مینا حسینی
به گزارش کسب و کار نیوز، در این اکوسیستم بازیگرانی وارد صحنه شده اند به نام شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها. چنین کسب و کارهای نوپایی همچون نوزادی هستند که تازه متولد شده اند و نیاز به مراقبت و حمایت دارند. بنابراین چندی است که تاکید رئیسجمهوری و وزیران استفاده از ظرفیتهای دانشبنیانها و استارتآپهاست. درست است که استارتآپها با نیروی جوانان کشور سرعت زیادی در رشد و رفع مشکلات روشهای سنتی و گرههای جامعه را دارند، اما اینطور نیست که یک شرکت استارتآپی یا دانشبنیان بتواند تمامی مشکلات حال و آینده یک جامعه را حل کند و این شرکتها با قرارداد بستن با دولت رستگار شوند. در این میان سازمان ها و نهادهایی پرچم حمایت از این کسب و کارها را بالا برده اند. از جمله این حامیان می توان به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، صندوق نوآوری و شکوفایی و پارک های علم و فناوری اشاره کرد. نمونهای دیگر از پز دادنهای استارتآپی دولت، «کارخانههای نوآوری» است که اخیرا در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران رایج شده است. اولین کارخانه نوآوری کشور توسط مشارکت چندین بازیگر بخش خصوصی در مساحتی به وسعت ۱۸ هزار متر مربع برپا شد و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری آن را در کارنامه دستاوردهای خود و به عنوان شعبههای اقماری پارک فناوری پردیس معرفی میکند. نخستین کارخانه نوآوری برای کمک به زنجیره استارتآپها برای تامین نیروی انسانی متخصص و حمایت از کسبوکارهای نوپا مطرح بود و راهاندازی و افتتاح چنین کارخانه هایی در اقصی نقاط ایران مدنظر است. با بررسی این نکات و موارد دیگر، این سوال به ذهن میرسد که دولت چه نقشی در ظهور و رواج استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان در کشور داشته است؟ برای پاسخگویی به این سوال، پای صحبتهای دبیر ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان و مشاور معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری و مدیرمسئول انتشارات دانشبنیان فناور نشستیم. در ادامه گفتگوی «کسبوکار» با پرویز کرمی را میخوانید.
معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری چه حمایتهایی از شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها داشته است؟
معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری چند مسئولیت و مأموریت اصلی دارد. یکی از این مسئولیتهای اصلی، حمایت از تحقیقات مرز دانش است. طرحهای کلان ملی که توسط وزارتخانهها بهتنهایی قابل اقدام و انجام نیست؛ معاونت علمی با همگرایی و سیاستگذاری که بین چند وزارتخانه برقرار میکند، این کارها را انجام میدهد. ماموریت دوم تجاریسازی فناوریهاست. تولید علم در دانشگاهها صورت میگیرد و از طریق پارکهای علم و فناوری، این تئوریها و پژوهشهای علمی تبدیل به محصولات فناورانه میشود و به بازار میآید. بحث دیگر حمایت و تاسیس شرکتهای دانشبنیان است. معاونت برای اینکه شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها را حمایت کند تا شکل بگیرند، ماموریت سومی به عهده دارد. در کنار این ماموریتهای اصلی معاونت، فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان را برای اینکه اقتصاد، دانشبنیان شود، در دستور کار دارد و با تاسیس ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان، در کنار آن ۱۲ ستاد فناوری راهبردی، فرهنگسازی، ترویج و گفتمان اقتصاد دانشبنیان را در جامعه پیگیری میکند. معاونت برای اینکه شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بتوانند روی پای خودشان بایستند و روز به روز رشد کنند، قانون تاسیس و حمایت از شرکتهای دانشبنیان را اجرایی کرد و حمایتهایی را ذیل قانون برای شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در نظر گرفت و یکسری از همکاریها و تفاهمنامههایی را با سایر وزارتخانهها و نهادهای حاکمیتی در دستور کار قرار داد که در نهایت ثمرات و عایدات آن به شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها میرسد. بهطور مثال در بحث بیمه، سربازی و استقرار در محلهای مسکونی برای شرکتهای دانشبنیان، اینها مواردی است که معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با تفاهمنامههایی که با ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و شهرداری تهران یا سازمان تامین اجتماعی داشت، منجر به این شد که شرکتهای دانشبنیان بتوانند از این امکانات استفاده کنند. همینطور معاونت علمی برای شکلدهی به زیستبوم فناوری و نوآوری که خودش اجزا و عناصر