا که این بود که مدیریت و کنترل را از دست دولت دربیاورد، مغفول واقع شد و این موضوع یکی از نواقص کار است. هرچند این مساله با این میزان کسری بودجه که برای ۱۴۰۰ داریم، در بلندمدت جبران و مطمئنا این انتظارات برآورده می شود و نباید دید کوتاه مدت به بازار داشت. در بازه کوتاه مدت یک هفته آینده بازار متعادل خواهد بود.