ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، کاهش قدرت خرید خانوار باعث شده بخش کلانی از درآمد مردم یا همه آن صرف تامین هزینههای زندگی از خوراک، گرفته تا پوشاک، اجاره بها، هزینه حمل و نقل و … شود و در این میان مجالی برای پس انداز باقی نماند. ازاینرو توقعی برای افزایش میزان پساندازها در میان مردم نمیرود و برخی از اظهارنظرها نیز حاکی از این امر است. به طوری که ۳۴ درصد مردم اصلا پساندازی ندارند.
از آنجایی که پسانداز عامل مهمی برای سرمایهگذاری و شروع فعالیتهای اقتصادی و یا حتی تامین نیاز مردم در بخشهایی مثل مسکن است، توقف و یا کاهش آن به معنای حذف سرمایهای است که به رشد اقتصاد کشور کمک خواهد کرد و افق پیش روی خانوادهها را بیش از پیش مبهم میکند.
به عقیده کارشناسان کاهش پس انداز نه تنها نشان از کاهش سرمایه برای تامین مالی تولید دارد، بلکه حاکی از فقیرتر شدن مردم و عجز آنها برای بهبود وضعیت رفاه و معیشت است. معمولا پساندازهای مردم یا در اختیار بانک به تبع در اختیار تولید قرار می گیرد و یا نیازی اساسی از خانواده ها را مثل نیاز به مسکن و یا خودرو و… را تامین می کند. برخی از این پساندازها هم سر از بازارهای سکه، ارز و … در میآورد.
بر اساس برخی از گزارش ها، در بخشی از نظرسنجی ملی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که در روزهای ۳۱ اردیبهشت و ۱ خرداد ماه ۹۸ به صورت تلفنی با جامعه آماری شهروندان کل کشور (اعم از شهر و روستا) انجام شد، از پاسخگویان پرسیده شده است: «هر خانوادهای ممکن است در زندگی بتواند پسانداز کند. شما ترجیح میدهید پس انداز خود را چگونه مدیریت کنید؟»
در قالب این نظرسنجی ۲۴.۸ درصد پاسخگویان اعلام کردهاند در بانک، ۱۴.۹ درصد در زمین و مسکن، ۱.۵ درصد در بورس پس انداز میکنند.
۹.۹ درصد مردم اعلام کردند طلا و سکه و ۱.۲ درصد ارز و دلار خریداری میکنند. ۱۰.۶ درصد پاسخگویان ترجیح میدهند پس انداز خود را صرف اشتغال زایی و کارآفرینی کنند.
۳۴.۳ درصد پاسخگویان نیز اعلام کردهاند پس اندازی ندارند.
سید ضیاء الدین خرمشاهی، کارشناس حقوق اقتصادی
ضعف بنیه مالی خانوار
یک قاعده کهن در اقتصاد سنتی و غیر علمی به ما می گوید اگر میخواهید در زندگی موفق باشید، ده درصد درآمد خالص روزانه یا ماهانه خود را پسانداز کنید زیرا در یک زمان این مبالغ تجمیع شده جهت رفع نیاز کارایی دارد. طبیعی است که این مقوله و یا دستوز معیشتی، مربوط به زمانی است که بازار از آرامش برخوردار بوده و افراد قادر به مدیریت درآمد و هزینه خود باشند. در چند دهه گذشته بسیاری از افراد جامعه با همین نگرش و البته فراز و فرودهایی همواره سعی در اندوخته کردن، مقداری از درآمد داشته اند. کم کم با سرعت گرفتن کاهش ارزش پایه ریال همان افراد به منظور حفظ ارزش اندوخته خود سعی در انتقال مبلغ پسانداز شده در بستر مطمئنتری شدهاند که این موضوع از رسوب اندوختهها در املاک و بعضا بازارهای بی ثبات دیگری مثل طلا و ارز سر در آورد. اما آنچه در چند ماه پایانی سال ۹۷ و ماه های ابتدایی سال جاری رخ داده، تمام تحلیلها را در هم میریزد و باید گفت که فشار عظیمی از جامعه به جای پسانداز در حال پیش خور کردن درآمدها و حقوقهای ثابت خود هستند. آمارها نشان میدهد که نیمه دوم سال ۹۷ ۳۹ درصد از کارمندان مراکز خصوصی و بنگاههای اقتصادی درخواست اخذ مساعده از کارفرمای خود داشتهاند. این موضوع که امروز به شکل یک مشکل و در استاندارهای مربوط به مشکل جامعه رخ میدهد، به زودی تبدیل به معضل و بحران میشود. زیرا عدم توانایی افراد در پس انداز باعث ضعف سریع بنیه مالی خانواده و شکننده شدن خانوار میشود. به این معنی که تمام آرامش روان خانوادهها از کف میرود و با کوچکترین نیاز فوری مالی مانند یک حادثه ناشی از بیماری، آشیانه سست خانواده فرو میریزد. از سویی این بدین معناست که دیگر نمیتوان روی پساندازهای مردم برای تامین مالی تولید و یا سرمایه گذاری حساب کرد و به تدریج منابع مالی برای تولید کاهش پیدا میکند.