به دلایل بسیاری سهم رشد اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی به زیر یک درصد حتی بیشتر هم سقوط خواهد کرد. اقتصاد ایران در چند دهه اخیر به دلیل لختی و کندی بسیار شدید همچنان شاهد کاهش سهم خود از اقتصاد جهانی است. سیاست انزوای ایران در چند سال اخیر، تحریم ها و پسابرجام متاسفانه زمینه را برای کاهش رشد اقتصادی کشور فراهم کردند. همچنین مشکلاتی نیز در درون اقتصاد ایران وجود دارد. زیرساخت های اقتصادی محکم نیست و بستر استحکام آن نیز فراهم نمی شود.
حتی در دوران پهلوی نیز اقتصاد ایران تنها رونمای خوبی داشته در در باطن همان اقتصاد کند را داشته ایم. بنابراین منطقی است که سهم اقتصاد ایران به زیر یک درصد و حتی کمتر نیز تنزل پیدا کند. اما در رابطه با کوچک شدن دوباره شش درصدی اقتصاد ایران باید اشاره شود که تا حدودی این تخمین قابل پیش بینی نیست. عبور از این شرایط و برنامهریزی و سیاستگذاری برای اقتصاد در سال ۹۹ نیازمند واکنش درست در موقعیت کنونی با حکمرانی هوشمندانه و سپس با توجه به نتایج حاصل شده تعریف چشمانداز برای سال آینده میسر میشود.
هرچند بحران کرونا می تواند به این پیش بینی دامن بزند اما چون تاریخ دقیقی برای پایان بحران کرونا وجود ندارد باید دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد و شاید این رقم حتی بیشتر از رقم اعلام شده باشد.اگر کرونا مهمان دو یا سه ماهه در ایران بود می توانست اثرات کمتری را برای اقتصاد ایران داشته باشد. اما با توجه به اعلام مسئولان مبنی بر اینکه این مهمان ناخوانده همچنان تا پاییز بلکه تا زمستان در کشور وجود دارد باید بخش زیادی از منابع تولیدی صرف کرونا شود. این موضوع موجب توقف برنامه های توسعه ای خواهد شد که کاهش درآمدهای نفتی نیز به آن دامن خواهد زد. کسری بودجه شدید دولت، کاهش درآمدهای دولت از منابع مالیاتی هم که سالهاست با اقتصاد ایران همراه هستند که همین عوامل موجب کوچک و کوچکترشدن اقتصاد کشور خواهند شد.