صفحه اصلی / سرخط خبرها / دلالی خصولتی‌ها در حوزه دانش‌بنیان

محمدعلی چمنیان، نایب‌رئیس کمیسیون کسب‌وکارهای دانش‌بنیان اتاق ایران

دلالی خصولتی‌ها در حوزه دانش‌بنیان

کسب و کار نیوز - هر جایی که یک فرصت‌هایی وجود دارد بخش‌هایی که از منابع دولتی استفاده می‌کنند، به‌نحوی حضور پیدا می‌کنند و از رانت‌ها و امکاناتی که دارند، استفاده می‌کنند.

یادداشت –

در حال حاضر خیلی از شرکت‌ها هستند که ممکن است ظاهرشان خصوصی به نظر برسد؛ ولی وقتی صحبت می‌شود با این ادعا که برای فرار از تحریم‌ها مجبور شده فلان بخش دولتی یک شرکت خصوصی بزند که عملا همه چیز آن مربوط به آن بخش دولتی است. بعد آنها از یک طرف ارتباطات وسیعی دارند، از یک طرف امکانات خیلی خوبی در اختیار آنهاست و آنها به عرصه رقابت وارد می‌شوند. طبیعتا وقتی این شرکت‌ها رقیب می‌شوند با شرکت‌هایی که هیچ‌کدام از این امتیازات ویژه را ندارند. اینجا جالب است که در جلسات به شرکت‌های دانش‌بنیان گفته می‌شود که شما هم بروید و رقابت کنید؛ اما در واقع این رقابت شدنی نیست. مثلا شرکت‌های خصولتی هزینه مالی ندارند و جاهایی که می‌خواهند بروند و کار بگیرند، در اغلب موارد اصلا ضمانتنامه نمی‌دهند و نامه‌هایی از طریق وزارتخانه‌ها رد و بدل می‌کنند. یا ما این مورد را خیلی دیده‌ایم که باید کالاها داخلی، ساخته‌شده و دانش‌بنیان باشد یا خدماتی که می‌دهند هم همین‌طور، اما این شرکت‌های خصولتی این خدمات را ندارند. خیلی از محصولات و خدمات که از سوی این شرکت‌ها ارائه می‌شود، خدماتی است که از خارج وارد کرده‌اند. مثلا یک نرم‌افزار خارجی آورده‌اند و آن را فارسی کرده‌اند. این کار در مغایر با اصول دانش‌بنیانی است که ما داریم. در عرصه رقابت شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید شرکت‌های واقعی این وسط شکل بگیرند. این نتیجه این کار این می‌شود که این شرکت‌ها از یک طرف منابع، کارها، سفارش‌ها و پروژه‌ها را می‌گیرند و از طرف دیگر چون به معنای واقعی دانش‌بنیان نیستند ارزش زیادی در کشور ایجاد نمی‌کنند و تاثیری در افزایش شاخص‌های اقتصادی ندارند. به تبع تاثیری در پایداری توسعه اقتصادی ندارند. در یک زمان کاری را می‌گیرند و چند وقت بعد می‌بینیم که این شرکت‌ها مانند بقیه شرکت‌های دولتی و خصولتی محو یا ورشکست می‌شوند یا مثل شرکت‌هایی که دائم با ارتباطات‌شان کارها را می‌گیرند، ادامه می‌دهند. خیلی جالب است که در حوزه‌های صادراتی ما این شرکت‌ها را می‌بینیم؛ یعنی ما می‌شنویم که شرکت‌های دانش‌بنیان ما به روسیه رفته‌اند تا پروژه‌ای را بگیرند، بعد دیده‌اند آنجا چند شرکت خصولتی روی آن پروژه آمده‌اند. این شرکت‌ها با امکانات دولتی و ارتباطاتی که دارند، وارد این پروژه‌ها می‌شوند و جالب‌تر اینجاست که بعضی از آن پروژه‌ها را دست اول آن شرکت‌های خصولتی می‌گیرند و دست دوم همان پروژه‌ها را واگذار می‌کنند به شرکت‌های دانش‌بنیانی که در همان مناقصه بوده‌اند؛ ولی برنده نشده‌اند؛ یعنی فقط شرکت‌های خصولتی وارد این فضا شده‌اند و در خیلی از موارد مانند دلال عمل می‌کنند. با یکی از مشتریان خارجی که صحبت می‌کردیم، گفت که یکی از شرکت‌های دولتی از کشور شما آمده بود و ما هر زمینه تخصصی که از این شرکت سوال می‌کردیم از آن اطلاعی نداشت. بعد من از او سوال کردم که اصلا در مورد این زمینه تخصصی اطلاعی نداری، چطور آمدی در مناقصه ما شرکت کرده‌ای؟ آن شرکت پاسخ داده که در ایران خیلی از شرکت‌ها هستند که این زمینه را بلدند. شما مناقصه را به ما بدهید، ما می‌رویم و آن شرکت‌ها را پیدا می‌کنیم. این مفهوم در یک جایی که آن شرکت‌ها حضور ندارند، دسترسی ندارند و هزینه صادرات بالاست، منطقی است که یک پایگاهی کارها را بگیرد و بین شرکت‌های دانش‌بنیان توزیع و هزینه‌ها را تامین کند؛ ولی جالب است که در این مناقصه خود آن شرکت‌های دانش‌بنیان هم بوده‌اند. بنابراین دلیل ندارد که یک شرکت خصولتی بیاید و ادعا کند که اگر کار را به من بدهید من کار را می‌گیرم و بعد بین شرکت‌های دانش‌بنیان تقسیم می‌کنم چون آن شرکت‌ها خودشان حضور دارند. در هر صورت منافع آن کار آن‌طور که پیش‌بینی می‌شود که باید برسد به شرکت های دانش‌بنیان، نمی‌رسد و این وسط مشکلاتی ایجاد می‌شود و بعضی از مشتریان بزرگ دولتی ما به صورت آگاهانه شرکت‌های دانش‌بنیان را هدایت می‌کنند که شما با شرکت‌های خصولتی کار کنید و آن شرکت‌ها مستقیم با شرکت‌های دانش‌بنیان کار نمی‌کنند. این استدلال در بعضی جاها پذیرفته‌شده است؛ به شرطی که شرکت بزرگ خصولتی یا شرکت واسطه، یک مدیریت پیمان انجام بدهد و یک general contractor باشد و خودش تخصص این حوزه را داشته باشد، کار را بگیرد، یک زنجیره تامین شکل بدهد و بین آن زنجیره تامین، این کار را بشکند و آن زنجیره تامین را مدیریت کند، در مدیریت آن شرکت‌های دانش‌بنیان و کنترل کیفیت آنها کمک کند. بنابراین یک‌سری نقش‌ها برای شرکت‌های مدیریت پیمان یا کنسرسیوم‌ها یک مسئولیت و نقش‌هایی تعریف می‌شود. آن نقش‌هایی که به صورت استاندارد برای شرکت‌های جلودار مناقصات و پروژه‌ها تعریف می‌شود، در حقیقت یکی از آن نقش‌ها هم پوشش ریسک است؛ یعنی پذیرش ریسک این کارهاست. آنگاه این حرکت منطقی است؛ ولی ما شاهدیم شرکت‌های پیمانکار و خصولتی هیچ نقشی برای خودشان قائل نیستند، به جز اینکه یک سهمی برای خودشان بردارند؛ یعنی تمام ریسک را به شرکت‌های بعدی منتقل و تمام کارها را به صورت کامل به یک شرکت دیگر واگذار می‌کنند یا هیچ تخصصی در این زمینه ندارند. بنابراین آن نقش‌هایی که ما برای یک جلودار در مناقصات و قراردادها قائل هستیم را ایفا نمی‌کنند. فقط کارشان این است که پروژه بگیرند و بعد به شرکت‌های دیگر واگذار کند. تمام ریسک آن کار و خود کار را نیز منتقل می‌کنند و فقط سهم‌شان را برمی‌دارند. بدون اینکه نظارت مدیریتی داشته باشند یا در مدیریت پروژه کمک کنند.

همچنین مطالعه کنید:

کاهش بسیار جزئی نرخ بهره بین بانکی در هفته اول اردیبهشت

به گزارش کسب و کار نیوز ، در هفته منتهی به ۵ اردیبهشت ماه نرخ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.