صفحه اصلی / اسلایدر / چشم انداز صنعت تصویر در ایران تا ۱۴۰۰
چشم انداز صنعت تصویر در ایران تا ۱۴۰۰

علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در گفت وگو با "کسب و کار" مطرح کرد:

چشم انداز صنعت تصویر در ایران تا ۱۴۰۰

سینمای نجیب ایران در چهار دهه اخیر توفیقات زیادی در عرصه جهانی داشته اما عده ای از کارشناسان معتقدند از این ظرفیت برای توسعه زیرساخت های صنعت سینما و توسعه بازار سینما، به درستی بهره برداری نشده است. در حالی که سی و پنج سال از عمر بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مهم‌ترین نهاد سینمایی پشتیبان بخش خصوصی سینما می گذرد، به سراغ علیرضا تابش مدیرعامل این بنیاد رفتیم و دیدگاه‌های او را در حوزه اقتصاد سینما و صنایع خلاق، شنیدیم همین طور او از ضرورت تحول در سیاستهای سینمایی متناسب با تحولات فنی و محتوایی در سینمای معاصر جهان سخن گفت و بر داشتن برنامه های تحول در این حوزه تاکید کرد.

شایلی قرائی

به گزارش کسب و کار نیوز، تابش معتقد است وقت آن رسیده که سینمای ایران خود را با موازین و معیارهای دنیای جدید منطبق کند و آشتی میان کسب و کارهای جدید و صنعت تصویر ایران برقرار شود. آنچه در پی می آید گفتگوی ما در یکی از روزهای بهاری سال ۹۸ با علیرضا تابش، مدیر سینمایی است.

در این زمانه که از دهه اول انقلاب و شکل گیری نهادی مهم مثل بنیاد سینمایی فارابی سه دهه فاصله داریم؛ نگاه مردم و حاکمیت به سینما و پیام آن چه تغییراتی کرده؟

نخست باید تصور عمومی از سینما، به ویژه در بخش حاکمیتی تغییر کند، در دنیای جدید، دیگر هیچ رسانه و هنری، یکسویه نیست، تعامل در بافت درونی آثار هنری رخنه کرده است. بنابراین صنعت تصویر به صورت عام، و سینما به شکل خاص، دیگر تنها وسیله و ابزاری برای ارسال پیام یکسویه از حاکمیت به مردم نیست، بلکه ابزاری برای رساندن صدای مردم به حاکمیت، و بخشی از مردم به بخش دیگری از مردم نیز هست. سینما، گاهی تب سنج و گاهی مسکن جامعه است، دردهای جامعه را نشان می دهد و نیز مانع از فوران و حاد شدن آن می شود.

شما در سال ۹۴ با «نگاه تحول» در بنیاد فارابی کار خود را آغاز کردید این تحول و توسعه صرفا با نگاه دولتی است یا نه فرصتی برای استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی سینما است؟

ببینید در گام دوم انقلاب و با تاکیدات رهبر معظم انقلاب، باید به زنجیره ی ارزش صنایع فرهنگی توجه کرد، ما سال گذشته در بخش تحقیق و توسعه ی بنیاد سینمایی فارابی، دستکم ۱۷ صنعت، و ۱۲۰ برند ملی را شناسایی کرده ایم که می توانند خدمات متقابل با صنعت سینما، و صنعت تصویر داشته باشند. بنیاد سینمایی فارابی به عنوان بازوی اجرایی حاکمیت در بخش سینما، وظیفه ی خود می داند در مقام مدبر (Governor)، روابط میان این صنایع مجاور و صنعت تصویر را، احیا و تنظیم کند. قطعاً ورود این صنایع به بخش های جنبی صنعت تصویر ، تدریجی خواهد بود و مرکز نوآوری و شتابدهی سینمای ایران، در سال ۹۸ نقشی جدی در این حوزه خواهد داشت.