مختلفی دارد که بعضی از آنها در دل دولت است و بعضیها خارج از دولت، اقدام کرد که بازیگران این زیستبوم را هم بهوجود آورد، احیا و قدرتمند کند. بهطور مثال ما در درون این زیستبوم فناوری و نوآوری، دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی را از قبل داشتیم. اینها را به مرحله تعالی خودش نزدیکتر کرد؛ یعنی در دل دانشگاهها از طریق ایجاد مراکز نوآوری و شتابدهندههای تخصصی دانشگاهی هرچه بیشتر دانشگاه را به سمت دانشگاه کارآفرین و نیازمحور سوق داد و کاری کرد که اساتید در کنار نیازهای آموزشی و پژوهشی خودشان، به موضوع فناوری و تولید و خلق ثروت از فناوری هم نزدیک شوند. در دل دانشگاهها و در اطراف آنها به شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها کمک کرد که شکل بگیرند. فنبازار ملی را ایجاد کرد. صندوقهای تامین سرمایه و VCها (Venture Capital) صندوقهای خطرپذیر را ایجاد کرد. شتابدهندهها شکل نوینی بود که معاونت علمی به سمت ایجاد و احیای آنها هم در دل دانشگاهها و هم در دل شهرها رفت. معاونت، فدراسیون سرآمدان علمی را ایجاد کرد که در واقع شناسایی مستمر افراد توانمند و متخصص و حمایت از آنها در جهت دستیابی به مرجعیت علمی است. در دل فدراسیون سرآمدان علمی ما از دانشمندان یک درصد حمایت ویژهای میکنیم. موضوع فرهنگسازی و حمایت از کالاهای ایرانی را در دل نمایشگاه «ایرانساخت» شکل داد. نمایشگاه «ایرانساخت» یک کار ویژه و حمایت از کالای ایرانی بود. همینطور جشنواره ملی فرهنگی – هنری «ایرانساخت» را در زمینه حمایت از کالای ایرانی، تولید محتوا و جریانسازی شکل داد. در نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ساخت داخل یا «ایرانساخت» در واقع تجهیزات ساختهشده توسط شرکتهای دانشبنیان را با دادن ۵۰ درصد سوبسید و وامهای لیزینگی به مراکز علمی، آموزشی، پژوهشی و دانشگاهی عرضه کرد. شرکتهای خلاق و صنایع فرهنگی را در یک لاین موازی با شرکتهای دانشبنیان پیگیری کرد. معاونت علمی کانون پتنت را که ثبت حقوق مالکیت فکری و ایجاد امکان برخورداری از حق مالکیت نوآوران و شرکتهای فناور است، بهوجود آورد، حمایت کرد و در حال حاضر برای ثبت US پتنت و پتنتهای خارجی تا ۹۰ درصد از هزینه ثبت پتنت را متقبل شد. برای اینکه در کشور، شبکه آزمایشگاهی فناوری راهبردی شکل بگیرد و یک همافزایی در توانمندیهای آزمایشگاههای کشور بهوجود بیاید شبکه آزمایشگاهی فناوری را بهوجود آورد. ۱۴۰ مرکز نوآوری را در دل دانشگاهها و همینطور شهرها با کمک بخش خصوصی ایجاد کرد. اخیرا کارخانههای نوآوری را که بستری برای اجتماع فعالان عرصه فناوری و نوآوری با هدف مشارکت در فراهم کردن شرایط ایجاد کسبوکارهای نوین و استارتآپها شکل داد. کارخانه نوآوری آزادی در تهران افتتاح شد و در مراکز استانها مثل مشهد، شیراز، یزد، تبریز، اردبیل و اصفهان در دستور کار است. نزدیک شش هزار استارتآپ را حمایت کرد که در کشور بهوجود بیایند. یک سیر ارتقایی را پیگیری کرد به این صورت که از دل استارتآپهای خدماتی و آیتیبیس ما شیفت کردیم به دل استارتآپهای تکنولوژی و محصولمحور. معاونت مراکز مختلفی در کنار بنیاد ملی نخبگان، پارک فناوری پردیس معاونت علمی، صندوق نوآوری و همینطور کریدور توسعه صادرات و تبادل فناوری شرکتهای دانشبنیان را بهوجود آورد. همه این کارها و ایجاد صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران دست به دست هم دادند تا زیستبوم فناوری و نوآوری ایران شکل بگیرد و با تایید مراکز جهانی مثلG.I.I (Global Innovation Index) شاخص بهرهوری و نوآوری ایران از رتبه ۱۲۰اُم جهانی به ۶۰ اُم جهانی ارتقا پیدا کرد. اینها همه کارهایی است که در کنار ایجاد شرکتهای دانشبنیان که در حال حاضر چیزی در حدود پنج هزار شرکت دانشبنیان داریم و شبکههای نوآوری و سامانه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور که معاونت و بنیاد مشترکاً باعث شدند که چیزی نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از متخصصان ایرانی مقیم خارج از کشور از ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا بیایند و در دل مراکز علمی، آموزشی و شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها قرار بگیرند. بیش از ۹۵ شرکت از این شرکتهای دانشبنیان ما توسط دانشجویان و متخصصانی که از خارج از کشور به ایران آمدهاند، شکل گرفته است. حدود ۹۹ استاد، هزار و خردهای پسادکترا و تعداد بسیاری از شرکتهای دانشبنیانی که استارتآپی توسط این افراد شکل گرفتند، همه اینها حاصل زحمات کارهای معاونت بود که در حوزه زیستبوم فناوری و نوآوری شکل گرفت.
معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری آمار شرکتهای دانشبنیان را ۴۶۱۶ شرکت اعلام میکند. کارشناسان معتقدند معاونت عملی برای اینکه نمودار و گزارش ارائه و از حمایتهای خود دفاع کند این آمار را اعلام میکند و در حقیقت این تعداد شرکت فعال نیستند و در اصل اگر به زیستبوم نگاه کنیم حدود ۵۰۰ شرکت فعالاند. نظر شما چیست؟
صحبتهای یک فرد منتقد را نمیتوان به کل زیستبوم تعمیم داد و باید مستند صحبت کرد. برای اینکه مشخص شود ۴۶۱۶ شرکت فعالاند، میتوانید به سایت isti.ir یا daneshbonyan.isti.ir مراجعه کنید و بهروز و ثانیه آمار شرکتهای دانشبنیان را با اسم شرکت و اسامی فرد، مدیرعامل و هیاتمدیره و… ببینید. هرکدام از شرکتها را میتوانید به داخل آن بروید و اطلاعات جزئیتر را مشاهده کنید. ما سال گذشته چیزی حدود ۱۰۰ شرکت دانشنبیان را رد صلاحیت دانشبنیان کردیم زیرا اگر پویایی و استانداردها را رعایت نکنند، از این فهرست حذف میشوند. اگر این شرکتها تعطیل شوند، نامشان حذف میشود. ضمن اینکه شرکتهای دانشبنیان توسط سه نهاد مورد راستیآزمایی قرار میگیرند. یکی از آن بخش مالیاتهاست؛ یعنی اگر شرکت دانشبنیانی نتواند در ترازنامه مالیاتی خود آن بند و تبصره را پر کند و گزارش بدهد، اتوماتیک از سیستم عرضه خدمت خارج میشود. ما اینجا یک سیستم ارزیابی داریم. این ارزیابیها سال به سال صورت میگیرد برای اینکه اعطای عنوان دانشبنیانی و استفاده از خدمات سالیانه است و دائمی نیست. شما میبینید که خیلی از شرکتهایی که اعتراض میکنند که چرا دانشبنیانی ما را لغو کردید، پاسخ میشنوند که اگر شرکت دانشبنیانی، پویایی و فعالیت خود را نداشته باشد لغو میشود. بنابراین اگر به سایت معاونت در همین لحظه مراجعه کنید تعداد ۴۶۱۶ شرکت را خواهید دید؛ اما این ۴۶۱۶ شرکت ممکن است دو روز دیگر ۴۶۲۰ شرکت بشود.
برخلاف صحبتهای شما مبنی بر ایجاد کریدور صادرات شرکتهای دانشبنیان، کارشناسان میگویند ما در شرایط تحریم نفت خود را نمیتوانیم بفروشیم، چطور میخواهیم صادرات دانشبنیان داشته باشیم. نظر شما چیست؟
این یکی از اشتباهات آنهاست. اگر هر سازمانی منتقد منصف و مطلع داشته باشد این به نفع سازمان است. برای همین است که در کشورهای پیشرفته خود سازمانها منتقد استخدام میکنند تا نقاط ضعف و قدرت سازمانی خود را بشناسند قبل از اینکه به بحران برسند؛ اما در پاسخ به سوال باید گفت نکته و موضوع همین جاست. متأسفانه تحریمهای ظالمانه علیه نهادهای دولتی و ساختارهای سازمانی بزرگ ما وضع شده است؛ یعنی آمریکا و کشورهای استکباری، شرکت ملی نفت و دولت ایران را تحریم کردند که نمیتواند نفت بفروشد؛ ولی ملت و افراد هر کدام میتوانند جداگانه، هر جا هر بده و بستان و داد و ستدی را داشته باشند. در همین سفر اخیری که به همراه معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری به چین داشتیم، خیلی از شرکتهای دانشبنیان قراردادهای محصولات خود را در دید رسانهها امضا کردند و خرید و فروششان را انجام دادند و پرقوت و بالنده آمدند زیرا به هیچ عنوان تبادلات جهانی بین اشخاص قابل رصد نیست مگر اینکه سازمان مخوف سی.آی.ای بیاید روی فردی زوم و آن فرد را شناسایی کند، مثل خیلی از اسامی که میشنوید و فردی ایرانی در لیست تحریمیها میآید. بنابراین تاکنون ساختارها و سازمانهای دولتی ما را تحریم کرده بودند و این شامل اشخاص نمیشود و اشخاص میتوانند محصولات خود را در کشورهایی که مورد نظرشان است، ببرند و بفروشند.
