به گزارش کسب و کار نیوز، محمد سلطانی فر در نشست علمی تخصصی “خلیجفارس در قرن ۲۱” اظهار کرد: خلیجفارس و تحولات ژئوپلیتیکی آن از سدههای پیش از میلاد برآمده و این مسئله با نام پارس، فارس و نام کهن ایران گره خورده است.
وی افزود: در طول تاریخ پرتغالیها، هلندیها، فرانسویها، بریتانیاییها و روسها بیپرده گفتهاند که تسلط بر منطقه خلیجفارس جهت سیاستهای استعماریشان در منطقه شرق و خاورمیانه ضروری بوده است؛ این محیط سیاسی بهوسیله قدرتهای بزرگ بهخصوص بریتانیا در قرن ۱۹ با صید و تجارت مروارید آغاز شده و در نیمه اول قرن بیستم جای خود را به حوزه نفت داده است.
این استاد علوم ارتباطات تصریح کرد: در صدساله اخیر مبحث نفت توانسته خلیجفارس را موردتوجه ویژه قرار داده و تبدیل به مهمترین کالای استراتژیک صده گذشته و حال شود بهگونهای که شاید در آینده نیز موضوع نفت از دستور کار اقتصادیون خارج نشود؛ به همین جهت این منطقه، منطقه منازعات متعددی بوده که منازعات سیاسی کمترین آن بوده است.
سلطانی فر عنوان کرد: تحولات ژئوپلیتیکی مربوط به گذشته و حال نبوده و بسیاری از کارشناسان در آغاز هزاره جدید موضوع ژئوپلیتیک خلیجفارس را مدنظر قرار دادهاند که تحولات اساسی در آن شکل گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: نظریات ژئوپلیتیکی خلیجفارس نشاندهنده این است که خلیجفارس هیچگاه جز سرزمینهای حاشیهای نبوده و در نظریههای جدید به موضوع خلیجفارس بهعنوان مرکز مراکز یعنی یک مرکز اساسی نگاه شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در ۲۳ تیر ۱۳۳۷ شمسی یا ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ میلادی عبدالکریم قاسم در کشور عراق کودتا کرده و پادشاه، ولیعهد، نخستوزیر و عده دیگری را کشت و پس از چندی در اختلافات سیاسیاش با ایران برای اولین بار نام خلیجفارس را بهعنوان خلیج عربی مطرح کرد؛ شاید قبل از آنهم در برخی نوشتهها اشاراتی بوده اما اینکه یک فرد سیاسی این موضوع را مطرح کند برای اولین بار بوده است.
سلطانی فر ابراز کرد: در فروردین ۱۳۳۹ بنا به فشارهایی که در آن دوران بهواسطه شاه شکل گرفت حملات تبلیغی دو کشور قطع شد، بین این دو کشور سفیر مبادله شد و عبدالکریم قاسم موضوع خلیجفارس را مسکوت گذاشت؛ این مسئله نشان میدهد اگر در مسائل اینچنینی محکم بایستیم تأثیرگذار خواهد بود.
وی ادامه داد: جمال عبدالناصر در پی اختلافی که با شاه ایران در رابطه با اسرائیل و اتهام دخالت شاه علیه ملی کردن کانال سوئز و همدستی با استعمارگران در سال ۱۳۳۹ داشت با ایران قطع رابطه کرده، سفیران خودش را خواسته و اعضای سفارت را از قاهره اخراج کرد؛ در ۱۴ اوت ۱۹۶۰ اعلام کرد ازاینپس خلیج عربی بهجای خلیجفارس کاربرد پیدا میکند اما وی نیز تا اوایل دهه ۷۰ استفاده از این عنوان را خیلی مطرح نکرد.
این استاد علوم ارتباطات اضافه کرد: در سالهای پایانی دهه هفتاد با ضعیف شدن حکومت ایران و بالا گرفتن اختلافات این کشور با عراق بهتدریج شاهد بودیم که نام جعلی خلیج عربی در کتابهای عربی و حوزههای بینالمللی رواج پیدا کرد.
سلطانی فر اظهار کرد: اتحادیه عرب از سال ۱۹۶۴ میلادی رسماً نام خلیجفارس را برای عربزبانان ممنوع اعلام کرد و بهجای رسید که خواستند نام خلیجفارس را حذف کنند.
