سرمقاله-
آنها فکر می کنند اختیار دارند که پول هایی که مردم نزد آنها گذاشته اند را به هر نحوی که امکان دارد از آن حداکثر سود را ببرند. سرمایه داری به دنبال حداکثر سود، حداکثر ثروت و حداکثر لذت است. چرا بانک ایجاد می شود؟ برای اینکه افرادی که علاقه مند هستند یک سری فعالیت های اقتصادی یا فعالیت های خیری انجام دهند از این امکانات بهره مند شوند؛ اما زمانی که بانک آمد از دید حداکثر سود به مساله نگاه کرد نتیجه این می شود که یعنی عدالت برای بانک ها معنی ندارد. این در حالی است که اکثر بانک ها ورشکسته هستند و بانک مرکزی نیز به آنها وام می دهد و آنها به جای اینکه بحث عدالت و دفاع از تولید ملی را دنبال کنند در پی دست یافتن به حداکثر سود هستند.
بنابراین چنین فضایی به وجود می آید که با وجود بخشنامه بانک مرکزی، آنها اقساط را از حساب ضامنان وام گیرندگان برداشت کنند و همچنان از تعویق اقساط سر باز زنند. نمونه دیگر آن تولیدکنندگانی هستند که وام از بانک گرفته اند و ورشکست می شوند و بانک تمام اموال آنها را با سودی که مدنظر خود (جریمه ها) آنهاست را از تولیدکنندگان می گیرد و آن کارخانه را تعطیل می کند و در حال حاضر یکی از مشکلات تولیدکنندگان نیز همین است. مدیران بانک ها این گونه فکر می کنند که سپرده های مردم که دست آنهاست و وام هایی که بانک مرکزی به این بانک ها می دهد هیچ ربطی به عدالت و تولید داخلی ندارد و آنچه به نفع بانک است با حداکثر سود را دریافت خواهد کرد.
این در حالی است که این بانک ها حتی وام هایی به افرادی دادند که در مقابل این وام های کلان حتی وثیقه و ضامنی دریافت نکردند. این دردی است که اکثر مسئولان ما دارند. یعنی فکر عدالت، طبقات فقیر و بیکار، طبقات مستاجر و طبقات کارگری برای آنها مطرح نیست. تولید داخلی نیز مطرح نیست و این مساله همه گیر شده است. با این اوصاف بانک مرکزی چقدر توان کنترل و نظارت بر بانک ها را دارد؟ به طور قطع چنین کنترلی را ندارد.
بانک مرکزی می تواند توصیه کند؛ ولی بعید است بتواند جلوی آنها را بگیرد و آنها را کنترل کند. این نشان دهنده این است که ما باید همه بانک های خصوصی را دولتی کنیم و در تمام بانک های دولتی نیز آدم هایی که ساده زیست باشند، بگماریم و بعد بر کار آنها نظارت کنیم. برای این کار باید یک دستگاه قوی نظارتی باشد که این قواعد را که به نفع تولیدکننده داخلی است، اجرا کند و خود به دنبال حداکثر سود نباشد و مانند یک تعاونی به دنبال سود حداقل باشد و هر کسی که خطا کرد به شدیدترین وجه مجازات و به مردم نیز اعلام شود. یکی از دلایل فروپاشی اقتصاد و فقر گسترده اقتصادی ایران نحوه عملکرد نظام بانکی است که سرمایه دارانه اداره می شود.