شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، بابک دین پرست، معاون اقتصادی وزیر کشور در این رابطه گفت: ۴۶ هزار واحد تولیدی در شهرکهای صنعتی کشور مستقر هستند که از این تعداد ۹۸۰۰ واحد یعنی حدود ۲۲ درصد غیرفعال هستند. به گفته وی، ۴۰ درصد واحدهای فعال با ظرفیت کمتر از ۵۰ درصد، ۲۳ درصد با ظرفیت ۵۰ تا ۷۰ درصد و ۳۴ درصد با ظرفیت بالای ۷۰ درصد مشغول به فعالیت هستند. در حال حاضر بسیاری از واحدهای تولیدی از کمبود نقدینگی شکایت دارند اما کارشناسان اقتصادی میگویند مسئله اصلی تامین منابع مالی نیست بلکه ثابت ماندن تقاضای داخلی باعث شده است تا این واحدها نتواند محصولات تولیدی خود را در بازار بفروشند. در حال حاضر بسیاری از واحدهای تولیدی از کمبود نقدینگی شکایت دارند اما کارشناسان اقتصادی میگویند مسئله اصلی تامین منابع مالی نیست بلکه ثابت ماندن تقاضای داخلی باعث شده است تا این واحدها نتواند محصولات تولیدی خود را در بازار بفروشند.
برخی کارشناسان اقتصادی با ابراز نگرانی از وضعیت صنایع داخلی میگویند که برخی از صنایع داخلی که از تکنولوژی روز بهره مند هستند و امکانات بیشتری دارند شاید بتوانند در رقابت با همتایان خارجی خود در بازارهای بینالمللی موفق شوند و سهمی به دست آورند اما عمده واحدهای تولیدی در صورت ادامه این وضعیت، باید در انتظار تعطیلیهای زودرس بمانند و پرداخت وام تنها تعطیلی آنها را برای مدتی به تاخیر خواهد انداخت.
ابزارهای جدید برای رونق تولید
آلبرت بغزیان، اقتصاددان
برای حل مشکلات واحدهای تولیدی می بایست از ظرفیت های جدید بوجود آمده در بازارها استفاده کرد. با وجود آگاهی نسبت به وابستگی رشد اقتصادی به تولید اما همچنان این بخش از مشکلات بسیاری رنج می برد. حل مشکلات فعلی در گروی رفع مشکلات تولید و تکیهبر توانایی های داخلی است. در تحریمهای قبل نیز تجربه نشان داد که با بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی می توانیم تا حدودی مشکلات را کاهش دهیم. بنابراین باید به فکر استفاده از ظرفیت به عنوان مثال بازار سرمایه برای رونق تولید باشیم.
از طرفی دیگر بانک ها نیز باید به کمک تولید بشتابند. بانک ها باید تولیدکننده را حمایت کنند و این افراد را نه در مقابل خود بلکه در کنار خود داشته باشند. تسهیلات باید به سهولت به دست تولید داخلی فبرسد. سختی ها و موانع پیش رو باید برداشته شود. اینکه واحدهای تولیدی بسیاری تعطیل و یا در آستانه تعطیلی قرار گرفته اند جای بسی تاسف دارد. با گران شدن نرخ ارز، فروشندگان مواد اولیه هزینه را به صورت نقد دریافت میکنند و تولیدکنندگان دیگر نمیتوانند به صورت اعتباری خرید کنند، از طرفی تامین سرمایه در گردش از طریق بانکها با توجه به سود بالای این تسهیلات نتوانست گرهی از مشکلات واحدهای تولیدی را باز کند.
وظیفه اصلی بانکها این است که به کمک تولید بیایند و مشکلات تولیدکنندگان را حل کنند، اما متأسفانه بانکها بیشتر به دنبال سود هستند تا کمک. به همین دلیل پیشنهاد میشود تا سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی را از طریق ابزارهای جدید بازار سرمایه انجام دهیم. روشی که ازیکطرف میتواند سرمایههای سرگردان را جذب کند و از طرفی این سرمایهها را به سمت تولید هدایت کند. استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه در تأمین مالی شرکتهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی، نکته مهمی است که معمولاً به آن توجهی نمیشود بهخصوص در شرایطی که این بازار سرمایه هم برای مردم تا حدودی جاافتاده و مردم تمایل دارند که سرمایههای کوچک خود را در این بازار سرمایهگذاری کنند.