وی افزود: رسانههای گروهی ایران تا سال ۱۳۸۱ در خصوص این موضوع سکوت کردند اما بالاخره پا به عرصه حضور گذاشتند، البته از دهه ۱۳۷۰ که تلویزیونهای ماهوارهای رشد پیدا کرد فعالیت کشورهای عربی در این حوزه در رسانههای گروهی و کشورهای عربی در بخشهای غیرعربی و انگلیسی بهشدت و خیلی گسترده نام خلیجفارس را مورد تحریف و تعرض قرار دادند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با توجه به اینکه حقانیت ما و کاربرد مستمر تاریخی این مسئله بسیار مهم بوده و نوعی نگاه پاسداری را برای ما دنبال میکرده است از سال ۱۳۸۱ مقداری فضا منسجم شد و ما راهکارهایی را برای حفظ نام خلیجفارس در سمینارهای متعدد دنبال کردیم.
سلطانی فر تصریح کرد: پس از تحریف نام خلیجفارس که از سال ۱۹۸۸ در نسخههای متعدد نقشه جهانی وجود داشته در سال ۱۳۸۳ نام جدیدی در کنار نام خلیجفارس در نشنال ژئوگرافی قرار گرفت، خشم و اعتراض عمومی در میان فعالان اجتماعی، فرهنگی، هنری و رسانهای علیه این موضوع شکل گرفت و با ارسال هزاران ایمیل و نوشتن مطالبی در تومارهای اینترنتی، ظرف کمتر از یک هفته ۱۲۰ هزار اعتراض و امضا به این مؤسسه اعلام و نهایتاً این مؤسسه عذرخواهی کرده و قول داد اشتباه خود را جبران کند.
وی عنوان کرد: اگر نسبت به تعرضهایی که در حوزه فرهنگی به ما شکل میگیرد کوتاه بیاییم متأسفانه قافله را از دست میدهیم اما اگر فعال باشیم میتوانیم این فضا را در اختیار بگیریم.
این استاد علوم ارتباطات خاطرنشان کرد: اگر تعدادی از لینکهای مختلف در صفحات مختلف به یک وبسایت خاص حملهای را شکل دهند و با استفاده از یک عبارت خاص این موضوع را مدنظر قرار دهند ردهبندی آن سایت در فهرست گوگل بالا آمده و در صدر لینکها قرار میگیرد و اگر این لینکها بهاندازه کافی زیاد باشد در بالاترین حد خود قرار میگیرند، اگر تعداد زیادی واژه خلیجفارس را جایگزین خلیجعربی کنیم و نهایتاً دنبال کنیم میتوانیم تأثیرات بمب گوگلی را مشاهده میکنیم.
سلطانی فر بیان کرد: اگر این حرکتهای موفقیتآمیز در فضای اعتراضی مردم شکل بگیرد، مخصوصاً از زمانی که با پدیده وب دو مواجه شدیم که تولیدکنندگان ارگانها، نهادها و دولتها و حکومتها موضعگیری نمیکنند بلکه تولیدکنندگان مردم هستند و مردم باید حساسیت به خرج دهند، اتفاقات خوبی خواهد افتاد؛ توقع این است که نسبت به این نوع فضاها بیتفاوت نباشیم.
وی ابراز کرد: این اولین باری بود که وبلاگ نویسان با روشهای مختلفی وارد مسئله خاصی به نام خلیجفارس که نقطه اتحاد و کانونی مردم کشورمان است پرداختند؛ بمب ایمیلی و امضای تومارهای آنلاین و چیزی که امروز در شبکههای مجازی اتفاق میافتد نشانگر این است که فشار افکار عمومی میتواند تأثیرگذار باشد، وقتی این موضوعات براثر فشارها ترند میشود اتفاقات مؤثری هم شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: بعد از کارزاری که در مقابل خلیجفارس و خلیج عربی شکل گرفت سمینارهای متعددی نیز شکل گرفت، یک روز ملی تصویب شد، سندی منتشر شد و شاهد شکلگیری پژوهشهای متعددی بودیم که آرامآرام شروع به رشد و نمو کردند.
