سرمقاله
کسب و کار نیوز – این عمده حمایتهایی است که از طرف معاونت علمی یا سایر نهادها از شرکتهای دانشبنیان و نوآور میشود؛ ولی واقعیت ماجرا این است که اینها در واقع حمایتهایی است که در درازمدت خیلی نمیتواند باعث رشد این شرکتها شود. کما اینکه در کشورهای دیگر چیزی که به سراغش رفتهاند، این است که سعی کردند کاری کنند که اینها به شرکتهای بزرگی که صاحب بازار هستند، متصل شوند. این مهمترین کاری است که باید اتفاق بیفتد. برای اینکه این اتفاق بیفتد، ما باید کاری کنیم که شرکتهای بزرگ اقتصادمان تمایل پیدا کنند که با این شرکتهای کوچک مشارکت کنند یا سهام آنها را بخرند یا در واقع یکسری پارتنرشیپها (partnership) یا توافقنامه همکاری دوجانبه با این شرکتها امضا کنند که این کار منجر به این شود که بازار بزرگ در اختیار این شرکتهای نوآور قرار بگیرد. در این فضا کشورهایی هستند که خیلی خوب عمل کردهاند و آن استفاده از مشوقهای مالیاتی بوده است؛ یعنی به چه شکلی؟ به این شکل که آمدند به شرکتهای بزرگ اعلام کردهاند که ما یکسری اولویتهای فناوری در کشور داریم، اگر در حال حاضر روی این اولویتهای فناوری سرمایهگذاری کنید و سرمایهگذاری شما طبق این ضوابط انجام شود و شما بتوانید با اسناد حسابداریتان این فرایند سرمایهگذاری را به ما اثبات کنید، ما آن میزان هزینهکرد شما که در راستای اولویتهای فناوری در کشور بوده را معادل آن حساب میکنیم که شما مالیات پرداخت کردهاید. در واقع آن را به عنوان مشوق اعلام کردهاند و شرکتهای بزرگ آن کشورها از این مشوقها استفاده کردهاند و به سراغ آن رفتهاند. در کانادا یا آمریکا شرکتی مانند گوگل، شرکتهای کوچک زیادی را میخرد. یکی از دلایلی که این کار توسط این شرکتها استقبال شده این است که هزینهها وقتی از لحاظ حسابداری رسیدگی میشود و مورد تایید قرار میگیرد عملاً به عنوان یک هزینه مجاز مالیاتی حساب میشود. ما در کشورمان مشابه این معافیتها را در زمینه ورزش داشتهایم. یکسری شرکتهای خاص اگر در حوزه ساخت اماکن ورزشی یا در حوزه تیمهای ورزشی سرمایهگذاری کنند، با رعایت یکسری ضوابطی، آن هزینهکرد ورزشیشان را مشابه این حساب میکنیم که اینها در واقع مالیات پرداخت کردهاند. همین کار را میتوانیم در حوزههای فناوری کنیم. آن وقت گروههای بزرگ اقتصادی ما به این فکر میکنند که در داخل خودشان یک هستههای فناوری تشکیل بدهند یا اینکه سهام شرکتهای نوآور کوچک را بخرند و در واقع از این طریق، فناوری آن شرکتهای کوچک در دل شرکتهای بزرگ میرود و بهراحتی بازار این شرکتها گسترش پیدا میکند. پیشنهاد ما این است که این مشوقها ایجاد شود و از طریق اتاق بازرگانی داریم دنبال میکنیم که پیشنهادی بدهیم که آییننامهها و قوانین و دستورالعملهایی در این حوزه تدوین شود و اینهایی که تایید شده، به تصویب برسد و بعد هم توسط سازمانهایی مانند سازمان امور مالیاتی و سازمان حسابرسی اجرا شود. این فرایندی است که ما در ابتدای آن هستیم.