شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، گستره فعالیت این افراد در متروها تا اندازه ای افزایش یافته است که بسیاری از آنها جایگاههای ثابتی در ایستگاه های انتظار قطارها برای خود دست و پا کرده اند و به واگن ها هم ورود نمی کنند. برخی معتقدند که همچون دستفروشان دیگر در سطح شهر این افراد بابت گستردن بساط ثابت، اجاره هایی را نیز پرداخت می کنند. گردش مالی بسیار بالایی حاصل فعالیت دستفروشان متروی تهران گزارش شده که میلیاردها تومان ماهانه بدون دردسر به جیب این افراد می رود. متاسفانه در برخورد با دستفروشان سلیقهای عمل می شود که این امر موجب میشود که مهاجرت به کلانشهرها بیشتر شود زیرا بسیاری از دستفروشان حاضر در ایستگاههای مترو به صورت گروهی از یکی از شهرستانها برای کار به تهران آمدهاند.
متاسفانه ۹۰ درصد دستفروشان مترو را زنان تشکیل می دهند که به ناچار برای گذران زندگی از صبح تا شب در واگن های مترو به دنبال درآمدزایی هستند. زنان دستفروش مترو فقط محصول تغییرات اقتصادی نیستند و بهعنوان یک عامل تغییر اجتماعی باید مورد مطالعه قرار گیرند زیرا با این کار توانستهاند نظمعمومی و فضایعمومی یکی از مهمترین مراکز عمومی تهران را به چالش کشیده و هر روز به همه یادآوری کنند که زنانی در این شهر هستند که احتیاج به کار دارند. زنانی که هیچکس قادر نبوده برایشان کسب و کار مناسبی ایجاد کند.
کسی ادعا دارد که درآمد میلیونی داریم؟
یکی از دست فروشان مترو اما در اظهارنظری به “کسب و کار” می گوید: می گویند که دستفروشها باید از سطح شهر و مترو جمع آوری شوند. اما آیا کسی از اجاره غرفه های مترو خبر دارد؟ اجاره هر میز در زیر گذر ولی عصر در ماه ۱۰ میلیون تومان و آزادی ۶ میلیون در ماه است. با این اوضاع بد اقتصادی چطور می شود این اجاره ها را پرداخت کرد. اگر شهرداری واقعا دلسوز است و می خواهد کاری انجام دهد اجاره ها را کاهش دهد. ما همیشه بجای حل مسئله بفکر پاک کردن مسئله هستیم. من خودم مستاجرم با پدر سرطانی کجا به من کار می دهند. مخارج زندگی را چطور تامین کنم. دستها و پاهایم درد می کند. فکر می کنید حمل ساک به آن سنگینی کاره راحتی است. چه کسی ادعا دارد که درآمد میلیونی داریم؟
کیف و چمدانی هایی به اندازه خود واگن های قطار
از سوی دیگر مسافری که سوار واگن های مترو است اظهار می کند: با دستفروشی مشکلی ندارم اما نه وقتی که با کیف و چمدانی هایی به اندازه خود واگن های قطار وارد می شوند و از این سر قطار به اون سر قطار می روند و مسافر را له می کنند . مسافران مترو مجبورند خودشان را فقط چپ و راست کنند. خب تعداد دستفروش ها هم که کم نیست و واقعیت این است که به ازای هر مسافر دو دستفروش در واگن وجود دارند.
فعالیت دستفروشان نیازمند شناسنامه دار کردن است
علی دینی، اقتصاددان
در رابطه با موضوع دستفروشی صحبت های زیادی داشته ایم. در بعد بد آن باید به تقابل این افراد با مغازه داران اشاره کرد و از سوی دیگر این افراد حتی با وجود کسب درآمد نارضایتی شغلی دارند. در حال حاضر افراد بیمار در کشور در حتل افزایش هستند و ایجاد شغل برای این تعداد کاری است که دولت هنوز نتوانسته در آن به موفقیتی دست پیدا کند. به هر ترتیب کسب درآمد برای این افراد مهم است و بسیاری از آنها از روی ناچاری به این کسب و کار روی آورده اند.
تعارض منافع میان دستفروشان و خردهفروشان مغازهدار بزرگترین چالشی است که این روزها درباره دستفروشی می توان به آن پرداخت. درست است که قضیه مترو با حاشیه خیابان تفاوت هایی دارد اما ماهیت شغلی همان است. اما از سوی دیگر در رابطه با بعد مثبت آن باید اشاره شود که عدهای از اینطریق میتوانند درآمدی کسب کنند و امرار معاش و معیشت آنها در خطر قرار نمی گیرد. هرچند ممکن است سطح درآمدی این افراد زیاد نباشد اما این اجازه را به آنها می دهد که از پس برخی هزینه های زندگی بربیایند. همچنین دستفروشان با این شغل می توانند قیمت برخی کالاها را در بازارها تعدیل کنند و جلوی گرانفروشی را بگیرند.
اما برای ادامه روند فعالیت دستفروشان نیازمند شناسنامه دار کردن آنها هستیم.این شغل برای بسیاری از افراد تنها راه چاره کسب درآمد است و عده ای را از بیکاری نجات داده است اما ادامه فعالیت آنها با این روند مشکل ساز شده است. لازم است ادامه دستفروشی همراه با شناسنامهدار کردن آن باشد. باید دستفروشی رسمیت پیدا بکند و افراد درگیر در آن ضمن احساس هویت اجتماعی و رضایت شغلی، شامل مزایای شاغلان در بخش رسمی با پوشش بیمهای شوند.