شما در مصاحبه های خود چند بار از کسب و کارهای نوین در سینما حرف زده اید، سینما مبتنی بر تکنولوژی است و توسعه بازار سینما می تواند در تعامل با کسب و کارهای نوین اتفاق بیافتد، آیا ایده و برنامه ای در این باره وجود دارد؟

به گمانم زمان آشتی اهالی صنعت تصویر ایران، با دنیای جدید کسب و کار فرارسیده. دیگر وقت آن است که صنعت تصویر در ایران، خود را با موازین و معیارهای دنیای جدید منطبق کند. دوره ی دوگانه ی آثار فرهنگی در برابر آثار تجاری، در حال کمرنگ شدن است، و می توان به قطعیت گفت، محو شدن این دوگانه، بیش از هرچیز به نفع آثاری است که عموماً آثار فاخر یا فرهنگی نامیده می شوند. شاید در هیچ کشوری از دنیا، آثار فاخر بدون الزامات حرفه ای اقتصادی وارد فرآیند تولید نشود. در کشور ما نیز باید این فرهنگ نهادینه شود. هر اثری در صنعت تصویر، به اندازه ی وجوه هنری، وجهی اقتصادی نیز دارد که نیازمند برنامه ریزی، بازارسنجی و استراتژی پخش و تکثیر است. اسنادی که تا به امروز کمتر در کشور ما، برای فیلمهای فاخرمان تولید می شده اند.

میزان فروش فیلمهای پرفروش امروز سینمای ایران که بر آمار فروش سال سینما هم تاثیر مهمی دارند، کل بازار بالقوه ی سینمای ایران را نشان می دهد؟ عده ای معتقدند با این نوع فیلمها فضا برای سایر فیلم های فرهنگی و اجتماعی تنگ شده است، دیدگاه شما چیست؟

وقتی با موفقیت تجاری فیلمهایی روبرو می شویم، نباید بر روی از میان رفتن این موفقیت تمرکز کرده، یا به حال جامعه تاسف بخوریم، بلکه باید تلاش شود، ژانرهای دیگر نیز، همچون ژانری که امروزه با عنوان «کمدی سخیف» شناخته می شود، فرصت معرفی خود و جذب مخاطب را پیدا کنند. بنابر یافته های ما، تا کنون حداکثر ۲۵ درصد از بازار بالقوه ی سینمای ایران فعال شده است، و این یعنی جا برای همه ی ژانرها و گونه های هنری وجود دارد، بنیاد فارابی در سال ۱۳۹۸ خود را موظف میداند به جای تلاش برای متوقف کردن آثار سینمایی موفق، سعی خود را مصروف این کند که هر اثر با ارزشی، در هر ژانر و گونه ای، مخاطب خود را پیدا کند و به موفقیت نسبی تجاری دست یابد.

– در طول سال جشنواره هایی توسط ایرانیان خارج از کشور برای معرفی و نمایش آثار روز سینمای ایران برگزار می شود، تجار، کارآفرینان و ایرانیان مقیم خارج می توانند سهمی در معرفی و فروش سینمای ایران داشته باشند؟ 

اجازه بدهید در این مورد، پس از تدوین و انتشار برنامه های جدید و متفاوت امور بین الملل بنیاد سینمایی فارابی بیشتر سخن بگوییم. اما خوبست همین جا اعلام کنم ؛ برای نخستین بار، و در سال رونق تولید ملی، همکارانم در معاونت امور بین الملل بنیاد فارابی، در حال تدوین برنامه و تنظیم زیرساخت هایی هستند که بتوان از ظرفیت عظیم ایرانیان مقیم خارج از کشور، برای خلق ثروت و نمایندگی صنعت تصویر ایران استفاده کرد. امسال، و با توجه به تحریم های نامنصفانه ی ایالات متحده، این ایرانیان خارج از کشور، و فعالان بخش خصوصی هستند که می توانند با رعایت استانداردها و مقررات، نه تنها به ترویج صنعت تصویر ایران در جهان کمک کنند، بلکه برای خود و نیز برای کشور خود به خلق ثروت بپردازند. این راه حل خلاقانه را یکی از معدود راه هایی می دانم که می تواند نمایه ی صنعت تصویر ایران در جهان را بهبود بخشد و سهم خلق ثروت از محتوای ایرانی در بسترهای جهانی را، به میزان قابل توجهی بالا ببرد.

