به گزارش کسب و کار نیوز، به گفته کارشناسان یکی از مشکلات نبود آمار موثق و قابل استناد در حوزه تجارت الکترونیک است. وقتی امروز در دنیا در مورد تجارت الکترونیک صحبت می کنیم تجارت الکترونیک به عنوان یک زیرساخت توسعه ای به حساب می آید و از آن به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی کشورها یاد می شود. شاخص کل کالاهای فروخته شده آنلاین به کل خرده فروشی ها در کشور حداکثر ۲ درصد است که در مقایسه با سایر کشورها ناچیز است. این درحالی است که این شاخص در چین حدود ۲۵ درصد و میانگین جهانی این عدد در جهان بالای ۸ درصد است.
ظرفیت بورس برای تامین سرمایه کسب و کارهای اینترنتی
به گفته کارشناسان اولین و مهم ترین دلیل عقب ماندگی تجارت الکترونیک ایران، کم بودن میزان سرمایه گذاری انجام شده روی کسب و کارهای حوزه تجارت الکترونیک است. شاید بالای ۳۰ هزار فروشگاه اینترنتی که مجوز ای نماد دارند در ایران فعالیت می کنند. این عدد برای ایران عدد زیادی به نظر می رسد. مشکل این است که این کسب و کارها بسیار کوچک و پراکنده و تعداد زیادی از آنها کسب و کارهای خانگی هستند. چرا کسب و کارهای بزرگ تجارت الکترونیک در ایران نداریم؟ بزرگ ترین دلیل این است که کل مبلغ سرمایه گذاری شده در حوزه تجارت الکترونیک در ایران از تاریخ به وجود آمدنش تا امروز کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار است.
سرمایه گذاری انجام شده در حوزه تجارت الکترونیک در سایزهای بزرگ توسط بازیگران و سرمایه گذاران خارجی و بین المللی انجام می شود. لزوما نیازی نیست این سرمایه گذاری خارجی باشد، بازار سرمایه ایران هم بازار کوچکی نیست و در یکی دو سال گذشته بورس تبدیل به جایی برای جذب سرمایه های بزرگ شده است. یکی از راه های جذب سرمایه برای کسب و کارهای حوزه تجارت الکترونیک که به حجم زیادی از سرمایه نیاز دارند و شاید تامین آن سرمایه از سرمایه گذاران بخش خصوصی کار راحتی نباشد ورود آنها به بورس است که تاکنون هیچ کدام از پلتفرم های حوزه اقتصاد دیجیتال ایران به جز حوزه پرداخت هیچ کسب و کار دیگری در حوزه دیجیتال در بورس ایران نداریم.
ریشه پنهان رشد اندک تجارت الکترونیک
عادل طالبی، دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی
وقتی درباره دلایل عدم رشد مناسب و متناسب در حوزه تجارت الکترونیک و به صورت مشخص، خرده فروشی اینترنتی صحبت میکنیم، مجموعهای از عوامل دست به دست هم دادهاند و مانع رشد هرچه بیشتر تجارت الکترونیک در ایران میشوند.
از یک طرف، برخی عدم وجود زیرساختها را مطرح میکنند اما باید بپذیریم وقتی سرمایهگذاری مناسبی در این بخش اتفاق بیفتد و سرمایه تزریق شود، طبیعی است که زیرساخت نیز با تقاضایی که ایجاد میشود (و البته استفاده از منابع مالی تزریق شده) خود را وفق میدهد. در کل، اگر تقاضا باشد، عرضه هم نهایتاً با یک فاصله یا Gap کوتاه خود را به تقاضا میرساند. بحث زیرساخت در واقع یک بخش تالی است. به این معنا که ابتدا باید الزاماتی فراهم شود، زیرساخت خود به خود فراهم میشود. واقعیت این است که هم سرمایهگذاری داخلی و هم سرمایهگذاری خارجی در ایران بسیار کم است.
دلیل آن هم مشخص است. لازم نیست وارد تحلیلهای عجیب و غریب شویم یا یک تحقیق علمی و دانشگاهی برای بررسی موضوع راه بیندازیم. اقتصاد که سیاسی و سیاست که ایدئولوژیک شد، نتیجه همین میشود که میبینیم. تصمیمات نادرستی در حوزه سیاسی گرفته و نتایج آن در اقتصاد دیده میشود. نتیجه نهایی آن هم همین تحریمهایی است که با آن روبه رو هستیم. به نوعی، شاید بتوان گفت عدم توان ما در تعامل با کشورهای جهان باعث شده اتفاقاتی بیفتد که ما با این تحریمها روبه رو هستیم.
تحریم چگونه تاثیر منفی روی کسب و کارهای اینترنتی میگذارد؟ اولین نتیجه تحریم این است که سرمایه گذاری خارجی در کشور ما اتفاق نمیافتد. ما در داخل کشور به نوعی در یک تراریوم اقتصادی زندگی و کسب و کار میکنیم. اقتصاد ما یک فضای بسته و محدود به کشور خودمان است. در این اقتصاد محدود و بسته، ما با تورم سنگینی روبه رو هستیم. این تورم باعث میشود سرمایه که یک موجود بسیار فرّار و به اصطلاح «لیز» است به سادگی سُر بخورد و به سمت جاهایی برود که سود تضمین شده داشته باشد. مثل بازار ارز، مسکن، سکه و بازارهایی که سود نسبتاً تضمین شدهای داشته باشند.