این انتقاد مطرح است که معاونت علمی شرکتهای دانشبنیان را بدون بررسی به نمایشگاههای خارجی میبرد تا بازار خارجی پیدا کنند و دقت نمیکند بازار آن کشور برای این محصول دانشبنیان مناسب است یا خیر. چه بسا در آن کشور شرکت دانشبنیان بومی بهتر از آن محصول را عرضه کرده باشد…
اولا کاری که معاونت علمی میکند در مورد شرکتهای دانشبنیان خصوصی است که مال بخش خصوصیاند. این شرکتها خصولتی، تعاونی و دولتی نیستند. پس معاونت دارد به عنوانی به بازار بخش خصوصی کمک میکند. دوم همه فعالیتهای معاونت، حمایتی و تشویقی است و زوری نیست. ما به هیچ شرکتی نمیتوانیم به طور اجبار بگوییم میخواهیم تو را کمک کنیم. اگر درخواستی از طرف شرکت دانشبنیان باشد و ما بررسی کنیم که مورد حمایت و تشویق و مورد نیاز کشور است، او را کمک میکنیم. مساله بعدی این است که کریدور صادرات ما هم یک کار تشویقی است. ما اعلام میکنیم که میخواهیم به ترکیه، چین، ژاپن، کره، ایتالیا، اسپانیا یا دوبی برویم و در فلان نمایشگاه جهانی شرکت کنیم و اعلام میکنیم از شرکتهایی که محصول قابل ارائه داشته باشند، میبریم. حدودا از هزار پژوهش و یافته دانشگاهی ۱۰۰ مورد آن به دستاورد فناورانه میرسد. از این ۱۰۰ دستاورد فناورانه ۱۰ مورد محصول میشود و به کف جامعه و کف بازار میآید. از این ۱۰ مورد یک مورد آن امکان و توانایی صادر کردن پیدا میکند. پس اگر ما اعلام میکنیم که کریدور صادرات معاونت علمی از شرکتهای دانشبنیانی که دارای توانایی عرضه محصول صادراتی هستند؛ یعنی خود آن شرکت باید به یک تواناییهایی رسیده باشد و محصول او آماده عرضه به بازار جهانی باشد آن را میبریم. ضمنا کریدور صادرات ما تاکید میکند که محصول دانشبنیان آن شرکت باید برندینگ شده باشد، سایت داشته باشد، سهزبانه باشد، کاتالوگهای ویژه خارجی را داشته باشد و ضمنا پارتنر خارجی نیز داشته باشد؛ یعنی خود آن شرکت اعلام آمادگی میکند که من این شرایط را دارم، پارتنر خارجی من هم فلان شرکت است و میخواهم با آنها فلان کار را انجام دهم. معاونت در این میان تسهیلگری میکند. ویزای این شرکتها را میگیرد، یک کمکی در اجاره غرفه میکند، کمکهای کنسولی و مشورتی میکند که آن شرکتها در آن کشور بهراحتی افراد خود بشناسند، یکسری حمایتهای مالیاتی و حمایتهای قانونی و حقوقی میکند که بهطور مثال در آن کشور، سر شرکت دانشبنیان ما را کلاه نگذارند. تضمینهای لازم با موضوعات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی آن کشورها این شرکتها را آماده میکند و مشورت میدهد. اینگونه نیست که این شرکتها چشم و گوش بسته بیایند و در آن کشور ببینند که آنجا رفتهاند؛ ولی بیهوده بوده است. این هم یادمان باشد که صادرات یک مبحث و مقوله فنی، تخصصی و بسیار سخت است؛ یعنی ما در صادرات درست مثل این است که این سربازان ما باید بروند و در بازار آن کشور بجنگند تا بتوانند بازار کشور دیگری را تسخیر کنند. اینگونه نیست که آن کشورها برای ما فرش قرمز پهن کرده باشند. بنابراین برای اینکه در این جنگ سربازان اقتصادی ما مجهز باشند معاونت در قالب کریدور صادرات، یکسری مشوقهایی برای این شرکتها در نظر گرفته است. این مشوقها برخی مالی است مثل اینکه ۵۰ درصد هزینه سفر را میدهد، غرفهپردازی را به این شرکتها میدهد و یکسری خدمات کنسولی، معافیتهای مالکی، گمرکی، حمایتهای مشاورهای، مشاورههای حقوقی، مشاورههای فنی و اینها را به این شرکتها میدهد. بنابراین معاونت علمی همه این حمایتها را میکند، بلکه سربازان اقتصادی ما بتوانند در فراسوی مرزها جایگاهی را برای کشور کسب کنند.