یادداشت –
یعنی فرض محال بگیریم که شایعه انحلال این شرکت درست است. با این فرض اتفاقی که میافتد، چیست و چه کسانی باید راجع به آن پاسخگو باشند؟ آیا نظارت حقوقی کافی روی این شرکت در هنگام کار و عقد قرارداد صورت گرفته است؟ چه تضامینی از این شرکت گرفته شده تا در صورت ورشکستگی آن، شرکتهای وابسته متحمل ضرر و ورشکستگی نشوند.
اینگونه خبرها فارغ از شایعه بودن یا نبودن، میتواند یک زنگ خطر باشد و ما را هوشیار بکند که در صورت درست بودن این اخبار آیا تمهیدی اندیشیدهایم؟ آیا فکری کردهایم که اگر استارتآپی که فاند اولش را از شرکت دیگری میگیرد و آن شرکت را عضو سهامش میکند عملا جزو داراییهایش محسوب میشود یا خیر؟ اینکه آیا آن شرکت در شرایط ورشکستگی طبق قانون تجارت، اموالش به طلبکارانش میرسد یا خیر؟ آیا ما نگاه کردهایم که اگر طلبکاران شرکت «سرآوا» با در نظر گرفتن فرض محال، شرکت «دیجیکالا» را تصاحب کنند، چه ضرباتی به آن شرکت یا سایر اموالی که به شکل استارتآپ در اختیار آنها بوده است وارد میشود؟
بنابراین این شایعه در صورت حقیقت چه وضعیتی را ایجاد میکند؟ آیا مسئول جبران خسارات، دولت است؟ آیا حاکمیت است؟ آیا با ثبت شرکتهاست یا قوه قضائیه؟
چه کسی پاسخگوست و چه کسی این مسئولیتها را میپذیرد؟
در حال حاضر رفتار خود شرکت سرآوا باعث دامن زدن به این شایعه شده است؛ یعنی شرکتی که روی کسبوکارهای اینترنتی سرمایهگذاری میکند به اندازه کافی باید شفافیت داشته باشد که برای کسانی که در این وضعیت ذینفع محسوب میشوند یا به هر حال جزو شرکای آن حساب میشوند، شرایط ابهامآلود ایجاد نشود که با هرگونه خبری تحتتاثیر قرار بگیرند و به این شایعه دامن بزنند.
به عنوان مثال دو سال پیش این شرکت پلمب شد. ظاهرا یکسری از مقامات ناشناس، دفاتر این شرکت را برای کنترل بردند و دفتر آرژانتین آن شرکت یکی دو روز بسته شد. بعد از آن ماجرا گفتند اشتباهی صورت گرفته است. بعد آقای «سعید رحمانی» بدون خبر و بدون هماهنگی از ایران میرود. اگر ابهامی وجود ندارد، چرا ایشان یک مراسم تودیع برگزار نکرد؟
یعنی به نظر میرسد این شرکتها با رفتار غیراصولی باعث دامن زدن به این شایعات شدهاند و در ادامه دور از ذهن نیست که این شایعه در ذهن هر کسی میتواند تکمیلکننده پازل ابهامات قبلی باشد و احساس ورشکست شدن این شرکت را در ما تقویت میکند.
چه بسا این اتفاق هم در شرف وقوع باشد؛ اما در آینده اگر میخواهیم این اتفاقات تکرار نشود، راهکار این است که الگوریتم مشخصی داشته باشیم و کسانی که مسئولیت وثیقه و تضامین کافی را از چنین شرکتهایی داشته باشند، چه به لحاظ ضعف مدیریتی و چه به لحاظ مشکلات اقتصادی آسیب دیدند یا دچار مشکل شدند، تمام سرمایهگذاریهای آنها پابرجا باشد و برای استارتآپهایی که با این وضعیت توانستهاند رشد کنند، مشکلی به وجود نیاید.
به عنوان مثال، ادبیات مورد استفاده روابطعمومی این شرکت در اطلاعیه منتشرشده چندان در قالب ادبیات یک شرکت خصوصی نمیگنجد؛ یعنی روابطعمومی و مدیرعامل این شرکت نیز برای ایجاد این ترس و رعب و صدمات وارده ناشی از آن، باید پاسخگو باشند.