در فضای کسب و کارهای آنلاین ما نیاز به سرمایه گذاران خطرپذیر داریم. کسانی که بپذیرند که احتمال زیان هم وجود دارد و اتفاقا در این حوزه یعنی کسب و کار آنلاین ریسک هم بالاست. سرمایههای داخلی کشور ما به خاطر ساختِ اقتصاد ما که با تورم بسیار بالا خودش را وفق داده به دنبال حداکثر کردن سود در کوتاه مدت است. این نگاه، با ذات کسب و کارهای اینترنتی منافات دارد. در کسب و کارهای اینترنتی شما در سالهای اول به دنبال سهم بازار (Market Share) هستید و ممکن است که لازم باشد چندین و چند سال تزریق سرمایه اتفاق بیفتد تا کسب و کار بتواند خودش را بزرگ کند. وقتی سرمایهگذاری نباشد، این اتفاق یعنی گرفتن سهم بازار اتفاق نمیافتد.
یک اعدادی هست، مثلاً توسط مرکز توسعه تجارت الکترونیک منتشر میشود، مبنی بر دهها هزار فروشگاه اینترنتی (یا ای نماد صادر شده و تعداد درگاه بانکی فعال و مانند آن). این تعداد، شاید به نظر خوب بیاید اما، فراموش نکنیم سایز این کسب و کارها کوچک است. بسیاری، در حد کسب و کارهای خانگی کوچک هستند و بسیاری از آنها تنها یک «منبع درآمد» هستند و حتی «کسب و کار» هم به حساب نمیآیند. مجموع گردش در این حوزه هم، نسبت به کل اتفاقاتی است که در جهان در حوزه تجارت الکترونیک داریم عدد کوچکی است. حتی نسبت به پتانسیل بالقوه در خود کشور هم ما فاصله داریم.
یکی از دلایل دیگر بر سر توسعه تجارت الکترونیک در کشور ما، عدم وجود فرهنگ مشارکت است. به عنوان مثال من میخواهم یک فروشگاه اینترنتی کتاب بزنم ولی حاضر نیستم با چند نفر دیگر شریک شوم. حس تمامیتخواهی که در طول سالیان سال، دهها و شاید صدها سال در فرهنگ ما جا افتاده باعث شده که نتوانیم سرمایههایمان را با یکدیگر تجمیع کنیم؛ فرهنگ تمامیتخواهی وعدم وجود فرهنگ مشارکت باعث شده هر کسی یک فروشگاه بزند. حالا ما در حوزه کتاب تجربه داریم. به نظر میرسد در حوزه های دیگر هم همین اتفاق افتاده است.
بحث دیگر این است که به هر حال متاسفانه کشور ما توان نگهداشتن نخبگانش را ندارد. مشکلات سیاسی، ناامیدی از آینده، تصمیمات نابخردانه و بیتدبیری که مسئولان میگیرند، عدم توانایی در برآورده کردن نیازهای روحی و روانی جوانان و عدم امکان اینکه حداقلهای زندگی را برای آنها فراهم کنیم باعث میشود نخبگان ما به سرعت مهاجرت کنند.
یک بحث دیگر هم عدم برخورد جدی با متخلفان است. ما یک رشد خوبی را در حوزه تجارت الکترونیک و خرده فروشی داشتیم. تعدادی متخلف با فیشینگ اقدام به خالی کردن حسابهای مردم میکردند. ما در جایی که یک نفر یک نظری داشته، سریعاً دستگیر میکنیم، اعتراف میگیریم و الی آخر. ولی ما ندیدیم متخلفان فیشینگ و کلاهبرداری از حسابهای مردم را دستگیر کنند و اعتراف بگیرند و اعلام کنند که باعث شود فیشینگ کاهش یابد.
همین عدم برخورد سریع و قاطع با متخلفان باعث شده تعداد کلاهبرداریهای اینترنتی ناگهان رشد صعودی پیدا کند. از یک طرف اعتماد مشتریان کم و رغبت به خرید اینترنتی کاهش پیدا کرد و از طرف دیگر با راه اندازی طرحی خام و ناپخته به نام رمز دوم پویا یک ضربۀ قابل توجه به بدنۀ کسب و کارهای اینترنتی و خردهفروشی اینترنتی زده شد. به هر حال به نظر میرسد وقتی تصمیمگیران حقوقبگیرانی باشند که هرگز طعم تلخ کسب و کار در فضای آزاد را نچشیده باشند، این نوع تصمیمات را راحت میگیرند.
تمام این موضوعات و عوامل دست به دست هم میدهند و نتیجه نهایی این می شود که یک سیستم کوچک از تجارت الکترونیک داریم. این عوامل دست به دست هم میدهد و نمیگذارد تجارت الکترونیک به شکل مناسبی که باید و میتواند باشد، در کشور ما رشد کند.