به گزارش کسب و کار نیوز، اما پشت این نماد روی دیوار بزرگ ساختمان ورودی، تابلوی رنگورورفتهای به چشم میآید که معرف تاریخچه قدیمی این ساختمان است؛ «گروه صنعتی آما»، مجموعهای که بزرگترین سازنده الکترود در ایران و خاورمیانه محسوب میشود و حدود ۵۰ سال پیش در این نقطه شکل گرفت که آن زمان خارج از پایتخت بود و سالیان سال در این منطقه و در سولههای آجربهمنی آن کارگرانش فعالیتهای گسترده صنعتی و تولیدی انجام دادند؛ ولی در نهایت باتوجه به توسعه شهر و آلودگیهای صنعتی و محیطزیستی مدیران مجموعه مجبور شدند که این کارخانه و سولههای قدیمی آن را رها و مجموعه صنعتی جدید و بزرگتری را چندین کیلومتر آنسوتر راهاندازی کنند و اینگونه شد که کارخانه قدیمی ۱۸ هزار متر مربعی آما برای چند سال خالی رها شد و بهجز مراسمها و برنامههای خاص به صورت کلی متروک ماند؛ اما در سوی دیگر ماجرا همین خالی بودن کارخانه و سولهها بهانهای شد برای گروه دیگری که بهدنبال فضایی خاص و ویژه میگشتند برای اجرای ایده مهمشان؛ یعنی کارخانه نوآوری؛ کارخانهای که اگرچه جنس فعالیت آن صنعتی نیست؛ ولی ساختار آن حالا در یک کارخانه زیبای قدیمی با فضاهای بسیار متفاوت در حال شکل گرفتن است و فاز اول آن دو سالی است که پا گرفته و به این کارخانه و سولههای آن جانی دوباره داده است. روز دوشنبه کارخانه نوآوری آزادی رسما افتتاح شد. در این راستا معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری فعالیت کارخانه نوآوری آزادی را گام نخست در توسعه زیستبوم کارآفرینی و نوآوری با استفاده بهینه از پهنههای متروک شهری دانست و گفت: علاوه بر کارخانه نوآوری آزادی، یک کارخانه دیگر نیز در شرق پایتخت در آستانه راهاندازی و تکمیل است. همچنین ۸ نقطه مناسب از پهنههای شهری در کشور شناسایی شده است و بهزودی محلی برای رونق ایدههای نوآورانه بر بستر کارخانه نوآوری بدل میشود. ستاری افزود: ۸ کارخانه نوآوری بهزودی در شهرهایی چون یزد، شیراز و دیگر شهرهای بزرگ افتتاح میشود که در تمامی این پروژهها، دولت نقش تسهیلگر را ایفا میکند و نقشآفرین اصلی، بخش خصوصی است.
کارخانههای نوآوری، مدل تکمیلی، متفاوت و با تکیه بر بخش خصوصی
علی معتمدزادگان، رئیس هیاتمدیره انجمن پارکهای علموفناوری و مرکز رشد ایران
یکی از برنامههایی که اخیرا معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در دستور کار خود قرار داده، این است که فضاهایی که قبلا به صورت سوله و برای تولید استفاده میشدند؛ ولی به مرور زمان متروکه شدند و قابل استفاده نیستند که معمولا مالکیت آنها با بخش خصوصی است را حمایت مالی میکند و اینها را در قالب فضاهای جدید کسبوکار که با استانداردهای جدید کاری فضاهای کار تطبیق دارد تجهیز و راهاندازی میکند. معمولا در کارخانههای نوآوری عمدتا فضا روی فضای کار اشتراکی (Coworking Space) قرار دارد و در آنجا باشگاههای کارآفرینی هستند، خدمات منتورینگ و بازاریابی داده میشود و خدماتی که برای کسبوکار لازم است به کسانی که وارد آن فضا میشوند داده میشود. آنهایی که فعالیتهای دانشبنیان میکنند یا استارتآپهایی که ماهیت دانشبنیان دارند یا آنهایی که دارای کسبوکار خلاق و ایده نو هستند، میتوانند در این فضا قرار بگیرند. مدل دیگر آن را پارکهای علم و فناوری دارند که دارای محیطی برای هستهها هستند و کسانی که ماهیت حقیقی و حقوقی دارند؛ ولی هنوز چارچوب محکمی برای کسبوکارشان ندارند و آنها را در یک فضای کار اشتراکی قرار میدهند. کارخانه نوآوری یک ورژن بزرگتر و با مشارکت بخش خصوصی است که در این زمینه فعالیت میکند. وقتی استارتآپها کنار هم جمع