مینا حسینی
به گزارش کسب و کار نیوز، رکود اکوسیستم استارتآپی ایران و شدت گرفتن مهاجرت که در میان صاحبان ایده و کسبوکار در این حوزه رخ داده بسیاری را به این فکر انداخته که بهراستی آینده این فضای نوآور که در ۸ سال گذشته امیدهای زیادی را برانگیخته بود و در برخی حوزهها از جمله خدمات سرمنشا تحولاتی هم شده چه خواهد شد؟ سوال اساسیتر این است که برهم خوردن روند و نظم اکوسیستمی این فضا و خروج برخی بازیگران و مولفههای اصلی چنین زیستبومهایی از آنها چه تاثیری بر سایر بازیگران آن خواهد داشت؟ اینکه در نبود سرمایه لازم، در قطع ارتباط با جامعه جهانی نوآوری، در غیاب سرمایههای متصل به شرکتهای نوآور، یا با شروع روند افزایش موج مهاجرت نیروهای تحصیلکرده و بامهارتی که پیادهنظام چنین زیستبومهایی هستند چطور میتوان به رشد و یا حتی بقای آن امیدوار بود؟
این در حالی است که همه فعالان این حوزه به رو به افول بودن این اکوسیستم معترفاند. در همین راستا عضو هیات مدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی در رویداد بررسی تجارت الکترونیک ایران که چندی پیش برگزار شد، فعالان این روزهای اکوسیستم استارتآپی را جزو سختپوستانی قلمداد کرد که با همه بلاهایی که بر آنها رفته، هنوز از پا درنیامدهاند. الفتنسب این روزها را روزهای ناامیدی فزاینده در استارتاپها عنوان کرد که بسیاری را وادار کرده دست از پروژههای خود بکشند. او با اشاره به اینکه در فضای کسبوکارهای اینترنتی ۱۵-۱۶ نهاد متولی هستند و خود را صاحب اختیار میدانند تاکید کرده هیچکدام از این نهادها در روزهای قطعی اینترنت کاری نکردهاند و سراغی از کسبوکارهای این حوزه نگرفتهاند. اما نتیجه کلیدی صحبتهای او این پرسش بوده که در چنین شرایطی چه کسی حاضر است روی استارتآپها سرمایهگذاری کند؟
این در حالی است که معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در نشستی در فرهنگستان هنر مطرح کرد که تا سال ۱۴۰۰ تعداد استارتآپها به بیش از ۱۰ هزار خواهد رسید. چگونه میتوان امیدوار بود در سال ۱۴۰۰ یعنی کمتر از دو سال دیگر در اکوسیستمی که این روزها حداکثر و خوشبینانه میتوان ۱۰۰ استارتآپ آن را استارتآپ تثبیتشده و سرحال نامید، امیدوار بود که بیش از ۱۰ هزار استارتآپ وجود داشته باشد؟
اما شاید نگاهی مبتنی بر سرمایهگذاری خطرپذیر به عددی که معاون علمی رییس جمهور مطرح کرده تحلیل درستتری از غیرمنطقیبودن این پیشبینی به دست دهد.
رسیدن به رقمی که سورنا ستاری عنوان کرده به یک حجم سرمایه حداقل ۳ هزار میلیارد تومانی نیاز دارد که با تجربه و گذشته خود این اکوسیستم در یک بازه ۸ ساله هم مطابقت ندارد. حجم کل سرمایهگذاری خطرپذیر در سال ۹۶ در ایران کمتر از ۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. سالی که یکی از بهترین سالهای اکوسیستم استارتآپی ایران لقب گرفته است؛ اما این روزها که به اذعان فعالان این کسبوکارهای اینترنتی روزهای سیاه استارتآپهاست چطور میتوان امیدوار بود چنین حجمی از سرمایه به سوی استارتآپها سرازیر شود تا چنین پیشبینیای تحقق یابد؟ این پرسشی است که باید ستاری و مسئولانی که معتقدند ایران بهشت استارتآپهاست، به آن پاسخ دهند. تنها یک راهکار متصور است و آن تزریق پولها و وامهای دولتی و شبهخصولتی به استارتآپها از سوی دولت است که به دنبال آن بازار مکارهای برای شکلگیری استارتآپهای یکشبه و شرکتهای نوآور کاغذی به راه خواهد افتاد که این خود حدیث دیگری است.
