کارآفرینی دوای درد بیکاری

نازیلا نورفردی، فعال اقتصادی

کارآفرینی دوای درد بیکاری

یکی از بخش‌های اقتصادی که در دوران بحران اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری می‌توان روی آن حساب ویژه ای باز کرد، کارآفرینی است. شاید این تلقی در جامعه و مخصوصا صاحبان فکر و سرمایه وجود داشته باشد که در این دوره تحریم و کرونا اقتصاد کشور را به خود مشغول کرده است دیگر توان آفرینش کار وجود ندارد ولی باید گفت که پژوهش‌های اقتصادی مختلف این ایده را رد کرده‌اند و برعکس بر این مساله تاکید دارند که کارآفرینی در دوره‌های این چنینی رشد بیشتری داشته است.

در تعدادی از پژوهش‌های اقتصادی به «اثر ناچاری» در اقتصاد اشاره می‌کنند که افراد، کسب و کارهای خرد و کلان و دولت‌ها در بحران‌هایی که برای آنها به وجود می‌آید بر اثر فشار و به تعبیری ناچاری دست به کارآفرینی می‌زنند. از این دیدگاه کارآفرینان، افرادی هستند که فرصت‌ها را درک می‌کنند، خلاءها را می‌بینند و با نگاه جستجوگرانه در پی شکار فرصت‌ها هستند.

برای فهم بهتر این موضوع باید به سراغ اصول پایه‌ای کارآفرینی برویم. کارآفرینی، فرآیند توسعه کسب و کاری است که با یک ایده نوپا، از صفر شروع می‌شود و به مرحله اجرایی می‌رسد تا به یک کسب و کار سودده تبدیل شود. در این دوره باید به «فرآیند» بودن کارآفرینی و از «صفر» شروع کردن آن توجه داشت. البته باید توجه کرد که این فرآیند همواره با پذیرش «ریسک» در زمینه‌های مختلف همراه بوده است و در نهایت به معرفی یک محصول و یا نوعی خدمت جدید به جامعه منتهی می‌شود.

به احتمال زیاد در اطراف خود با افرادی مواجه شده‌اید که از بستر اینستاگرام برای فروش محصولی استفاده کرده‌اند و به سود قابل قبولی نیز رسیده‌اند. یا از تماس افرادی که به سراغ فروش شبکه‌ای رفته‌اند معذب شده‌اید. این کسب و کارهای خرد نتیجه همان فشار اقتصادی است که به جامعه وارد شده و آنها برای منافع خود دست به اقداماتی از جنس کارآفرینی زده‌اند.

بیکاری وجوه مختلفی دارد و بخشی از آن که بیشتر از باقی حوزه‌ها باعث رنجش خاطر جامعه و بسیاری از بیکاران شده است حجم بالای تحصیل کرده‌های بیکار است..  وقتی پای صحبت صاحبان کسب و کارهای خرد و کلان بنشینید یک تجربه مشترک را همه بر آن تاکید دارند و آن چیزی نیست جز اینکه فارغ التحصیلان دانشگاهی حتی وقتی از بهترین دانشگاه‌های کشور خارج می‌شوند هیچ شناختی نسبت به فضای کار ندارند و وقتی وارد فضای کار می‌شوند تازه باید از ابتدا مناسبات کار مخصوصا در بخش‌های صنعتی را به آنها بیاموزند. بحث مهارت آموزی در مدرسه و دانشگاه همواره مورد تاکید صاحب نظران این حوزه بوده و هست و در فرآیند تولید نیز این نیاز بیش از پیش خود را نشان می‌دهد.

نیروی متقاضی کار با فرآیند کار که اصلی‌ترین مولفه برای یک فرد شاغل محسوب می‌شود آشنا نیست و بسیاری از کسب و کارها به همین دلیل دچار افول می‌شوند. خوشبختانه یک دهه است که بحث مهارت آموزی در جامعه جدی‌تر گرفته می‌شود و دیگر مدرک، فرد جویای کار را به شغل نمی‌رساند و این مهارت است که اولویت دارد. چه خوب بود اگر زودتر از این دوره در مدرسه و دانشگاه فکری به حال این ماجرا می‌شد.

این پدیده یک وضعیت دوگانه را به وجود آورده است. ترکیبی از تهدیدها و فرصت‌های مختلف. فارغ التحصیلان دانشگاه با اینکه مهارت‌های کار کردن را کمتر دارند ولی این توان را دارند که با اندک زمان و هزینه آماده فرآیندهای کارآفرینی شوند. شاید ورود آن بخش از نیروی کار که در دانشگاه‌ها حضور نداشته و توان استفاده از ابزارهای جدید را کمتر داشته باشد به بحث کارآفرینی سخت‌تر از فارغ التحصیلان دانشگاهی باشد.

باید بپذیریم که بخش دولتی حتی اگر تمام ظرفیت خود را به فارغ التحصیلان دانشگاهی اختصاص بدهد باز هم بخش قابل توجهی از آنها بیرون خواهند ماند و آن بخشی هم که جذب بخش دولتی می‌شوند شاید نتواند با رویکرد کارآفرینانه دست به ایجاد اشتغال بزنند. پس چه باید کرد؟ یک راهکار ساده بخش مهمی از مسائل را حل خواهد کرد. بخش‌های غیردولتی با صرف یک هزینه محدود و پذیرش ریسک از توان این بخش از نیروی انسانی کشور استفاده کرده و با آموزش‌های کارآفرین به این گروه که بخش قابل توجهی را تشکیل می‌دهند برای حل بحران اشتغال قدم‌هایی را بردارد. فارغ التحصیلان دانشگاه شاید قدرت و سرمایه لازم برای ایجاد کسب وکارهای مختلف را نداشته باشند. اما گروه‌های مختلفی که به منابع دسترسی دارند می‌توانند از این ظرفیت استفاده کنند. مقدمات آن پذیرش ریسک، آموزش به نیروی انسانی و اعتماد به ایده‌های کارآفرینانه آنها است. بعد از این مرحله است که در صورت موفقیت، می‌توان به سراغ دولت رفت تا با سیاست‌های حمایتی خود به گسترش کسب و کارهای مولد و با ثبات کمک کند.

همچنین مطالعه کنید:

از بلاتکلیفی معاونت علمی ریاست‌جمهوری تا ایجاد معاونت جدید فناوری و نوآوری در وزارت علوم

“ارتقای ‌اقتدار ملی”، “تولید ثروت و افزایش کیفیت زندگی مردم از طریق افزایش توانمندی‌های فناوری …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.