مینا حسینی
به گزارش کسب و کار نیوز، کسب ثروت و درآمد از طریق استارتآپها و کسبوکارهای نوین در دهه اخیر در کشور بسیار مورد توجه قرار گرفته و این در حالی است که نوآوری و کارآفرینی با شرکتهای کوچک آغاز میشود. علاوه بر کسب ثروت و درآمد، سهم این کسبوکارها در اشتغال نیز مورد توجه قرار گرفته؛ بهطوریکه در بریتانیا بیش از نیمی از درصد اشتغال مربوط به مشاغل کوچک است. حال خبر میرسد با تلاش شرکتهای خلاق، کسبوکار کویرنشینان رونق گرفته است. این گفته که مناطق کمبرخوردار کشور با تکیه بر «داشتهها» و «ذخایر طبیعی» خود و با استفاده از ابزار شرکتهای خلاق میتوانند به درآمدزایی برسند، کلیشه نیست و ریشه در واقعیت دارد. شاهد عینی آن چند جوان سیستانوبلوچستانی است که با استفاده از شبکههای اجتماعی، کویرگردهایی از دهها کشور جهان را به این استان دعوت کردهاند. ادریس حسنپور، مدیر شرکت خلاق گردشگری کویر ادیتال در اینباره اظهار کرد: «کویر لوت واقعاً سحرانگیز است و با توجه به اینکه بخش عمدهای از این کویر در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد، با خود فکر کردیم که چرا از این ظرفیت طبیعی بهرهمند نشویم؟ با توجه به اینکه تاکنون به آن صورت برای مواردی مانند آفرودسواری از این قسمت از کویر لوت استفادهای نشده بود، طبیعتاً کار، چندان راحت نبود.» در روستاها و شهرهای کوچک با توجه به فضای بکر و تولید صنایع دستی و فضای بکر گردشگری، پتانسیل زیادی وجود دارد؛ اما موانعی در مسیر شکلگیری استارتآپها و شرکتهای خلاق در این مناطق حکمفرماست.
دانشگاه کارآفرین نداریم
«حلقههای زنجیره زیستبوم کارآفرینی ما آنطور که باید و شاید، تکامل نیافتهاند و به هم متصل نیستند.» این پاسخی است که نایبرئیس سازمان ملی کارآفرینی به سوال «کسبوکار» مبنی بر اینکه چرا کسبوکارهای نوین در مناطق روستایی و محلی شکل نمیگیرند، بیان کرد. یلدا راهدار ادامه داد: «نهادهای پشتیبان به صورت مناسب، درست و دقیق تعریف نشدهاند. در زیستبوم کارآفرینی علاوه بر افرادی که موتور محرکه زیستبوم هستند، خلاق و صاحب ایدهاند، انگیزه دارند و جوان و جویای نام هستند، وجود نهادهای پشتیبان از هر چیزی مهمتر است.» اما سوال اینجاست که نقش نهادهای پشتیبان چیست؟ او پاسخ داد: «نقش آنها تسهیل فضای کسبوکار، پیدا کردن نیازهای فضای کسبوکار و فراهمسازی زمینههای رشد فعالان در زیستبوم کارآفرینی است. هرچند فکر میکردیم دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری میتوانند نقش موثری در تکمیل این حلقهها داشته باشند؛ اما به هر حال موفق نبودند و نتوانستند نقش اساسی را ایفا کنند؛ یعنی ما دانشگاههای کارآفرین نداریم؛ دانشگاهی که خلاق باشد، تولیدکننده ایده باشد و از تولیدکنندگان ایده حمایت و به رشد آنها کمک کند. ما در بحث اشتغال یک موضوعی تحت عنوان معیشت داریم؛ یعنی اشتغال برای معیشت.» او در پاسخ به سوال «کسبوکار» که معیشت چیست؟ گفت: «معیشت نیازهای ابتدایی افراد است مثل غذا، مسکن و بهداشت. عموما اشتغال ما در جوامع محلی و روستایی معیشتمحور است؛ یعنی فردی که در زمین خود کار میکند صرفا میتواند غذا، بهداشت و مسکن خود را تامین کند. البته اگر بتواند تامین کند زیرا در حال حاضر با توجه به تورم این امکان را نیز از دست داده است. در سالهای گذشته هم که دچار خشکسالی شدیم و نهتنها مناطق کویرنشین، که معیشت کل روستانشینان ساکنان شهرستانهای کوچک نیز به خطر افتاد. بحثی که مطرح است، این است که با این همه پتانسیلی که ما در زمینههای گردشگری و جوامعمان در شهرها و روستاها داریم با ایجاد جاذبههای گردشگری در این مناطق میشد کسبوکارهای نوین تعریف کرد.»