کاهش علائم حیاتی اکوسیستم استارتآپی
حمیدرضا اعتدالمهر، رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی
در مورد فضایی که معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری در حوزه فناوری و استارتآپها ترسیم کرده است، تعارضی بین نظرات ایشان و ما که فعال این حوزه و در تعامل با تکتک افرادی که در این اکوسیستم کار میکنند هستیم، وجود دارد. واقعاً معلوم نیست این اختلافنظر از کجا نشأت میگیرد و از کجا شروع میشود؛ ولی این تعارض بسیار برجسته است و باید راجع به آن صحبت کرد؛ درواقع زمان، زمانی نیست که ما ساکت باشیم و در مقابل یک فضای بسیار شیک و روشنی از وضعیت استارتآپ در ایران نشان داده شود؛ در صورتی که واقعیت این است که وضعیت اینگونه نیست. بشخصه اعتقاد دارم معاونت علمیوفناوری یکی از سالمترین مجموعههایی است که در این حوزه کار میکند و این مساله را در جلسات مختلف نیز مطرح کردهام؛ ولی اختلافنظر زیادی که بین فعالان این اکوسیستم با نظرات ایشان وجود دارد میتواند به خاطر فضای انتخاباتی باشد که پیشِرو داریم. به هر حال شایعاتی به گوش ما میرسد که فکر میکنیم معاونت علمی وضعیت را سفیدتر از آن چیزی که هست، نشان میدهند زیرا شاید این ترسیم شرایط برای آینده مهم باشد و سمتهایی که در آینده به ایشان داده میشود. اما باید متذکر شد که شخصاً به عنوان کسی که در انجمن صنفی با فعالان این حوزه تعامل دارم، مشکل مالیات، بیمه و شهرداری را هنوز نتوانستهایم حل کنیم. همچنین ما مساله تامین سرمایه را برای خیلی از استارتآپها نتوانستهایم حل و فصل کنیم. در این فضا زمانی که میبینیم گفته میشود همه چیز عالی و سفید و دنیا شیشهای است، کمی عجیب به نظر میرسد. آقای ستاری بگویند که تمام این مدت وقتی ما به ایشان گفتیم که به لحاظ فنی و علمی، دوستانی که در حال حاضر به پروندهها رسیدگی میکنند فاقد چنین دانشی هستند، چه تغییری به وجود آمد؟ سازمانها، نهادها و معاونتهای بسیاری که در این حوزه ادعای حمایت از این اکوسیستم را دارند، بگویند کوچکترین کاری که در این حوزه کردند چه بوده است. شرکتهایی زیادی که خود را ثبت نکردند یا درخواست انحلال دادند از ترس اینکه بهواسطه اطلاعات و کارشناسی اشتباه رسیدگی شوند، جزو آمار ایشان نیست؟ ایرانیانی که در حال حاضر در ترکیه هستند و پیش از این از همکاران ما بودند و بهدلیل چنین شرایطی مهاجرت کردند، آیا جزو آمار ایشان نیستند؟ با هرکدام از همکاران ما تماس بگیرید یک فهرست بلندبالا از دوستانش دارد که در کشورهای دیگر در حال حاضر کار میکنند. آیا این افراد جزو آمار ایشان نیست که میگویند مهاجرت نخبهها به صفر رسیده است؟ من یک یادداشتی دیدم که در آن بیان شده منظور آقای ستاری حوزه داروسازی بوده که در آن آمار مهاجرت به صفر رسیده است. آیا این خلط مبحث نیست؟ با این ایهام صحبت کردن درست است؟ آیا تنها یک اشتباه بوده است؟ اگر اشتباه بوده بنابراین لازم است ایشان معذرتخواهی کند و بهواسطه سمت دولتیشان اعلام کنند که این اشتباه از کلمه من برداشت شده و در حوزه آیتی مهاجرت نخبگان ما در چه حدی بوده؛ ولی مشخصاً در حوزه داروسازی این عدد و رقم بوده است. میخواهیم اگر ایشان در جایگاه مسئول هستند فقط به این سوالات پاسخ دهند. سوالات بسیار ساده و روشن است و ممکن است ما تریبون دیگری نداشته باشیم که دوباره تکرار کنیم یا با ادبیات دیگری بپرسیم؛ ولی با عدم پاسخ به این سوالات، اتفاقی که میافتد این است که باز به جمع کسانی که ایشان فکر میکنند از شرایط حال حاضر برای اقتصاد کشور راضی و در حال پیشرفتاند جایشان را عوض میکنند با کسانی که دارند مایوس و ناامید میشوند و به فکر خداحافظی از این کشور هستند.
علائم حیاتی این اکوسیستم واقعا رو به کاهش میرود. منظور این است که ما نمیتوانیم یک عامل را نشان دهیم و بگوییم این یک عامل دارد به این اکوسیستم لطمه میزند و یک نفر میتواند از جایگاه حاکمیت با حل و فصل کردن مشکل، مساله را حل کند. خیر، چنین چیزی وجود ندارد. مجموعهای از عوامل که باید قبل از این برای آن فکر و راهکار پیدا میشد باعث شده چنین شرایطی به وجود بیاید. در حال حاضر دیگر امکان ندارد که در کوتاهمدت مشکلات را حل کرد. بهطور مثال ما وقتی بهموقع روی سیلابس درسی دانشگاههایمان فکر نکردیم، وقتی بهموقع به مقوله آموزش درست فکر نکردیم، نتیجه آن در حال حاضر نبود کافی متخصص است. وقتی ما در حال حاضر متخصص نداریم، یک شبه نمیشود این افراد را تولید کرد، از جایی هم نمیشود وارد کرد، این با مسائل تغذیه و غذای مردم که حاکمیت یکشبه حل میکند، واقعاً تفاوت دارد. قرار است نقش مهمی از بودجه را مالیات ایفا میکند. بنابراین ما یکشبه نمیتوانیم بگوییم که از این دوستان مالیات نگیرید. از طرفی هم اگر بخواهند نگیرند کارشناس و مباحث و زیرساختهای لازم را ندارند. بنابراین یک عامل یا مهمترین عامل برای مشکلات حال حاضر وجود ندارد. تساهلی که دوستان به خرج دادهاند، منتج شده به مشکلاتی که ممکن بود ۴- ۵ پیش اگر به عنوان یک وظیفه فوری تعریف میشد، این شرایط موجود نبود. در حال حاضر مشکلات بزرگ دست به دست هم دادهاند و فضا را بهطور کلی غبارآلود کردهاند.