میشوند طبیعتا فضایی برای شتابدهندهها ایجاد میشود که اگر میخواهند خدماتی ارائه دهند و سرمایهگذاران میخواهند روی ایدههای جدید سرمایهگذاری کنند وارد این اکوسیستم میشوند و فضایی میشود برای تجمیع کسانی که در این عرصه فعال هستند و کنار هم قرار میگیرند. پارکها پایه دولتی دارند و میشود گفت کلا شاید آن تشکیلدهنده یا بهوجودآورنده اکوسیستم دانشبنیان بیش از ۲۵ سال پیش پارکهای علم و فناوری بودند که در کشور شکل گرفتند. تجربه بین ۲ تا ۳ دهه فعالیت پارکها کمک کرد که مدلهایی که تکمیلی، متفاوت و بهخصوص با تکیه بر بخش خصوصی توسط معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری مورد حمایت قرار بگیرد و طبیعتا نه در داخل ایران که در فضای جهانی فضای کسبوکار تغییر کرده است. در نتیجه کارخانههای نوآوری در کشورهای دیگر هم هست. پارک علم و فناوری خیلی روی تکنولوژی و نوآوری تکیه دارند؛ ولی فضای کار اشتراکی ممکن است دارای نوآوری باشد و اگر اینفلوئنسرها مهارتی دارند در این فضاها میتوانند صندلی داشته باشند و خدمات بگیرندو اگر این کسبوکارها گروهی کنار هم باشند میتوان آنها را برای شناخت بازار و… کمک کرد.
همه مسیر توسعه شرکتهای دانشبنیان از یک راه مشخص نمیگذرد
محمدعلی چمنیان، نایبرئیس کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق ایران
ما در اکوسیستم دانشبنیان هستههای مختلف، شتابدهندهها، VCها و CVCها و فرشتگان را داریم. همه این مباحث در کشورهای دیگر امتحان شده و جواب داده است. ما باید تمام این بخشها را برای اینکه این اکوسیستم ایجاد شود داشته باشیم چون همه مسیرهای نوآوری و توسعه شرکتهای دانشبنیان از یک راه مشخص نمیگذرد. شرکتهای کوچک، شرکتهای بزرگ و شرکتهایی که حول یک سیستم هستند باید جمع شوند و خدمات بگیرند. کارخانههای نوآوری هم یکی از مکانهایی است که میتواند به این شرکتها کمک کند و از یک حیث میتواند نقش شتابدهندهها را ایفا کند و از حیث دیگر برای آنها امکانات مشترکی فراهم کند. جوانهایی که ایده دارند در این کارخانهها خیلی راحتتر و سریعتر میتوانند به آن نتیجهای که میخواهند برسند چون فضایی که آنها در آنجا رشد میکنند بسیار مهم است و ریسکهای آنها زیاد است. شرکتهایی که به سه سال اول میرسند تقریبا حدود ۲۰ درصد هستند و بعد از بین میروند. ما باید با کمک این کارخانهها این درصد را افزایش دهیم. کارخانهای که در حال حاضر در میدان آزادی راهاندازی شده کارخانهای متروکه بوده است. درواقع این کارخانهها با حمایت دولت ایجاد میشوند و مثلا در مشهد این کارخانه نوآوری توسط شهرداری مشهد ایجاد شده است. شتابدهندهها از ایجاد کارخانه نوآوری استقبال میکنند چون کارخانههای نوآوری فضاهایی به آنها میدهند. از بین این ایدهها شتابدهندهها عدهای را برای حمایت مستقیم انتخاب میکنند و تحت نظر خود میگیرند. در آن مدت شتابدهندهها درصد موفقیتشان هم بالاتر میرود؛ ولی الان درصد موفقیت آنها پایین است چون در حال حاضر شتابدهندهها نمیتوانند از پس هزینه همه این استارتآپها بربیایند. محرک اصلی ایجاد کارخانه نوآوری بخشهای عمومی هستند. مثلا در تهران معاونت علمی کارخانه نوآوری آزادی را ایجاد کرده است. در مشهد شهرداری مشهد این کار را کرده است؛ یعنی اینها را معمولا نهادهای عمومی راهاندازی میکنند؛ ولی در مدیریت و در نظارت بر آن شتابدهندهها را دخیل میکنند. حالا خود آن شتابدهندهها چون ذینفع هستند حاضر هستند بیایند و در آنجا رایگان خدمات بدهند یا حتی خود نیز هزینه میکنند. در حقیقت متولی اصلی عمومی است. اگر ما آنجا چند شتابدهنده داشته باشیم بین آنها هم رقابت ایجاد میشود.