سرمقاله
در کشور کارگاهها و کسبوکارهای بسیاری هستند که اگر به آنها با توجه به جایگاهی که داشته و متناسب به تولیدی که دارند، تسهیلات اعطا شود و این کسبوکارها حمایت شوند، ظرفیت تولید را بیش از آنچه کشور نیاز دارد در خود جای دادهاند. متاسفانه در سالهای اخیر بهدلیل سیاستهای نادرست و تصمیمات اشتباه در دولت و اقتصاد این بنگاهها کنار زده شدند و از ظرفیت بالای تولید و اشتغالزایی آنها استفاده نشد. اقتصاد مشکل عمده جامعه است که با تولید و اشتغال میتوان آن را حل کرد و نرخ بیکاری را کاهش داد. مهمترین دغدغه امروز دولت مربوط به ایجاد اشتغال بوده که تحقق این هدف در گرو تولید و رونق آن است. بنابراین با مراجعه به واحدهای تولیدی که اکنون در کشور وجود دارند و میتوانند حتی بیش از احتیاج کشور کالا تولید کنند میتوان بخش زیادی از بحران اشتغالزایی را حل کرد. اینکه دولت سراغ این کسبوکارها و تولیدیها نمیرود،
جای تعجب دارد و این تفکر را در ذهن ایجاد میکند که شاید دولت نمیخواهد این بخش از مشکلات را حل کند؛ چراکه در هر کشوری اقتصاد آن کشور و رشد آن در درجه اول اهمیت قرار دارد و کاهش نرخ بیکاری با رشد اقتصادی که بهدنبال رونق تولید ایجاد میشود، تحقق پیدا میکند. در سالهای اخیر و بهویژه در سال گذشته تا به امروز اقتصاد درگیر مشکلات خارجی و البته داخلی شده و راهکارهایی را باید برای بازگردانی رشد اقتصادی به کار گرفت. تولید باید در راس امور قرار بگیرد و البته در کنار تولید باید نظارت وجود داشته باشد. اینطور پیش نرود که تولید داخلی قربانی کیفیت نامطلوب شود. این بدان معناست که باید کل بازار را در اختیار تولیدکننده داخلی قرار دهیم؛ اما نظارت کنیم کیفیت تولیدات در سطح قابلقبول و استانداردهای جهانی باشد تا راه برای ورود به بازارهای جهانی نیز فراهم شود. اهداف صادراتی نیز اگر تحقق پیدا کند موجب ایجاد موج جدیدی از اشتغالزایی خواهند شد.