سلطانی فر اظهار کرد: تصویب روز خلیجفارس در سال ۱۳۸۴ در اواخر دولت آقای خاتمی مطرح شد و موردتوجه ویژه قرار گرفت، ۴ سال در دولت اول آقای احمدینژاد مورد اهمیت واقع نشد و در دوره دوم آقای احمدینژاد توسط سازمان میراث فرهنگی روزی به نام خلیجفارس بهعنوان میراث فرهنگی ثبت شد و ۱۰ اردیبهشت را که سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز و خلیجفارس بوده بهعنوان روز ملی خلیجفارس نامگذاری کردند.
وی افزود: بهطورکلی دولتهای ما تا سال ۱۳۸۳ و بعدازآن خیلی نسبت به این موضوع حساسیت نشان نداده بودند، روند عمومی در سازمان ملل و مکاتبات و اسناد آن بهکارگیری نام خلیجفارس است؛ در این مکاتبات بهصراحت از نام خلیجفارس استفاده شده است.
این استاد علوم ارتباطات تصریح کرد: کشورهای عربی که به دنبال جعل نام خلیجفارس هستند میخواهند از فضای قدرت نفت علیه ما استفاده کنند تا نام خلیج عربی را جا بیندازند، آنها از قدرت فیسبوک و توئیتر که دو مورد از رسانههای اجتماعی با بیشترین مخاطب هستند در این خصوص استفاده میکنند.
سلطانی فر عنوان کرد: شبکه اجتماعی فیسبوک دو میلیارد و ۱۷۶ میلیون کاربر دارد و کشورهای عربی از این بستر در مواضع سیاسی و اجتماعی و تقویت قدرت نرم خود استفاده میکنند همچنین شبکه اجتماعی توئیتر خیلی قوی در کشورهای عربی مطرح است؛ این شبکه اجتماعی تبدیل به یکی از زبانهای گویا و فضاهای دیپلماتیک و نیمه دیپلماتیک شده، مردم در آن نقش اساسی دارند و بسیاری از شخصیتهای مهم سیاسی دنیا در آن با افکار عمومی دنیا صحبت میکنند، بنابراین فضای بسیار خوبی برای گفتمان سازی است.
وی ادامه داد: عربها در حوزه توئیتر بهشدت کار کردهاند و فضا را آنچنان در اختیار گرفتهاند که تبدیل به فضای بسیار مهمی برایشان شده است اما متأسفانه هردوی این فضاها در کشور ما فیلتر هستند و ما نتوانستهایم از این بستر بهخوبی استفاده کرده و در برابر جنگ فرهنگی و نرمی که در این راستا شکل میگیرد خود را تجهیز کنیم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مهمترین ابزاری که ما فعلاً میتوانیم از آن استفاده کنیم فضای وب دو است که میتوانیم از قدرت مردم در آن بهره ببریم و نقطه کانونی حساسیتبرانگیز تمام افکار عمومی ۸۰ میلیون نفر جمعیت ما همین مسئله خلیجفارس است.
سلطانی فر بیان کرد: تأثیر وب بهگونهای است که بهمحض اینکه ترامپ به نام خلیجفارس اشاره میکند ترندهای خلیجفارس آنچنان فعال میشوند که در ردههای اول قرار میگیرند، این نشان میدهد مردم ما نسبت به هر چیزی ازجمله حکومت، دولت، اقتصاد و … گذشت داشته باشند نسبت به مسئله خلیجفارس حساس هستند و حاضر به کوتاه آمدن نیستند.
وی ابراز کرد: ما باید با آموزش، حساسیتهای لازم را برای استفاده از این پتانسیل موردنظر قرار دهیم، باید از این فرصت برای توسعه اقتصادی و معرفی پتانسیلهای گردشگری منطقه و سواحل مغفول مانده خلیجفارس بهخوبی استفاده کنیم.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: یکی از ضعفهایی که در این زمینه وجود دارد در موضوع خلیجفارس کمبود سمینارهای علمی تخصصی است، باید از مهمانان خارجی و نخبگان استفاده کرده و این سمینارها را در ابعاد بینالمللی برگزار کنیم.
انتهای پیام