یادداشت-
این قانون تجارت مربوط به قبل از دهه ۲۰ است؛ یعنی فضای کسبوکار و مدلهای کسبوکار متنوع شده و ما به قوانین جدیتری نیاز داریم که قطعا این قانون تجارت پاسخگوی ما نیست. مسائلی که استارتآپها با آن مواجه میشوند دو دسته است. یک دسته مسائلی است که ذاتا در دوره ابتدایی شکلگیری آنهاست. شاید اصلا کالبدی مثل شرکت که بعدا گرفتار آن شوند و دچار مسائل انحلال و… شوند اصلا مناسب آنها نباشد. شبیه این نوع حمایتها را وزارت آیسیتی به عنوان «طرح نوآفرین» انجام داده؛ ولی واقعیت این است که در آن طرح هویت آن گروه یا آن نهاد قانونا خیلی شناختهشده نیست و خیلی از امکانات مثل داشتن دستهچک و … به آنها تعلق نمیگیرد یا به عنوان یک MPT حقوقی، مسائل بیمه و مالیات آنها با چالشهای جدی مواجه میشود. در قانون تجارت اصلا چنین بستری دیده نشده است. «طرح نوآفرین» هم فقط یک طرح است و باید تبدیل به یک بستر قانونی فراگیر کشوری شود؛ یعنی لازم نباشد شما زیر چتر حمایتی بروید که معلوم نیست تا کی اصلا این حمایت دوام داشته باشد و قانون به آن معنی نیست. یک مساله دیگر آن است که شاید این مسائل خیلی به دوران ابتدایی و جنینی این مجموعهها برنمیگردد. اغلب اوقات این شرکتها تا مدتها زیانده هستند و زیان انباشته دارند که از نظر قانون تجارت فعلی آنها ورشکسته محسوب میشوند؛ در حالی که ذاتا ارزش سهام این شرکتها به دلایل دیگر است یا ممکن است این کسبوکارها در یک بازه زمانی طولانیتری بتوانند از آن وضعیت خارج شوند. اصلا این شرکتها چگونه میتوانند وارد بازار سرمایه شوند؟ شرکتهایی هستند که گرچه بزرگ شدهاند؛ ولی بهدلیل زیان انباشته از نظر قانون تجارت ما این شرکتها ورشکستهاند یا قوانینی که ما درخصوص تملک و ادغام داریم اصلا گویا و کافی نیست؛ در حالی که در فضای کسبوکاری جدید مخصوصا در حوزههای نوآورانه، موضوع تملک و ادغام مسائل بسیار جدی است و به همین دلیل قانون تجارت ما قطعا باید برای پاسخگویی به نیازهای این قبیل مجموعهها بازنگری شود.
در حال حاضر استارتآپها کارشان را از انکوباتورها و یا شتابدهندهها که به نوعی جزو ساختارهای مراکز نوآوری محسوب میشوند، شروع میکنند. این یکی از راههای کمریسک این نوع کسبوکارهاست. این توصیهای است که عملا اجازه میدهد این مجموعهها قبل از اینکه چم و خم کار را یاد بگیرند و با ریسکهای کار مواجه شوند در جاهایی که محیطهای گلخانهای و حفاظت شدهاند و از حیث آموزشها، منتورشیپها و فراهم کردن زیرساختهای اولیه کسبوکاری گرفتار همه جزئیات نشوند، کار کنند. در محیط حفاظتشدهای اجازه کار پیدا میکنند و اصل فکر و انرژی خود را روی کسبوکارشان متمرکز میکنند تا بخواهند مسائل جنبی را ساماندهی کنند.