استارتآپهایی که دیگر نوآور نیستند
به گفته راهدار، شاید بتوان گفت بزرگترین ایراد ما در کسبوکارهای نوین یا استارتآپها این است که همه آنها متکی به پلتفرم شدند و بیشتر کارهای خدماتی و روتین انجام میدهند؛ یعنی در استارتآپهای کشور ما دیگر خبری از خلاقیت و نوآوری نیست. وی ادامه داد: «ما در بحث صنعت نیازهای جدید و بهروزی داریم و نیاز است که شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به کمک بیایند. آن قسمتها فراموش شده و چون یکسری از شرکتهایی که به ظاهر پولهای بزرگ میسازند اینها هدف شده که در واقع همان مسیر را ادامه بدهند. ما در جوامع روستایی فرصت بسیاری داریم که بتوانیم از آنها کسبوکارهای خوب ایجاد کنیم؛ اما این کار نیاز به نهادهای پشتیبان دارد؛ یعنی ممکن است یک استارتآپ بومگردی در روستایی راهاندازی شود؛ اما بعد از راهاندازی این استارتآپ نیاز است برای آن برندینگ و مارکتینگ اتفاق بیفتد. آنجا باید نهادهای پشتیبانی وجود داشته باشند که به برندینگ و مارکتینگ این شرکت کمک کنند.»
فرصتهای طلایی پیشِروی گردشگری
دو واقعه مهم قرار است در نزدیکی کشور ما اتفاق بیفتد. اکسپوی ۲۰۲۰ دوبی و جام جهانی قطر. این دو فرصتی است که راهدار به معرفی آن پرداخت و گفت: «این دو رویداد دو فرصت طلایی است که پیشبینی میشود در اکسپوی دوبی ۲۵ تا ۳۰ میلیون گردشگر و در قطر ۲۰ تا ۲۵ میلیون گردشگر وارد این کشورها شوند. دوبی جاذبههای گردشگری دارد؛ ولی قطر هیچ جاذبه گردشگری ندارد. یک شهر است که کل اتفاقات جام جهانی قرار است فقط در دوبی اتفاق بیفتد و ۵ استادیوم دارد. این بهترین فرصتی است که میتوانیم برای آن برنامهریزی کنیم، استارتآپهایی بهوجود میآمدند و فکر میکردند که از این دو واقعه مهم چگونه میتوانند تولید ثروت کنند؛ اما صحبتها در مورد این دو واقعه در حد حرف و شعار باقی مانده، یکی دو بار هم جاهای مختلف اعلام کردند که کارهایی انجام میدهند؛ ولی چیز خاصی از آن درنیامد. دلیل اصلی هم این است که نیاز دارد نهادهای فرادستی وجود داشته باشند، بهطور مثال اگر قرار است ما از فرصت قطر استفاده کنیم نیاز به یکسری مذاکرات در سطوح عالیتری وجود دارد، نیاز است بگوییم گردشگری که وارد قطر میشود ما این خدمات ویزایی را به او میدهیم، نیاز است یکسری پروتکلهایی امضا شود، نیاز است با ایرلاینها صحبت شود و امتیازاتی داده یا گرفته شود. بهطور مثال بسیاری از گردشگران جام جهانی بهدلیل گردشگری وارد این کشورها میشوند و به همین دلیل مسابقات در ۴ تا ۷ شهر برگزار میشود. این شهرها لزوماً شهرهای بزرگ آن کشورها نیستند. جاهایی هستند که تارگت گردشگریاند و با این واقعه به دنیا معرفی میشوند. وقتی در حال حاضر