– مرکز شتابدهی سینما یک نهاد جدید است و از نامش می توان حدس زد که قرار است چه پشتیبانی از سینمای ایران کند، کمی بیشتر در این باره توضیح دهید.

ج) فعالیت های این مرکز، که خصوصی است، اما همسو با سیاست های کلی نظام و منطبق با سیاست های اعلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عمل خواهد کرد، به تدریج و تا پایان سال نتایج خود را نشان خواهد داد. در سالرجاری مرکز نوآوری و شتابدهی سینمای ایران، به عنوان بخش خصوصی در کنار بنیاد سینمایی فارابی قرار می گیرد، تا علاوه بر منظم ساختن شیوه های سودآوری سینمای ایران، ورود نسل جدید سینماگران به این عرصه، و گسترش پایدار صنعت سینما، در چهار جنبه ی نوآوری های فناورانه، نوآوری در حوزه ی گسترش بازار، نوآوری در حوزه ی صنایع مجاور و نوآوری در کسب و کارهای سینمایی، نیز شاهد پویایی و نظم بیشتری باشیم.

– فکر نمی کنید نهادی مثل فارابی در این شرایط باید در بخش بین الملل نیز تحولی ایجاد کند؟

ج) سینمای نوین ایران در جهان، با یک برند مهم شناخته می شود، و آن عنوان «FCF» یا همان بنیاد سینمایی فارابی است. این سرمایه ای ملی است که بیش از سه نسل از سینماگران، فیلم به فیلم و سکانس به سکانس برای افزایش آن تلاش کرده اند و حالا وظیفه ی ما برنامه ریزی برای حفاظت از این سرمایه ی ملی در سه بعد نمایه ی اجتماعی «Social Profile»، ظهور دیجیتال « Onlineappearence» و حضور در مجامع جهانی است. ما خود را موظف می دانیم این سه بخش را به صورت مجزا و با برنامه ای ویژه مدیریت و اجرا کنیم.

– متناسب با تحولات بین المللی و تاثیر آن بر اقتصاد به نظر می رسد باید آرایش جدیدی در سیاستهای سینمایی در حوزه های داخلی و بین الملل اتخاذ کرد، چقدر می توان به پیشرفت «برنامه های نوسازی و تحول سینما» اطمینان کرد؟

فراموش نکنیم سینمای ایران در چهار دهه اخیر و در اوج تحریم ها و البته یک جنگ تحمیلی هشت ساله توانسته در سطح جهانی اعتبار و آبرو کسب کند، منطبق با بیانات مقام معظم رهبری و نیز برنامه های دولت یازدهم، و با عنایت به شرایط بین المللی، باید گفت ما، در سینمای ایران، نقطه ی اتکایی جز «خودمان» نداریم، این نگاه به درون، و تلاش برای باز زایی سرمایه های فراموش شده، فراخوانی دوباره ی عوامل فراموش شده، فعالسازی آتشفشان های نیمه فعال نوآوری و خلاقیت در کشور، و مدیریت هوشمند منابع داخلی، باعث می شود علیرغم تمام دشواریها، سال ۹۸ را برای سینمای ایران، سالی سرشار از راه حل های امتحان نشده یا مطمئنی بدانیم. سالی که می تواند رویِ دیگر سینمای ایران را به ما نشان دهد. خوشحالم که اعلام کنم تحت مدیریت سازمان سینمایی و با همدلی موجود میان اجزای مختلف بخش های حاکمیتی و خصوصی صنایع تصویر در ایران، شرایط برای این تحول، و زایش پدیده هایی نو در سینمای ایران، در ابعاد نرم افزاری و سخت افزاری آن آماده است.چه بسا بعدها، این سالهای سینمای ایران را، با عنوان «دوران نوزایی صنعت تصویر در ایران» بشناسند.

همچنین مطالعه کنید:

افزایش ۳۰درصدی قیمت خرید برگ سبز چای/ پیش‌بینی تولید ۱۴۵ هزار تن برگ سبز چای

به گزارش کسب و کار نیوز ، حبیب جهان ساز در خصوص وضعیت برداشت و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.