قرار است در دوبی این اتفاق بیفتد و این شهر کوچک پذیرای این تعداد گردشگر باشد بهترین کار این است که ما پکیجهایی را تعریف میکردیم و با ایرلاینهایی که قرار است این کار را انجام بدهند وارد مذاکره میشدیم و ما هم یک پکیج کنار پکیج آنها میگذاشتیم و در کنار همه این تبلیغات جهانی، ما هم تبلیغ داشتیم و قسمت اعظمی از گردشگران آنها را جذب میکردیم. با این کار کسبوکارهای فعلی رونق میگیرد و کسبوکارهای جدید ایجاد میشوند؛ اما مشکل اصلی ما این است که نهادهای بالادستی نداریم. ما گرفتاریهای داخلی و یک اقتصاد بیمار داریم و به همین دلیل اصلاً به چشمانداز برنامههای طولانی فکر نمیکنیم. مخصوصا اینکه بلایی سر استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان خواهد آمد که سر واژه کارآفرینی و بهرهوری آمد زیرا این کسبوکارها روی روند تکرار افتادهاند و جوانانی که وارد این کارها شدهاند ناامید و خسته به فکر مهاجرت از کشور افتادهاند.»
نیاز به نهادهای پشتیبان از جنس بخش خصوصی
به گفته راهدار، یک بخش از حمایتهایی که باید از این شرکتها انجام شود، دولتی است که دولت در قالب تزریق بودجه این حمایت را انجام میدهد یا در بخشهای دیگر روی آموزش استارتآپها کار میکند؛ اما آن نهادهای پشتیبان باید از جنس بخش خصوصی باشند؛ یعنی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری باید بودجهای را در نظر بگیرد و در هر استانی یک نهاد پشتیبان جدای از دانشگاهها و پارکها ایجاد کند زیرا آنها بدنههای بزرگ و سخت و سنگینی دارند. بخش خصوصیای را به وجود بیاورد که موظف باشد کارهای پشتیبانی از این استارتاپ ها را انجام دهد.» وی ادامه داد: «ما مدلهای مختلفی مثل شتابدهندهها و صندوق نوآوری و شکوفایی را دنبال کردیم؛ اما بحث اصلی بحث (Developer) توسعهدهنده است. Developer در بحثهای توسعهای در دنیا یک واژه شناختهشده است و کسی که همراه و همگام این شرکتهاست و با آنها حرکت میکند، بودجه جداگانهای دریافت میکند که بتواند روی برندینگ و مارکتینگ کار کند. مثلاً شتابدهندههای ما شبیه یک expator عمل میکنند؛ یعنی به این شرکتها جا و مکان میدهند و کمک میکنند که این شرکتها سر پا بایستند و آنها را expate میکنند؛ اما بعد از اینکه این کسبوکارها به نقطهای رسیدند که میخواهند تبدیل به یک شرکت شوند با معضل بزرگی به نام بازاریابی و فروش و برندینگ مواجه هستند. این کار هزینه میبرد و چون بازار، بازار شلوغی است وقتی وارد میشوند، نمیتوانند سهم خود را از بازار بگیرند و چون نمیتوانند سهمشان را بگیرند، این کسبوکارها پایدار نمیمانند و بعد از اینکه از انکوبیت شتابدهندهها خارج شدند، ممکن است خیلی از این کسبوکارها از بین بروند.»